فیلمهای کمدی و پیشبینی دشوار گیشه!

تقابل میان فیلمهای موسوم به گونه اجتماعی و فیلمهای کمدی، نبردی نابرابر را به وجود آورد، به طوریکه میزان استقبال مخاطبان از فیلمهای کمدی باعث شد تا بسیاری از صاحبان آثار اجتماعی رقبت چندانی برای اکران آثار خود نداشته و منتظر فرصت و موقعیت بهتری برای عرضه چنین فیلمهایی باشند.
اما این موضوع تمام ماجرا نیست و بررسی آمار مربوط به تعداد مخاطبان و فروش فیلمهای کمدی نیز، نشان از پیشبینی ناپذیری رفتار تماشاگران این روزها دارد که البته شاید بتوان با نوعی مطالعه تطبیقی به نوعی شبه فرمول در این مورد دست پیدا کرد!
«فسیل» و «هفتاد سی» چگونه پرفروش شدند؟
طی دو سال گذشته فیلمهای «فسیل» و «هفتاد سی» موفق شدند رکورد فروش سینمای ایران را شکسته و آماری موفق ثبت کنند. اما در مقابل فیلمهای دیگری همچون «زودپز» و «کوکتل مولوتف» بر خلاف آنچه پیشبینی میشد، موفق به جذاب مخاطب نشدند. ریشهیابی همه جانبه علت این موضوع و رسیدن به پاسخی قطعی البته امکان پذیر نیست، اما به طور کلی، دو فیلم موفق در اکران دارای مشخصههایی بودند که توانستند با اقبال بیشتری از جانب مخاطبان روبهرو شوند.
نکته نخست به ایده اولیه و طرح داستانی فیلمهای نامبرده شده باز میگردد. سازندگان آثار کمدی به خوبی درک کردهاند که برای موفقیت در گیشه نیازی به قصههای پرطمراق و فضاهای بکر نیست و تنها دستیابی به ایدههای خلاقانه و روایتی ساده، بیلکنت و بدون دست انداز میتواند متضمن موفقیت اثر در گیشه باشد.
در این خصوص، «فسیل» نمونه مناسبی برای مطالعه است و البته نباید سهم مقطع زمانی که این فیلم در آن به نمایش درآمد را نادیده گرفت. در ابتدای سال ۱۴۰۲ نیاز به شادی عمومی در جامعه بیش از پیش احساس میشد و به همین دلیل، این عامل سهم مهمی در میزان فروش فیلم داشته است. با این وجود موقعیت داستانی و طرح روایی «فسیل» را میتوان از برگهای برنده آن دانست، چراکه پیش از اجرایی شدن آن و حتی روی کاغذ نیز، بستر مناسبی برای گسترش و خلق لحظههای بامزه پیش روی نویسنده قرار میدهد.
عاملی که باعث شد این فیلم از جانب تماشاگران نیز به یکدیگر معرفی شود و نوعی جریان فراگیر در جهت افزایش تعداد مخاطبان آن شکل گرفت. طرح داستانی «هفتاد سی» نیز در کلیت خود موقعیتی خلاقانه دارد، اما به نظر میرسد این اثر بیش از آنکه در معادلات اقبال مخاطب به فیلمنامه و طرح داستانی خود متکی باشد، بر ترکیب برنده بازیگران خود سوار است.
هنگام اکران «فسیل» بازیگری همچون بهرام افشاری بیش از هر چیز به واسطه دیده شدن در مجموعه «پایتخت» به محبوبیت رسیده بود، اما با نمایش این فیلم ناگهان در کانون توجه قرار گرفت و توانمندیهای او بیش از پیش دیده شد. با چنین پیش فرضی، و البته مراقبت او از جایگاه و موقعیت خود و عدم حضور متوالی در آثار کممایه، طبیعی بود که صرف حضور او در یک فیلم کمدی، آن هم با گریمی جالب توجه بتواند عامه مردم را مجاب به حضور در سالنهای سینما کند.
کمدیهایی که میخواهند جدی باشند!
