پسرکشی فاصله جبر تا اختیار
![پسرکشی فاصله جبر تا اختیار](/public/img/placeholder.png)
پسرکشی و فاصله کوتاه جبر تا اختیار
روح الله حسینی - تضاد شخصیتها یکی از بهترین روشها برای روایت داستانهای سینوسی است و آنچه «پسرکشی» را از انبوه فیلمهایی که درباره زنان تولید شده متمایز میکند، همین
دست گذاشتن درست بر تضاد شخصیتها برای روایت است. محمدهادی کریمی نویسنده و کارگردان «پسرکشی» بهجای آن که وقت بیننده را با معرفی مطول شخصیت تلف کند، از همان ابتدا و با قرار دادن بیننده در میانه کش و قوسهای شخصیتهای متضاد داستان هم کلید حوادث متعدد فیلمش را میزند و هم شخصیتشناسی آشناییزدایانهاش را رو میکند. شکست، امیدواری به آینده و کوشش برای رسیدن به آینده بهتر، سه مرحلهای است که شخصیتهای «پسرکشی» از آن میگذرند تا شکلگیری شخصیتی به کمال برسد. در طی این سه مرحله محمدهادی کریمی ابدا سعی نکرده خودنمایانه دکوپاژ دهد و انرژیاش را وقف لذت بیننده کرده بی آن که بسان تازه از راه رسیدگان مدام یادآوری کند چه کسی پشت دوربین است و عجبا که این پرهیز از خودنمایی به شکلگیری نماهایی بهغایت زیبا و اثیری منجر شده است. فاصله جبر تا اختیار به اندازه بند انگشت است و «پسرکشی» بدون آن که این فاصله را جار بزند از نزدیکی جبر و اختیار در اعصار بشری میگوید. اینکه آدمیان بی توجه به این فاصله باریک به صدور حکم له یا علیه رفتارهای همنوعان میپردازند، بیش از حد گزنده میشود اگر به تماشای «پسرکشی» بنشینند چون «پسرکشی» جبر یا اختیار را کاملا تابعی مستقیم دانسته از شرایطی که شخصیت در آن قرار گرفته است. درکنار کارگردانی بهقاعده ، محتوای «پسرکشی» به غنا نمیرسید اگر تیم بازیگرانی یکدست -چیره دست جایجای فیلم را پر نمیکردند. از بانوانی حرفهای مثل ژاله صامتی، نسیم ادبی، بهاره کیانافشار و لیلا زارع گرفته تا نا بازیگرانی مثل شهناز نصرتی خیلی فهیم، همه چیز درباره بانوان ایرانی را روی دایره ریختهاند. آرمان درویش بازیگر توانمندی که پیشتر هم در «چهارشنبه» و «کمدی انسانی» و «یلدا» درخشیده بود، نقش اصلی مرد فیلم «پسرکشی» است. آرمان بیادعا ولی حرفهای وجه معمایی داستان را به اوج میرساند و این حرفهایگری در نماهای روبرویش با پیشکسوتی همچون فرخ نعمتی بیش از پیش مشهود است. حال خوب، سرخوشانه و درعین حال متفکرانه پیدا کردن از تماشای یک محصول نمایشی سخت ایجاد میشود ولی درام معمایی «پسرکشی» هم حال را خوب میکند و هم فکر را به تحرک وامیدارد تا ثابت شود همچنان می شود امید داشت به ارتقای مختصات سینمای داخلی در سایه چنین آثاری.