"ترس را تجربه کن!"

«آن شب» نخستین فیلم بلند کوروش آهاری، فیلمی در ژانر وحشت است.
این که فیلمسازی در اولین ساختهی خود به سراغ یکی از ریسک پذیرترین ژانرهای سینمایی برود انتخاب جسورانه ای است که خوشبختانه کوروش آهاری از این تجربه گرایی نسبتاً سربلند بیرون آمده است.
«آن شب» شاید از آن جهت بسیار به چشم بیاید که در سینمای ایران کمتر فیلمسازی ژانر وحشت را تجربه کرده است.
فیلم، حسن بزرگی دارد و آن فیلمنامهاش است. «آن شب» شروع کنجکاوکننده ای دارد. چند زوج مشغول بازی مافیا هستند و در این میان کارگردان هوشمندانه برخی کدگذاری هایش را انجام می دهد. پس از جدایی زوج اصلی فیلم (با بازی شهاب حسینی و نیوشا جعفریان) فضای رعب آور فیلم به تدریج شکل می گیرد و نقاط درام هر یک در جای درست خود قرار می گیرند و نشانه های کاشته شده به تدریج به کار گرفته میشوند و پرده از رازهای فیلمنامه برمی دارند.
در کنار متن، یکی از اصلی ترین دلایل تأثیرگذاری فیلم اجرای آن است. فیلمساز در خلق موقعیت های ترسناک فیلم ماهرانه عمل می کند. او میزانسنی را طرح کرده که تک تک جزئیات آن تنش جاری در محیط بسته ی هتل و التهاب شخصیت ها را متبلور ساخته است. زوایای دوربین و اندازه های درست قابها بی تردید درخلق چنین فضایی بهشدت حائز اهمیت اند.
کوروش آهاری اما در طرح بسیاری از موقعیتهای قصه ارجاعاتی به آثار معروفِ ژانروحشت/معماییِ تاریخ سینما داشته است. برخی سکانسهای فیلم به لحاظ بصری و حتی محتوایی یادآور فیلم «تلالو» (استنلی کوبریک) هستند. مثلاً سکانس های آشپزخانه، حمام خون و هتل متروکه. این مسئله نه تنها به لحاظ بصری که حتی در ترسیم برخی موقعیتهای داستانی نیز به چشم میخورند. «آن شب» شاید به واسطهی همین ارجاعات و الهامات تا حد زیادی منطبق بر الگوی فیلمهای ژانر وحشت هالیوودی شکل گرفته و از این حیث پیرو قواعد ژانریاش میباشد. همین باعث میشود مخاطب هنگام تماشای فیلم حقیقتاً ترس را احساس کند.
تعلیق ترسناک و دلهره آمیز درام به تدریج به آستانه اوج می رسد و در هر مقطع از نقطه عطف روایت، غافلگیری درستی اتفاق میافتد. همین ویژگی را میتوان یکی از امیتازات فیلم به شمار آورد. فیلمساز بنای فیلم خود را بر موقعیت ها و تبدیل آنها به داستان هایی درست گذاشته و به همین جهت است که برخلاف بسیاری از فیلمهای ترسناک متوسط و ضعیف، فیلم بی سکته و روان جلو می رود.
همچون بسیاری دیگر از فیلم های ژانر وحشت در «آن شب» نیز برخی اعمال و انتخاب های کاراکترها از منطق روایی و حتی عقلانی پیروی نمیکند که البته با اندکی اغماض می توان این خصوصیت را به بیشتر فیلمهای ژانر وحشت نسبت داد. در این فیلم ممکن است این سوال چند باری برای مخاطب پیش بیاید که چرا زن و مرد پیش از بحرانی شدن شرایط اقامتگاه را ترک نمی کنند؟ چرا با آنکه یک بار فرصت خروج از هتل را پیدا می کنند اما زن بیدلیل متوقف می شود؟ چرا درچند موقعیت مختلف زن میپذیرد که تنها بماند تا همسرش بازگردد؟ چنین انتخاب ها و تصمیم هایی از سوی کاراکترها اگرچه منجربه بروز بحران هایی جدید می شوند که درنهایت به ترسناکتر شدن فیلم انجامیده اما به لحاظ منطق علی چنین واکنش هایی شاید چندان باورپذیر به نظر نیایند.
مسئله دیگری که درباره این فیلم حائزاهمیت است، پیشینه ی کاراکترهاست. درواقع همین گذشته و خطاهای زن و مرد در گذشته منجر به وقوع این اتفاقات در زمان حال شده است. اینکه فیلمنامه دلایل متقاعدکننده ای را برای رویدادهای درام تعریف میکند و آنها را در طرح شخصیتهای داستان برجسته میسازد از نقاط قوت کار به حساب می آید.
همانطور که می دانیم نقش صدا و موسیقی در ژانر وحشت بسیار تعیین کننده است و موسیقی فیلم نیز کاملاً موثر و خوشایند است.
"آن شب" به رغم تمامی کاستی های یک فیلم اول، آنقدری حُسن دارد که بتوان از نقص هایش چشم پوشی کرد. بازی های یکدست، کارگردانی معقول، فیلمبرداری سنجیده و موضوع کنجکاوی برانگیز قطعاً مخاطبان آن را در انتظار فیلم بعدی کارگردانش نگه خواهند داشت.