جستجو در سایت

1404/04/09 17:24
آشنایی با قراردادهای پیچیده ستارگان سینما

تام کروز و برد پیت نشان می‌دهند که ستاره‌های سینما نمرده‌اند

تام کروز و برد پیت نشان می‌دهند که ستاره‌های سینما نمرده‌اند
آیا ستاره‌های سینما هنوز وجود دارند؟ گزارش ایندی‌وایر ادعا می‌کند که پاسخ مثبت است!

ترجمه اختصاصی سلام سینما مروا موسوی: خبرنگاران سینمایی، طرفداران سینما و تهیه‌کنندگان بیش از یک دهه است که درباره این موضوع بحث می‌کنند و اعلام کرده‌اند که مفهوم «ستاره سینما» منقرض شده است. در تمام طول دهه ۲۰۱۰، هالیوود به‌سمت سرمایه‌گذاری روی مالکیت‌های معنوی (IP) و دنیای سینمایی مارول متمایل شد، در حالی‌که فیلم‌های اورجینالی با بازی چهره‌های مطرحی چون جنیفر لارنس («مسافران»)، جانی دپ («رنجر تنها») و ویل اسمیت («جمینی من») شکست خوردند؛ و کم‌کم به نظر می‌رسید همه برای ادای احترام به گور ستارگان سینما صف کشیده‌اند.

دلیل این مرگ را به اشتیاق هالیوود برای IP، حذف فیلم‌های با بودجه متوسط، و رشد تلویزیون نسبت داده‌اند. اما بسیاری از این استدلال‌ها «درخت را می‌بینند، ولی جنگل را نه»: نه‌تنها هنوز ستاره‌های سینما وجود دارند، بلکه شهرت در دوران امروز شباهت زیادی به دوران طلایی هالیوود دارد. صنعت سینما وارد عصر «پس از ستاره» نشده، و بازیگران بزرگ هنوز روی عادات تماشای مخاطبان و موفقیت مالی فیلم‌ها تاثیر دارند.

تام کروز و برد پیت که فیلم‌های‌شان «ماموریت غیرممکن: حساب نهایی» و «اف یک» تابستان امسال در سینماها اکران شده است عموما به‌عنوان آخرین ستاره‌های واقعی سینما شناخته می‌شوند؛ کهنه‌کارهایی که هنوز می‌توانند به‌تنهایی موفقیت گیشه‌ای یک فیلم را تضمین کنند.

اما برخلاف تصور عمومی، شهرت لزوما به معنای تضمین فروش بلیت نیست کاترین هپبورن برای سال‌ها «زهر گیشه» محسوب می‌شد. از «شکستن قلب‌ها» در سال ۱۹۳۵ تا «داستان فیلادلفیا» در ۱۹۴۰، فیلم‌هایش نقدهای عالی می‌گرفتند اما تماشاگر نداشتند.

کری گرانت نیز در زمان خود، علی‌رغم جایگاهش به‌عنوان یک نقش اول مطرح، در بسیاری از فیلم‌های شکست‌خورده ظاهر شد؛ از جمله «تعطیلات» و «بزرگ کردن بیبی» ساخته جرج کوکور (که در هر دو در کنار هپبورن بازی کرد).

تام کروز و برد پیت ممکن است ستاره‌های سینما باشند، اما آن‌ها هم گاهی شکست می‌خورند، مثل «راک آو ایجز» (Rock of Ages) یا «گرگ‌ها» (Wolves). این بازیگران قطعا سطح توجه به فیلم را بالا می‌برند و احتمال موفقیت مالی را بیشتر می‌کنند، اما تضمین مالی، ملاک قطعی ستاره بودن نیست.

آن‌چه یک بازیگر را تبدیل به ستاره سینما می‌کند، شخصیت و پرسونای اوست.

وقتی تام کروز را می‌بینید که به بدنه یک هواپیمای در حال پرواز در «ماموریت غیرممکن: ملت یاغی» چنگ زده، فراموش می‌کنید که در حال تماشای شخصیت ایتن هانت هستید بلکه دارید به پرسونای دقیقا طراحی‌شده تام کروز، قهرمان اکشن، نگاه می‌کنید که حاضر است جانش را به خطر بیندازد تا برای هوادارانش سینما را زنده کند.

