جستجو در سایت

1404/01/20 21:50
اختصاصی سلام سینما

ابراهیم حاتمی‌کیا؛ فیلمسازی یاغی که پا پس نمی‌کشد

ابراهیم حاتمی‌کیا؛ فیلمسازی یاغی که پا پس نمی‌کشد
این روزها نام ابراهیم حاتمی‌کیا با فیلم موسی کلیم الله بر سر زبان‎ها افتاده است، اما شهرت، اهمیت و تاثیرگذاری این کارگردان در سینمای ایران به گذشته‌ دور برمی‌گردد. 
به گزارش سلام سینما

حاتمی‌کیا در آغاز دوران فعالیتش در عرصه‌های مختلفی از جمله نویسندگی، مستندسازی و حتی بازیگری حضور داشته و شاید همین تجربیات او در زمینه‌های متنوع سینما یکی از دلایل چیره‌ دستی او در فیلمسازی شده است. او از معدود کارگردانانی است که تاکنون سه مرتبه برای فیلم‌های آژانس شیشه‌ای، به رنگ ارغوان و به وقت شام موفق به دریافت سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی شده است. 

موضوع جنگ؛ اولویت حاتمی‌کیا در فیلم‌سازی

با نگاهی اجمالی به کارنامه‌ فیلمسازی حاتمی‌کیا متوجه کلیت نگاه و موضوعیتی که فیلم‌هایش دنبال می‌کنند، می‌شویم. او در آثارش به سراغ مسئله‌ مهم جنگ و دفاع از وطن می‌رود و هربار از دیدی تازه به آن می‌نگرد. در آثار حاتمی‌کیا نمی‌توان یک ایدئولوژی دائمی و بدون تغییر یافت، اما به طور کلی می‌توان متوجه ضد جنگ بودن او در محتوای آثارش شد. 

فیلم‌های او در هر دوره با دستمایه‌هایی از تحولات سیاسی و اجتماعی جاری در کشور ساخته شده است که این موضوع از یکسو باعث شده تا مخاطبان به راحتی بتوانند خودشان را به جای شخصیت‌های فیلم‌های او بگذارند و با سوژه‌های روایت همراه شوند. اما از سوی دیگر تا این حد نزدیکی و صراحت در پرداخت به جریانات اجتماعی و سیاسی، آثار  او را با اهداف و تفکرات جناح‌های سیاسی مختلف در طول زمان، به شدت همراه یا به شدت مخالف کرده است.  این موضوع با آنکه بر روی کیفیت و شرایط و امکانات فیلمسازی او تاثیرگذار بوده است، اما در سال‌های اخیر تا حدی بر روی کیفیت روایات و انتخاب موضوع، تاثیر منفی داشته است.

دوره‌های مختلف فیلمسازی ابراهیم حاتمی‌کیا 

به طور کلی دوران فعالیت این کارگردان را می‌توان به سه دوره تقسیم کرد که در هرکدام از آنها تاثیر به‌سزایی بر روند ساخت فیلم‌ها در سینمای ایران گذاشته است. 

این فیلمساز در دوران ابتدایی کارش یعنی دهه‌های 60 و 70 با آثاری همچون دیده‌بان شناخته ‌شد که گرچه در نظر اول فیلمی تجربه‌گرا می‌نماید، اما تسلط و توانایی حاتمی کیا در استفاده بسیار درست از ابزار سینما برای بیان داستان را نشان می‌دهد. فیلم دیده‌بان پس از گذشته سالیان همچنان یکی از بهترین فیلم‌های ژانر جنگ در سینمای ایران است، زیرا علاوه بر روایت یک داستان جنگی صرف که برای مخاطب عام مورد پسند است، کارگرادن نگاهی فلسفی و عمیق به رابطه انسان و وسیله‌ها در این اثر دارد. به گونه‌ای که هواپیمای بی‌سرنشینی که برای جاسوسی به خاک عراق می‌رود، از همان لحظات ابتدایی برای مخاطبان جان می‌گیرد و آنها را با خود همراه می‌کند. 

