"کوتاه از تابستان خوب"
ایرج زاد در اولین اثر سینمایی خود در یک ماجرای اجتماعی شیرجه زده، البته نه چندان عمیق. تابستان داغ یک فیلم خوش ساخت به لحاظ فنی و یک فیلم قابل قبول به لحاظ داستانی است. در نگاه اول دیالوگ های روان و روابط باورپذیر بین کاراکترهاست که جلب توجه میکند. این فیلم به دور از غلو، بزرگ نمایی و اُوِراکتینگ توانست نظر داوران جشنواره فیلم فجر را به خود جلب کند و در چندین رشته نامزد شود. سینما به این تابستان داغ نیاز داشت تا تب اغراق را که بعد از ابد و یک روز به شدت بالا رفته بود کمی سرد کند.
ورود به مفاهیم پیچیده اجتماعی با فرمول فیلم های فرهادی دیگر جذابیت سابق را ندارد و آیتم خلاقیت و نوآوری را از نویسندگان و کارگردانان گرفته است که فیلم تابستان داغ هم از این قاعده مستثنی نیست و متاسفانه در همان دقایق اولیه بیننده با یک ساختار تکراری مواجه میشود. ورود به قصه اصلی خیلی دیر اتفاق افتاد و این مساله موجب خستگی و ملال بیننده شده و از طرفی فرصت نویسنده برای ایجاد سکانس های پرحرارت را گرفته است و در مجموع بار دراماتیک فیلم کاهش یافته.
اتفاقات کوچکی که منجر به یک حادثه بزرگ می شوند نیز دیگر نخ نما شده و از کلیشه های غیر قابل قبول در سینماست. بیدقتی در پرداخت داستان و روند روایت قصه باعث شده ماجرای اصلی خیلی زود لو برود و لحظه اوج داستان هم اثر گذاری کافی را نداشته باشد.
بازی بازیگران قابل قبول است و کاملا کنترل شده تا از فراز و فرودهای غیرطبیعی و احساسات اغراق آمیز به دور باشد.
در مجموع تابستان داغ یکی از فیلم های خوب امسال بود که شاید قدمی رو به جلو نباشد اما قطعا ارزش دیدن را دارد.