ستاره سینمای مدرن و قراردادهایش

در سال ۲۰۱۹، وال‌استریت ژورنال گزارش داد که جیسون استاتهام، دواین «راک» جانسون، و وین دیزل در قراردادهای خاصی برای مجموعه‌ی «سریع و خشن» شرکت داشتند که عملاً اجازه نمی‌داد در دعواها شکست بخورند. مثلا قرارداد استاتهام تضمین می‌کرد بیش از حد کتک نخورد، و جانسون و دیزل هم نماینده‌هایی در صحنه داشتند تا تعداد ضرباتی که دریافت می‌کردند را زیر نظر بگیرند.

این قراردادها چیز جدیدی در هالیوود نیستند؛ در دوران طلایی نیز استودیوها قراردادهای سخت‌گیرانه‌ای برای ستارگان داشتند. در آن دوران، ستاره‌ها به‌ویژه زنان تحت رژیم‌های غذایی سخت قرار می‌گرفتند، نامشان تغییر می‌کرد، و معمولا باید لهجه خاص فراآتلانتیکی را یاد می‌گرفتند.

کنترل تصویر ستاره حتی از این هم فراتر می‌رفت. مثلا جین هارلو طبق دستور استودیو اجازه ازدواج نداشت، چون تهیه‌کنندگان کمپانی مترو گلدوین مه‌یر نمی‌خواستند تصویر او به‌عنوان یک سمبل جنسی خدشه‌دار شود. بازیگرانی چون آوا گاردنر، جودی گارلند، مرلین مونرو و فی ری طبق قرارداد اجازه نداشتند بچه‌دار شوندبرخی، طبق روایت‌ها، حتی مجبور به سقط‌ جنین شدند.

امروزه، استودیوها دیگر مالک تصویر ستارگان نیستند؛ از اوایل دهه ۱۹۶۰ این روند متوقف شد. حالا بازیگران خودشان تصویرشان را مدیریت می‌کنند به کمک تیم‌هایی از نمایندگان، مشاوران رسانه‌ای و گاهی هم استایلیست‌های شخصی.

مثلا وقتی امیلی بلانت و پنه‌لوپه کروز در هنگام فیلم‌برداری «درون جنگل» و «دزدان دریایی کارائیب: در امواج بیگانه» باردار شدند، از پروژه‌ها حذف نشدند؛ بلکه تیم طراحی لباس، بدل‌کاران و کارگردان‌ها برای سازگاری با بارداری‌شان برنامه‌ریزی کردند.

امروز هم بازیگران برای تثبیت تصویر خود از قرارداد، کنترل خلاق و توافق با تهیه‌کنندگان استفاده می‌کنند. در قرن ۲۱، مفهوم «برند شخصی» باعث شده برخی ستارگان در قالب الگوهای تیپیک جا بیفتند مگر این‌که مانند اما استون، کریستن استوارت، آنا کندریک و جنیفر لارنس از موفقیت خود در جریان اصلی استفاده کنند تا در فیلم‌های مستقل قالب را بشکنند.

برخی منتقدان می‌گویند سقوط ستارگان به‌خاطر رسانه‌های اجتماعی است؛ چون دیده‌شدن بیش از حد چهره واقعی آن‌ها، جادوی ستاره بودن را کاهش داده. اما این ستارگان هنوز نماینده و مشاور رسانه‌ای دارند و بازیگرانی چون جنیفر لارنس، زندایا، تام هنکس و رایان رینولدز همچنان تصویر خود را مثل جیمی استوارت، چارلی چاپلین، ورونیکا لیک و ریتا هیورث مدیریت می‌کنند.

برخی بازیگران، مانند لارنس، پیت و اسکارلت جوهانسون حتی در رسانه‌های اجتماعی حضور ندارند، ولی در کمپین‌های بازاریابی ویروسی (وایرال) شرکت می‌کنند؛ از مصاحبه‌های ویدیویی با GQ و Vanity Fair گرفته تا حضور در برنامه‌هایی مثل «Hot Ones».