«زودپز» نیز در نگاه اول واجد ویژگیهای یاد شده است اما برخی عوامل باعث شده تا پیوند تماشاگر با آن صورتی عمیق پیدا نکند. زوج بازیگران اصلی این فیلم را محسن تنانبده و نوید محمدزاده تشکیل دادهاند. بازیگرانی که از محبوبیت چشمگیری در میان عامه مردم برخوردار هستند و بررسی کارنامه فعالیت حرفهای آنها نشان میدهد که بارها در مدیومهای مختلف توانمندیهای خود را به اثبات رساندهاند.
اما طبیعی است که مخاطب عام سینما پیش فرضی درباره شمایل محمدزاده در موقعیتهای کمدی نداشته و تنابنده نیز برایش در نقش نقی معمولی سریال «پایتخت» دیدنی است. به علاوه این فیلم بیش از اندازه بر موقعیتهای کمدی خود تکیه دارد و نوع شخصیتپردازی کاراکترها از قوام لازم بیبهره است.
افزون بر این، «فسیل» و «هفتاد سی» نوعی کمدی سهل الوصول را ارائه میکنند که برقراری ارتباط با آن و هضم موقعیتهای شکل گرفته برای تماشاگر بسیار آسان است. در مقابل «زودپز» در عین اینکه تلاش کرده متفاوت باشد و از قابلیتهای هنری مدیوم سینما استفاده کند، اما در نهایت به اثری تبدیل شده که در سرتاسر آن موقعیتهای کمدی به طور پیوسته به چشم نمیخورد و به همین دلیل انتظارات تماشاگر این جنس از فیلمها را برآورده نمیکند.
«کوکتل مولوتف» سوار بر موجی که ارتفاع ندارد!
«کوکتل مولوتف» اما یک نمونه کاملا شکست خورده است. فیلمی که خلاقیت چندانی در آن دیده نمیشود و گویا عوامل فیلم گمان کردهاند، صرف دستیابی و به کار گیری به فرمولهای امتحان پسداده میتوان مخاطب را با خود همراه کرد.
بهرهگیری از فضای نوستالژیک و بازیگران شناخته شده از جمله عوامل مشترک در چهار اثر نام برده هستند. اما نوع پرداخت و زمینههای داستانی در هر یک متفاوت است. «زودپز» و «کومتل مولوتف» در پیریزی بنیاد روایی خود حامل نوعی رادیکالیسم معنایی با جنبههای اعتراضی هستند و نهایت، صورتی پیاممحور با مانیفستی مشخص پیدا کردهاند.
بررسی تاریخی این موضوع نشان میدهد که فیلمهای کمدی که پیامهای سیاسی و اجتماعی خود را به شکلی تاکیدی و گلدرشت انتقال میدهند، نمیتوانند تماشاگر عامه را با خود همراه کنند. اشتباه استراتژیکی که حتی در محتوای تبلیغی این دو فیلم نیز بیش از اندازه روی آن مانور داده شد.
نوع برخورد اجتماعی و سطح دغدغهمندی فیلمهایی نظیر «فسیل» و «هفتاد سی» در این زمینه، به گونهای طرح ریزی شده است که مخاطب بتواند بخشی از دغدغههای زندگی شخصی خود را در آنها پیدا کند.
به علاوه این فیلمها فاقد ژشت و رویکردهای شعارزده هستند و تنها تقابل میان دو وضعیت را پیش روی مخاطب قرار میدهند و قضاوت و برداشتهای فرامتنی را بر خلاف «زودپز» و «کوکتل مولوتف» برعهده بیننده میگذارند. شاید این دو فیلم به لحاظ ارزشهای سینمایی نسبت به دو نمونه دیگر حاوی نکات برحستهتری باشند، اما رفتار شناسی مخاطبان نشان میدهد که این موارد در میزان اقبال آنها به چنین فیلمهایی موضوعیت چندانی ندارد.


نوید محمدزاده متولد فروردین ماه سال 1365 در شهر ایلام، بازیگر است. او بازیگری را از سال 82 در مؤسسه هفت هنر کرج آغاز کرده و در این موسسه زیر نظر هنرمندانی همچون محمد یعقوبی، مهتاب نصیرپور ، علی سلیمانی، و امیر قنبری آموزش دیده است.
محمدزاده برای بازی در فیلم سینمایی «ابد و یک روز» به کارگردانی سعید روستایی در سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را دریافت کرد. او همچنین موفق به دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برای فیلم «بدون تاریخ، بدون امضاء» از سی و پنجمین جشنواره فجر نیز شد.


