جستجو در سایت

1399/03/18 00:00

توقف چرخ گردون

توقف چرخ گردون

 خلاصه داستان : یکی از نمایندگان یک نژاد بیگانه که از طریق تکامل شدید برای زنده ماندن تغییرات آب و هوایی خود به راه افتاد، Klaatu به زمین می‌آید تا ارزیابی کند که آیا بشر می‌تواند از آسیب‌های زیست‌محیطی که به سیاره خود وارد کرده‌اند، جلوگیری کند یا نه. وقتی از صحبت کردن با سازمان ملل منع می‌شود، تصمیم می‌گیرد که انسان‌ها نابود شوند تا این سیاره...


فیلم سینمایی «روزی که زمین از حرکت ایستاد» ساخته ی «اسکات دریکسون»، اگر چه به ظاهر در ژانر علمی تخیلی، درام و مهیج قرار می گیرد، اما باید این فیلم را در دسته فیلم هایی که با محتوای آخر الزمانی ساخته شده اند، قرار داد و از آنجا که فیلم های زیادی با موضوع آخر الزمان در هالیوود و غرب ساخته شده است، بهتر آن است که  ژانری نو به نام ژانر «آخرالزمان» را برای سینما قائل شویم.

داستان این فیلم در مورد فرود جسم کروی شکل به زمین است که از داخل آن موجودی فضایی به همراه رباطی غول پیکر خارج می شود. این موجود فضایی به این هدف به زمین آمده تا فرمان نابودی زمین را اجرا کند. او در طول این فیلم بیان می کند که گزارش های ماموران ما حاکی از آن است که انسان ها لیاقت زندگی در کهکشان را ندارند و با فعالیت های خود زمین و به دنبال آن کهکشان را به سوی نابودی سوق می دهند، از اینرو موجودات ساکن در دیگر نقاط کهکشان بر آن شده اند تا انسانها را نابود کنند، تا از نابودی جهان جلوگیری کنند. 

جالب آنکه علاوه بر این جسم کروی شکل، تعداد دیگری شبیه به آن در سراسر دنیا فرود آمده اند و موجودات زنده و حیوانات را به سوی خود فرامی خوانند و در درون خود جای می دهند !

 اگر چه روند نابودی در زمین شروع می شود، اما در آخر آن موجود فضایی به این نتیجه می رسد که می توان به انسان ها فرصتی دوباره داد و او جلوی فرایند نابودی انسان ها را می گیرد.

فیلم مهیج «روزی که زمین از حرکت ایستاد» که با هزینه ی 80 میلیون دلاری ساخته شده علاوه بر صورت ظاهری خود، مفاهیم خاص و قابل تامل نیز دارد که به بررسی اجمالی آنها می پردازم :

در ابتدای ورود جسم کروی شکل به زمین، ارتش مجهزی از نیروهای پیاده و تانک ها آن را محاصره می کنند و موشک هایی نیز آن را هدف می گیرند. اما  رباط غول پیکر، خودنمایی می کند و با اشاره ای تمامی تجهیزات الکترونیکی نظامی را از کار می اندازند .

این قسمت از فیلم، ریشه در نظریه آخرالزمانی دارد؛ این نظریه مدت اندکی است که توسط دانشمندان بیان شده: دانشمندان می گویند به جهت قدرت روزافزون خورشید، در برهه ای  از زمان پرتوافشانی آن زیاد می شود و این باعث از کار افتادن سیستم ها ی الکترونیکی می شود. و  در این فیلم این نظریه علمی یعنی ناکار آمدی تجهیزات الکترونیکی در آخرالزمان ، به نوعی دیگر گنجانده شده است . 

ما نمونه ی این بحث را در فیلم  مستند «نوستراداموس 2012 » می بینیم. در این فیلم به وضوح در مورد توفان های خورشیدی سخن به میان می آید. از سوی دیگر در فیلم «2012» ساخته  «رولند امریش» نیز در مورد توفان های خورشیدی و تاثیر آن بر سطح زمین و لایه های زمین و به وجود آمدن زلزله های مخوف، تصویری عینی به بیننده داده می شود.

در فیلم «روزی که زمین از حرکت ایستاد»، اجسام کروی شکل زیادی به زمین آمده اند و همان طور که قبلا گفتم حیوانات و موجودات مختلف را درون خود جای می دهند. این اجسام کروی، قصد دارند تمام موجودات زنده به غیر از انسان ها را حفظ کنند، تا در فردای بعد از تصفیه زمین و نابودی انسان ها این موجودات را برای ادامه ی بقا به زمین رها کنند. حتی در فیلم، وزیر دفاع آمریکا نیز می گوید: «که این اجسام کروی مثل کشتی نوح هستند، وقتی موجودات جمع شوند باید منتظر طوفان بود!»

مشابه این تصویرسازی را ما در فیلم «Knowing» می بینیم. در این فیلم نیز موجودات فضایی انسان های برگزیده ای را جمع می کنند و آنها را با  اجسام ناشناخته ای که  به زمین آمده اند به فضا می فرستند، تا این افراد برگزیده از وقایع زمان نابودی زمین در امان باشند.

