نگاهی به برنامه کارناوال رامبد جوان | آیا در تزریق هیجان و امید موفق است؟

اختصاصی سلام سینما – فاطمه فریدن: رئالیتیشوی کارناوال به طور تلویحی ادامهای بر برنامههای خندوانه و عصر جدید به حساب میآید اما از حیث اجرا اندکی با شیوههای اجرایی در تلویزیون متفاوت است. برنامهای که از رویکردی کلی روی مرزی باریک میان دیده شدن یا نشدن نزد مخاطبان حرکت میکند و میزان جذابیتهایش وابسته به ارائه ایدههای نابِ آتی در ساختار یا اجرا است.
افتتاحیه برنامه با حضور یک مجری زن (مهسا طهماسبی) مقدمهای برای آشنایی تماشاگران با اتمسفر و بخشهای برنامه بود. افتتاحيهای در مدتهای زمانی کوتاهِ چندقسمته و اشباع از تبلیغات فراوان در هر چند دقیقه. تبلیغاتی که رامبد جوان طبق توضیحات اولیهاش آنها را ضرورتی برای ساخت فضاسازی و دکورهای حجیم برنامه برمیشمرد.
بیشتر بخوانید:
مهراب قاسمخانی: عروسک افتو برای کارناوال طراحی نشده بود
بازخوردی که در قسمتهای پخش شده از برنامه تا امروز دریافت شده است متوسط و از نگاه منتقدین تکراری، آشنا و کلیشهای به نظر میرسد. چنین روندی با فقر یا تمام شدن ایدهها در ادامه مسیر ناگزیر به بنبست میرسد. تجربههای اخیر از تماشای چنین برنامههایی به ما نشان میدهد که کانون توجه مخاطبان، خلق شگردهای نو و ایجاد هیجانات بیشتر است. هیجاناتی که کاذب بودنشان بهسرعت احساس میشود. بنابراین ارتقای برنامه مبتنی بر بیان حرفی جدید برای مردم است؛ زیرا در غیر این صورت همهچیز تحمیلی و تزریقی به چشم میآید.
کشف استعداد در فضایی چندژانری
کارناوال در حالت کلی قصد دارد استعدادهای ناشناخته یا کمتر دیده شده را در قابی بزرگتر در معرض نمایش بگذارد. فضایی که منحصر به کمدی نیست و چند گروه چندنفره در آن رقابت میکنند. چهرههای شناختهشدهای مثل امیر مهدی ژوله، سهیل مستجابیان، محسن شریفیان در بخش اجرای موسیقی محلی جنوب ایران، وحید آقاپور در جایگاه مدیریت گروهها و اعضای گروهشان در این رقابتها شرکت جستهاند. تم کار آنان نیز ظاهرا ارتباطگیری با مردم است و از این بابت وجههای مردمی به صورت کلیِ کارشان میدهند. تمایز این برنامه با خندوانه در این است که با وجود مردمی بودناش اما مردمِ نشسته در محیط خانه نقشی بر تغییر آرا ندارند. ترکیب کار این گونه است که صرفا شرکتکنندگان حاضر در استودیوی برنامه (که به شکل سیرک طراحی شده است) حق رأی دارند و نمره نهایی بر حسب دفاعیهای که سرپرست گروه بیان میکند، محاسبه میشود. دفاعیه عنصری مهم در کلیت کار آنان محسوب میشود و نحوه ارائه آن میتواند سرنوشت گروه را تعیین کند.
اساسا رقابت فینفسه دارای هیجان و اضطراب است. این احساسات مخاطبان را به وجد میآورد و آنان را برای تشویق و ترغیب گروهها آماده میکند. اما چنین وضعیتی نیز اگر به ورطه تکرار و تکبعدی شدن بیفتد و عاملی جهت تغییر نداشته باشد، طبیعتا با شکست مواجه میشود.
عروسک افتو؛ نمادی از ناگفتهها و ناشنیدهها
در شکل ترکیبی آثار کارگردانی شده توسط رامبد جوان اغلب یک عروسک به عنوان پوششدهنده بخشهای نمایشی حضور دارد. این بخشها عموما دربرگیرنده موضوعات انسانی و نقدهای اجتماعیاند که در قالب نمایش عرضه میشوند. به عبارتی اگر گروه نويسندگان یا کارگردان قصد کنند انتقادی بر وضعیت موجود اجتماع با رفتارهای انسانی در فرهنگ شهری داشته باشند، از طریق گفتوگو با عروسک میسر میشود. مانند حفر کردن چاله در زمین که نشانه چاه فاصلاب است اما درحقیقت اَفتُو درون آن به جستوجوی کنجی گناهان است. این شکل از اجرا رد پای کارگردان از ساختههای پیشین و درواقع نوعی سبکسازیِ نمایشی یا شخصی است. جوان به وسیله این سبک میکوشد در رقابت عظیم برنامههای در حال پخش از شبکه نمایش خانگی موفقتر جلوه کند. برنامههایی که هر هفته با مضامین و محتواهای جدید از راه میرسند.
اَفتُو عروسکی یکچشمی که در این برنامه غالبا با رامبد جوان مکالمه دارد، اگرچه مانند جناب خان دارای جذابیت نیست اما کمک شایانی به حفرههای خالیِ باقی مانده بین ضبط آیتمهای برنامه کرده است. زیرا قالب اصلی برنامه چیزی جز اجرا و واکنش مخاطبان حاضر در سالن نیست. در نتیجه محتوای برنامه به کاتالیزوری نیاز دارد که نقصهای احتمالی را برطرف کند. اَفتُو عاملی غیرانسانی و مکمل در فواصل اجراهای گروهی است؛ عاملی که با جذابیتهای بیشتر میتواند به کاراکتری دوستداشتنی تبدیل شود.