شاید حالا ستارگان در تیک‌تاک حضور داشته باشند، اما هنوز ستاره‌اند.

«فالکن ستاره سینماست»

در کامیک‌کان ۲۰۱۷، آنتونی مکی بازیگر «کاپیتان آمریکا: دنیای شجاع جدید» گفت: « [مفهوم] ستاره سینما دیگر وجود ندارد. آنتونی مکی ستاره نیست. فالکن ستاره است.» و حق با اوست: هالیوود بیش از پیش خود را به IPها وابسته کرده و ستاره‌ها نیز همین‌طور.

کوئنتین تارانتینو هم در سال ۲۰۲۲ گفت: «امروزه این شخصیت‌های مجموعه‌ها هستند که ستاره می‌شوند، نه بازیگرانی که آن‌ها را بازی می‌کنند».

در سال ۲۰۲۴، از بین ۵۰ فیلم پرفروش داخلی در آمریکا (طبق آمار سایت BoxOfficeMojo) ۳۲ فیلم بر پایه IP (بازسازی، دنباله یا اقتباس) ساخته شده بود که در آن‌ها ستاره‌هایی مانند ویل اسمیت در «پسران بد: سواری یا مرگ» حضور داشتند. شش فیلم، مانند «شرور» و «مرد سقوط‌کرده»، اقتباس‌های موفق بودند. تنها ۱۳ فیلم در بین ۵۰ تای اول، پروژه‌هایی بودند که با تکیه بر ستاره جلو می‌رفتند و به IP وابسته نبودند و حتی در این میان هم برخی، مثل «Red One» یا «Argylle»، ظاهراً تلاش داشتند به‌زور برای خود یک فرانچایز بسازند.

فقط نقش اول بودن در فیلم، ستاره‌بودن را تضمین نمی‌کند و هیچ‌وقت هم نمی‌کرد. کریس ایوانز، بری لارسون و چادویک بوزمن نقش اول فیلم‌هایی بودند که میلیاردی فروش کردند، اما این فیلم‌ها بیشتر به برند، شخصیت و داستان متکی بودند تا بازیگر. مارول هم نشان داد که حتی وقتی کاپیتان آمریکا یا پلنگ سیاه را با بازیگران جدید جایگزین می‌کند، باز هم موفق است اما به‌جای جایگزین‌کردن آیرون‌من و حذف بزرگ‌ترین ستاره‌اش، رابرت داونی جونیور، او را در نقشی کاملا متفاوت به «انتقام‌جویان: روز قیامت» بازگرداند. مارول ستاره سینما را نکشت؛ آن‌ها بهتر از هرکس دیگری ارزش ستاره را می‌دانند.

تفاوت بین ستاره سینما و بازیگر لیست A ظریف است.

تیموتی شالامی، برای مثال، در مرز بین ستاره و بازیگر شخصیتی حرکت می‌کند؛ او نقش‌هایی را انتخاب می‌کند که نیاز به غوطه‌ور شدن در شخصیت‌های متفاوت دارد. اما وقتی فیلم «کاملا ناشناخته» را می‌بینید، شاهد ناپدید شدن شالامی در قالب باب دیلن نیستید دارید تماشایش می‌کنید که دارد «ادای باب دیلن را درمی‌آورد». این اجرا به‌همان‌اندازه درباره بازیگر است که درباره شخصیت.

همتایان بازیگر شخصیتی‌اش مانند تیلدا سوینتن، گری اولدمن، لیکیت استنفیلد، پل جیاماتی و تونی کولت، در نقش‌ها گم می‌شوند. اما شالامی همچنان شالامی باقی می‌ماند، صرف‌نظر از لباس و لحنش. او برند و هویتی دارد که در تمام نقش‌هایش دیده می‌شود درست مثل مریل استریپ یا تام کروز.

شاید فیلم‌هایش همیشه سودآور نباشند، و شاید مثل کروز روی بال هواپیما نایستد، اما همین پرسونایش است که او را به یک ستاره تبدیل می‌کند.

منبع: ایندی‌وایر


ارسال دیدگاه
captcha image: enter the code displayed in the image