در دوره دوم یعنی دهه 80 این کارگردان با اثری متفاوت همچون به رنگ ارغوان روی دیگری از تفکرات و سبک فیلمسازی خودش را به مخاطب نشان داد. این فیلم که روایتگر موضوعی متفاوت و حساس بود برای سال‌های زیادی توقیف شد و از سوی جناح راست به شدت مورد انتقاد قرار گرفت. 

این فیلم لقب سیاسی‌ترین اثر این فیلمساز را از آن خود کرده است. روایت فیلم به ایجاد شدن رابطه‌ عاشقانه میان یک مامور اطلاعات که برای جاسوسی آمده و دانشجوی معترضی که قرار است جاسوسی‌اش را بکند می‌پردازد. در اینجا عشق ورای ایدئولوژی و رسالت قرار می‌گیرد و دیدگاه متفاوتی را مطرح می‌کند. از سوی دیگر در این فیلم به موضوع اعتراضات دانشجویی بدون هیچ سانسور و کاملا بی‌پرده پرداخته می‌شود. موضوعی که شاید تا سال‌ها بعد هم در سینمای ایران به این صراحت دیده نشده است. خود کارگردان این اثر را «بازدم تلاطم‌های سیاسی دهه ۸۰» نامیده است.

حاتمی کیا از ابتدای دهه 90 تا به امروز روند دیگری را برای ساخت آثار خود در پیش گرفت. قطعا اعلام صریح او درباره‌ وابستگی به یک جریان خاص سیاسی در همین یک دهه گذشته، آثارش را نیز تحت تاثیر خود قرار داده است. 

از شاخص‌ترین فیلم‌های او در این دوره می‌توان به بادیگارد اشاره کرد. این فیلم به موضوع ترور نخبگان انرژی اتمی می‌پردازد. تمرکز فیلم بر محافظی است که قرار است از یک دانشمند مراقبت کند و مشکل اصلی فیلم نیز ازهمین موضوع نشئت می‌گیرد. در بادیگارد همه‌ شخصیت‌ها و اتفاقات تنها حول محور اینکه شخصیت حیدر با بازی پرویز پرستویی به جلو حرکت کند، طراحی شده‌اند و به شکل مستقل نقش ارزشمندی در فیلم ندارند. حتی همسر و خانواده حیدر با وجود حضورشان در فیلم هیچ تاکیدی بر جنس و نوع روابط آنها نمی‌شود. همه چیز پیرو شخصیت اصلی داستان است و او خودش را به کلی در دنیای معاصر غریبه می‌داند و معتقد است کسی او را درک نمی‌کند. 

بی‌نقص بودن صحنه‌های اکشن فیلم و قدرت‌نمایی حاتمی‌کیا در کارگردانی غیرقابل انکار است. اما حتی با ورود بابک حمیدیان در نقش دانشمند انرژی اتمی که از نظر حیدر جانش ارزش محافظت کردن دارد، بازهم خط جدیدی در درام ایجاد نمی‌شود و همه روایت در کشمکش حیدر با او خلاصه می‌شود. 

موسی کلیم‌الله؛ موفق در جلوه‌های ویژه، ناتوان در شخصیت‌پردازی 

در جدیدترین اثر او موسی کلیم الله، اولین باری است که این کارگردان فیلمی تاریخی مذهبی درباره‌ روایتی بسیار قدیمی که پیروان اسلام و یهودیت هر دو داستان را می‌دانند، می‌سازد. در این روایت شخصیت‌های مشخصی دارای اهمیت هستند، اما نقطه‌ قوت اثر حاتمی‌کیا آن است که به افرادی پرداخته که شاید در دل تکرار این قصه در طول قرن‌ها توجهی به آنها نشده بود. مانند شخصی که مسئول پیدا کردن زنان حامله و قتل آنها در مصر می‌شود. 

تصاویر غرق در جلوه‌های ویژه حرفه‌ای با پیشرفته‌ترین امکانات سینمایی که علاوه بر زمان طولانی هزینه های سنگینی را نیز باعث می‌شوند، اولین چیزی است که از همان سکانس‌های ابتدایی فیلم خودنمایی می‌کنند. اما تمام این امکانات و هزینه‌ها نتوانسته نقص‌های موجود در روایت و شخصیت‌پردازی‌های فیلم را پوشش دهد. 
 


ارسال دیدگاه
captcha image: enter the code displayed in the image