جستجو در سایت

1404/05/01 18:05
آیا ترندهای سینمای ایران در حال تغییرند؟

بازگشت روایت؛ «پیرپسر» و خیزش ژانر فراموش‌شده / کمدی ها کنار رفتند!

بازگشت روایت؛ «پیرپسر» و خیزش ژانر فراموش‌شده / کمدی ها کنار رفتند!
در روزگاری که سینمای ایران با فرمول تکراری «خنده به هر قیمت» از نفس افتاده، فیلمی از ژانر اجتماعی با لحنی جسورانه، بی‌آنکه دلقک‌وار بر پرده بالا و پایین بپرد، گیشه را لرزاند؛ و این لرزش، نامی آشنا دارد: «پیرپسر».

اختصاصی سلام سینما؛ مهلا رنجبران| در هفته‌ای که گذشت، گیشه‌ی سینما شاهد رشد دوبرابری نسبت به هفته پیش بود؛ رشد، اما نه به همت «کمدی‌های خام‌دستانه» که اغلب در حوالی جدول فروش دست و پا می‌زنند، بلکه به یُمن نفس تازه‌ای بود که «پیرپسر» در سینه‌ی گیشه دمید.
با فروش ۲۴ میلیارد و ۶۶۶ میلیون تومان تنها در یک هفته و مجموع بیش از ۶۳ میلیارد تومان از آغاز اکران، این فیلم اکنون نه‌تنها در آستانه‌ی شکستن رکورد پرفروش‌ترین فیلم غیرکمدی سال یعنی «موسی کلیم‌الله» قرار دارد، بلکه با بیش از ۶۸۵ هزار مخاطب نشان داد سینمای اجتماعی، برخلاف آنچه گیشه‌سازان تجاری تصور می‌کنند، هنوز زنده است، هنوز می‌فروشد و شاید تازه بیدار شده باشد

زوال خنده؛ کمدی‌هایی که دیگر نخنداندند

آیا خندیدن در سینما از مد افتاده؟ یا مردم دیگر به شوخی‌های بی‌چفت‌وبست نمی‌خندند؟ آمارها این طور نشان می دهد که:

در بهار سال گذشته، فیلم‌های کمدی بیش از ۴ میلیون مخاطب داشتند. امسال؟ حتی با حضور فیلم‌هایی چون «دایناسور» و «سلام علیکم حاج آقا» ـ که امید می‌رفت ناجیان ژانر باشند ـ مجموع فروش بلیط های فیلم‌های کمدی به ۲ میلیون هم نرسیده است.

در بهار امسال ، سینمای کمدی ایران به‌روشنی با افت معنا‌دار مخاطب و سقوط گیشه مواجه شد؛ سقوطی که نمی‌توان آن را صرفاً به سلیقه یا تغییر فصل نسبت داد، بلکه نشانه‌ای از بحران در اعتماد مخاطب به کمدی‌های تولیدشده است. در این فصل، مجموع مخاطبان فیلم‌های کمدی کمتر از ۲ میلیون نفر بود؛ رقمی که در برابر بیش از ۵ میلیون مخاطب بهار ۱۴۰۳، چیزی شبیه فروپاشی است. در گیشه هم، فروش کمدی‌ها در بهار ۱۴۰۴ به زحمت از مرز ۱۶۰ میلیارد تومان گذشت که تقریباً نصف فروش فصل مشابه در سال قبل است، جایی که تنها سه کمدی پرفروش در مجموع بیش از ۳۰۰ میلیارد تومان فروختند.

کمدی‌هایی چون «دایناسور» (با حدود ۱.۷ میلیون مخاطب و ۱۴۲ میلیارد فروش) تمام بار گیشه را به‌تنهایی بر دوش کشیدند؛ اما سایر آثار، یا شکست مطلق خوردند یا به‌زحمت از مرز فروش سر به سر عبور کردند.