در فیلم «2012» ساخته «رولند امریش» هم شاهد ماجرایی مشابه هستیم؛ در این فیلم کشور های قدرتمند جهان، کشتی های غول پیکری را ساخته اند و انسان های برگزیده ای را در آنها جمع می کنند و از سوی دیگر از هرگونه ای از حیوانات هم درون کشتی قرار داده می شود، این کشتی ها به واقع تشابهی آشکار از کشتی نوح هستند !

در فیلم «قیامت 2012»  نیز انسان هایی برگزیده، در معبدی جمع شده اند و از بلاهای آخرالزمان در امان هستند.

این تفکر که: «عده ای باید بمانند تا جهان نو را رقم بزند»، در تمام این فیلم ها مشترک است و دلیل این مسئله ریشه در تفکرات دینی دارد که معتقد است آخرالزمان می شود و بعد از تصفیه زمین به جهت طغیان ها و بلاهای طبیعی و ... عده ای باقی می مانند و بر روی زمین زندگی می کنند.

اما اگر چه این مفهوم مغز همه ادیان در مورد آخرالزمان است اما در نوع بیان و باور به  آن تفاوت های زیادی وجود دارد.

مثلا دین اسلام بر آن است که بعد از آشفتگی ها و جنگ های آخرالزمان، فاتح نهایی صالحان خواهند بود و زمین آرام و آباد می شود، صالحان به رهبری و پیشوایی امام بر حق مهدی موعود برای مدتی طعم حکومت عدل را خواهند چشید و بعد از مدتی قیامت بر پا خواهد شد.

در حالی که در تفکرات ادیان دیگر که البته دست خوش تحریفِ سودجویان قرار گرفته، جهان نو و آرام که بعد از آخرالزمان ایجاد می شود را به نوعی یک جهان  ابدی بیان می کند.

و از سوی دیگر سودجویان و زرسالاران جهان خود را وارثان اصلی جهان بعد دوران طغیان می دانند و همچنین برآنند که مکافات عمل و خوبی و بدی  نتایج اعمال آدمی  را در همین دنیا نشان دهند که نمونه ی بارز آن فیلم «2012 » است .

نکته ای دیگر که باید به دقت به‌ آن توجه کرد، این است که غرب می داند که نزدیک شدن آخرالزمان برای بشریت ترس به همراه دارد و  غرب از این مسئله، بالاترین بهره را میبرد چرا که انسان در هنگام ترس و استیصال، به دنبال پناهگاهی می گردد و آمریکا خود را به عنوان  پناهگاهی نهایی به جهانیان معرفی می کند.

آمریکا در فیلم «2012»، رهبری پروژه نجات بشریت را بر عهده دارد و یا در فیلم «روزی که زمین از حرکت ایستاد» کشوری که در َآن سرنوشت بشریت رقم می خورد، آمریکاست !

از سوی دیگر آمریکا از این ترس مضاعف مردم استفاده می کند و خانواده گرایی را برای رهایی از تنهایی هایی عصر آخرالزمان به عنوان یک راه حل موثر بیان می کند، تا شاید از این طریق بتواند تغییرات عظیمی در نوع تفکر مردم کشور خود نسبت به مقوله خانواده ایجاد کند.

ما در فیلم 2012 می بینیم که: بازیگر نقش اصلی داستان که قبلا از همسر خود طلاق گرفته بود، در نهایت به خانواده و فرزندان خود می رسد و طلوع خورشید را در زمان احیای مجدد زمین  با آنها به نظاره می نشیند.

و یا در فیلم  knowing، بازیگر نقش اصلی فیلم (نیکلاس کیج) به سوی پدر و مادر و خواهر خود می رود و در آغوش  آنها منتظر پایان حیات زمین می شود.

و یا در فیلم مورد نظر ما (روزی که زمین از حرکت ایستاد) احساسات عاطفی فرد فضایی نسیت به زنی زمینی و از سوی دیگر مشاهده عواطف انسان ها به یکدیگر، باعث می شود که او دریابد که زمین هنوز خالی از احساس و عواطف نشده و انسان ها هنوز حق حیات دارند .

 لازم است به نکته ای جالب اشاره کنم : بازیگری که نقش موجود فضایی را در این فیلم بازی می کند، «کیانا ریوز» می باشد.

«کیانا ریوز » بازیگری است که با بازی در فیلم های سه گانه «ماتریکس» و همچنین فیلم  «کنستانتین» به شدت مشهور شد.

اما نکته ای که باید بگویم این است که: در فیلم های سه گانه ماتریکس و همچنین کنستانتین، او در نقش یک منجی ظاهر شده  است و این بازیگری که نقش منجیگرایانه به او نسبت داده شده است برای بازی در فیلم «روزی که زمین از حرکت ایستاد » نیز انتخاب می شود تا در اینجا هم نقشی منجیگرایانه داشته باشد و به نوعی بار عاطفی و هم ذات پنداری که ببیننده با این بازیگر در کار های قبلی اش داشته نیز به این فیلم منتقل شود !

در آخر باید گفت سیر حرکت سینمای هالیوود و غرب به سمت ساخت فیلم هایی با مضامین آخرالزمانی به آن جهت رو به شتاب گذاشته است که: جامعه انسانی نیازی شدیدی به تحولی بنیادی را در جهان احساس می کند و سیاستگذاران حوزه سینما دستور دارند تا در حد امکان این نیاز را تغذیه کنند.



فیلم های مرتبط

افراد مرتبط