یادآور شکوه و جذابیت قسمت اول

ترجمه اختصاصی سلام سینما
قبل از اینکه در فیلم «پلنگ سیاه» با سرزمینی افسانهای به نام «واکاندا» آشنا شویم، در سال 1988 «جان لندیس» در فیلم «سفر به آمریکا» سرزمین ساختگی جذابی به نام «زاموندا» را خلق کرده بود. «زاموندا» نیز مانند «واکاندا» سرزمین زیبایی، ثروت و کامیابی بود. این سرزمین یک شاهزادهی جوان به نام «اکیم» داشت که از طرف والدینش مجبور شده بود تا با دختری که آنها انتخاب کرده است،ازدواج کند. این بخشی از روند رسیدن او به سلطنت بود. اما «اکیم» نمیخواست تا با زنی ازدواج کند که دیگران برایش انتخاب کردهاند. او از زنان باهوش و خردمند خوشش میآمد. او تصور میکرد که میتواند چنین زنی را در آمریکا پیدا کند بنابراین به همراه خدمتکارش با همان لباسهای سلطنتی به آمریکا میروند تا ملکهی آیندهی «زاموندا» را پیدا کنند.
«سفر به آمریکا» یک فیلم دوستداشتنی مدرن و لذتبخش بود که در سال 1988 یک اثر عادی به حساب میآمد. همینطور یک فیلم هالیوودی با بودجهی بسیار بالا با بازیگران فوقالعاده بود که اکثر آنها را بازیگران سیاهپوست تشکیل میدادند. این اتفاق در آن دوران یک پدیدهی نادر بود و اگر بخوهایم با خودمان روراست باشیم، در دوران ما هم یک پدیدهی نادر است. بنابراین زمانبندی درستی برای انتشار قسمت دوم آن صورت گرفته است. «سفر به آمریکا2» به کارگردانی «کریگ بروئر» یک به روزرسانی از احوالات خانوادهی سلطنتی «زاموندا» است که در سی سال گذشته تغییراتی را به خود دیده است. این دنباله با قسمت اول خود قابل مقایسه نیز اما با این حال جذابیتهایی برای دیدن دارد.
در پایان قسمت اول فیلم، «اکیم» ملکهاش را در محلهی کوئینز نیویورک پیدا کرد و با او در «زاموندا» ازدواج کرد. حاصل ازدواج او و «لیزا» که زنی باهوش و سخاوتمند است، سه دختر است که بزرگترین آنها «میکا» نگاهی نیز به رسیدن به تخت پادشاهی دارد اما قانون جانشینی در «زاموندا» بسیار مهم است و طبق قانون، فقط یک مرد میتواند به مقام پادشاهی برسد. خوشبختانه یا شاید هم متأسفانه «اکیم» در مییابد که یک فرزند پسر غیرقانونی در آمریکا دارد که وجودش حسابی او را سورپرایز کرده است. هنگام سفرش به آمریکا در حالت مستی با زنی به نام «ماری» آشنا شد که رابطهی آنها در همان شب به پایان رسید. «ماری» در طول این سالها پسر «اکیم» یعنی «لاول» را به تنهایی بزرگ کرده است. بنابراین «اکیم» و خدمتکارش دوباره به آمریکا میروند تا این بار «اکیم» پسرش را ملاقات کند.
«سفر به آمریکا 2» داستانی دربارهی اختلاف نسلها دارد اما در روایت آن مثل یک ماهی که از آب بیرون پریده، عجله دارد. این فیلم مسیر ناشیانهای را انتخاب میکند که به هیچ عنوان شباهتی به سبک و روش فیلم اول ندارد. این باعث ناامیدی است که در آخرین همکاری «بروئر» و «ادی مورفی» یعنی «اسم من دولمیت است»، نقشآفرینی فوقالعادهی «ادی مورفی» را شاهد بودیم اما در «سفر به آمریکا 2» خبری از آن همکاری به یاد ماندنی نیست. با اینکه «مورفی» ستارهی فیلم است اما حضور او در فیلم با سکوت زیادی همراه است. او در نقش «اکیم» جوان عملکردی در خور یک ستاره ارائه داد که پر از کنجکاوی و هوشمندی بود. در نقش «اکیم» پا به سن گذاشته، او همچنان آن جذابیت و گرمای همیشگی را دارد و همچنین آن لبخند با دندانهای فاصله افتاده که یکی از بهترین هدیههای هالیوود است را میتوانیم ببینیم.
«سفر به آمریکا 2» نمیتواند از تواناییهای «مورفی» بهترهی کافی را ببرد زیرا فیلمنامهی نه چندان پیوسته و خط داستانی بی سر و ته فیلم، تا حد زیادی روی «لاول» تمرکز دارد. این مشکلی است که «لین» را مجبور کرده است تا برای دستیابی کاراکترش به تخت پادشاهی دائماً در حال فریاد زدن باشد. «سفر به آمریکا 2» چند سکانس دیدنی و چند لحظهی خندهدار دارد اما ارزش اصلی آن در یادآوری بینظیر بودن قسمت اول این دنباله است که در سال 1988 اکران شد.
منبع: تایم
مترجم: وحید فیض خواه