در نهایت، بهار امسال  نه‌تنها نشانی از شوخ‌طبعی نداشت، بلکه طعم تلخ بی‌اعتمادی مخاطب به کمدی‌های تکراری و نازل را چشید؛ زنگ خطری برای تهیه‌کنندگان، کهنه‌سازان و سیاست‌گذاران بی‌نبض.

مردی با عینک کمدی؛ اما دیگر دیر است؟

ورود «مرد عینکی» به اکران مردادماه، شاید آخرین تیر ترکش ژانر کمدی باشد؛ همان‌طور که «زن و بچه» از سعید روستایی، امید تازه‌ای برای ادامه‌ی جریان اجتماعی–درامی سینمای ایران است.
اگر پیش‌بینی‌ها درست از آب دربیاید، این دو فیلم آغازگر رونق جدیدی در گیشه خواهند بود. اما آیا کمدی دوباره بلند می‌شود؟ اگر باز هم در دام تکرار و شوخی‌های وام‌دار صدا و سیما گرفتار باشد، بعید است بتواند از دل خنده‌های بی‌جان، مخاطب را به سالن برگرداند.

طغیان معنا در دریای بی‌معنایی

در سینمایی که سال‌ها اسیر شعار «مردم فقط برای خندیدن به سینما می‌روند» بود، اکنون فیلمی مثل «پیرپسر» آمده تا آن شعار را با صدای بلند پاره کند.
گیشه نشان می‌دهد مردم، قصه می‌خواهند. نه فقط شوخی و نه تکه‌کلام. مردم گمشده‌ای دارند؛ قصه‌ای که بتوانند در آن، خود را ببینند و باور کنند.

 پایانِ آغاز

امسال، سالِ سُستی خنده بود و خروش تلخ معنا.
وقتی فیلمی چون «پیرپسر» با بیش از ۶۸۵ هزار مخاطب و بیش از ۶۳ میلیارد فروش در مدت کوتاهی صدرنشین جدول می‌شود، و فیلمی چون «صددام» در جایگاه دوم، با ۱۳۴ هزار مخاطب هفتگی نفس به گیشه می‌دمد، دیگر نمی‌توان حضور ژانر اجتماعی را اتفاقی قلمداد کرد. این بازگشت قصه‌های جدی به جریان اصلی اکران است؛ بازگشتی که نشان می‌دهد مردم از سطحی‌نگری به تنگ آمده‌اند و چشم در راه روایت‌های ریشه‌دار دارند.

سینمای ایران نیازمند طنز است؛ اما نه هر طنزی.
طنز اگر قرار است صرفاً وسیله‌ای برای گیشه باشد، نه اندیشه، دیر یا زود به مرز ابتذال می‌رسد و مخاطب را پس می‌زند.
این‌که هر فیلمساز برای «آرمان فروش بیشتر» دست روی ژانر کمدی بگذارد، نه نشان از شناخت ذائقه دارد، نه موفقیتی در پی خواهد داشت. شوخی بدون اصالت، لبخند بدون معنا، همان‌قدر ماندگار است که تبلیغ یک آدامس جویده‌شده.

و این آغازِ پایانی‌ست که شاید پایان یک دوران هم باشد؛
دوران طنزهای تکراری، و آغازِ بلوغ تماشاگرانی که دیگر فقط نمی‌خندند — آن‌ها حالا می‌فهمند، انتخاب می‌کنند و جست‌وجو می‌طلبند.
این تنها به این معنی نیست که بگوییم فیلم «پیرپسر» تنها سبب ایجاد فضای فکری جدید در جامعه است، قبلا هم فیلم های اجتماعی موجی از رضایت ها را در میان مردم به همراه داشته، منتهی باید فیلمساز مخاطب را همینقدر با شعور و با دیدی هدفمند ببیند که به اصطلاح راضی نشود اثار طنز شانه تخم مرغی را؛ بدون محتوا و با طنزی دم دستی،تنها بابت خالی نماندن عرصه و جیبشان به اکران برسانند!


ارسال دیدگاه
captcha image: enter the code displayed in the image