علی آباد- لاذقیه؛ مسیر شیرین و تلخ
مجموعه تلویزیونی پایتخت اگرچه به عنوان نمونه ای اصیل از سریال ملی در نظر می رسد اما افت کیفی ساختار کمدی آن در فصل پنجم و خروج مسیر دراماتیک آن از کل کل ها و مناقشه های کلامی جذاب میان ارسطو و نقی به سمت وسوی گیرافتادن خانواده معمولی در مهلکه داعش به واقع نشان هویتی این مجموعه را تحت الشعاع قرار داده است. در فرصتی که به دست آمده تلاش می شود تا کلیدواژه های این مجموعه در مسیر تبدیل شدن به یک برند در مجموعه سازی تلویزیون را ارزیابی و دلایل افت کیفی این مجموعه را ارزیابی کنیم.
پایتخت؛ الگوی سریال ایرانی – اسلامی
ماندگاری برخی آثار تابعی از شرایط زمانی تولید و بهره گیری آنها از موضوعات روز و مورد اقبال جامعه در محور داستانی خود است. از این منظر بی شک مجوعه 5 فصلی پایتخت تجربه ای بی بدیل در تاریخ مجموعه سازی تلویزیون است.
مجموعه ای گرم و بی ادعا که وقتی ساخته شد پیش زمینه ای درباره اش در رسانه ها وجود نداشت. به واقع تیم سازنده پایتخت به دور از هیاهو و رخ نمایی های مرسوم در رسانه ها کار خود را به درستی انجام دادند و با ارائه شخصیت هایی بکر توانستند نظر مخاطبان را به خود جلب کنند. در این مطلب با هم مروری بر تحولات ساختاری و دلایل ماندگاری این مجموعه می اندازیم.
تولد خانواده معمولی
مغز متفکر مجموعه پایتخت جوانی اهل بندرگز و خوشنام در عرصه سینما و تئاتر بود. «محسن تنابنده» درحالی با بازی های غافلگیرکننده اش دراستشهادی برای خدا، سنگ اول، هفت دقیقه تا پاییز و ندارها توانایی های خود را درارائه بازی های سیمرغی نشان داده بود که پیش از آن در تلویزیون آنچنان که باید خوش ندرخشیده بود اما مجموعه پایتخت یک عرض اندام برای وی به شمار می آمد.
به واقع این بار شخصیتی که ایفاگرش بود از بن می شناخت و به دلیل ماهیت مازنی نقش به خوبی با مختصات بازی در این کاراکتر آشنا بود. تنابنده در یک افق دید بالا توانست در کنار خلق شخصیت نقی معمولی یک خانواده با هویت ایرانی را پس از مدت ها در تلویزیون نشان مخاطب دهد و همه صفات برجسته ای که در حصار رنگ و لعاب های زندگی امروز رو به فراموشی می رفت احیا کرد. پایتخت از این منظر یک دستاورد بزرگ برای تلویزیون بود.
مصالح اولیه پایتخت یک
سری اول مجموعه به اصطلاح گرفت. سادگی و صمیمیت جاری در فضای روایت، بازی های روان، دیالوگ های روزمره و اشاره های درست مجموعه به موضوع حق الناس از همان ابتدا نوید یک اثر متفاوت را می داد.
مساله ای که خیلی زود اثبات شد و شاید آن تلخی عجیبی که در قسمت دوم معادلات سکانسی مجموعه را به سوی تعلیق های پیاپی برد در روشن کردن موتور ماندگاری سری اول پایتخت نقش آفرینی غیرقابل انکاری داشت. به واقع مخاطبان با مجموعه ای ارتباط گرفتند که ریتم حادثه پردازی اش از استاندارد تلویزیون بالاتر بود و با تزریق هیجان و تعلیق به جا به روایت توانست میخ خود در جذب مخاطب را از همان اول محکم بکوبد.
به روز بودن سوژه پایتخت ها
پایتخت، یک استثنا در مجموعه سازی است. به روز بودن سوژه از همان سری اول به عنوان یک وصله جور به قامت مجموعه الصاق و استفاده مناسب از زبان ژانرهای مختلف در جای درست بدون مکث اضافی باعث اقبال مخاطبان به آن شد.
پایتخت در زمانی مناسب ساخته شد و همگام با روح تفکر اجتماعی، دغدغه های خود را مطرح کرد. در حقیقت مجموعه با دقت بر آنچه در متن جامعه می گذشت توانست تا صمیمیت را از دل روستا به متن شهرها ببرد. آیا در دورانی که ارتباط مخاطب با مجموعه های تلویزیونی به پایین ترین سطح خود رسیده است چنین دستاوردی قابل ستایش نیست؟
طرح دغدغه های اجتماعی
5 فصل پایتخت در یک زنجیره ارگانیک توانست تا مهمترین خواسته ها و دغدغه های عمومی را مطرح کند و پوشش دهد. چنانکه اگر به ظرفیت های هر یک از سری های پایتخت به گونه ای تفکیک شده بنگریم هر یک را در فضایی همسو با قواعد زمان ساخت می بینیم. به این معنا که مجموعه های پایتخت با توجه به ظرفیت های جامع کشور ایران در حوزه های روحی، اعتقادی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، زیست طبیعی، ورزشی و حتی سیاسی مسیر روایت خود را سامان داد و با مهارتی مثال زدنی خرده روایت ها را به برگ برنده خود بدل کرد.
مرور نکات کلیدی در پایتخت
در ادامه به مهمترین کلیدواژه ها ، خرده روایت ها و فصل های ماندگار 5 فصل پایتخت که پایه شکل گیری فصل ها و سکانس هایی ماندگار در مجموعه سازی ایران شد اشاره می کنم.
الف) پایتخت یک
قسمت/ سکانس / نکته کلیدی
اول/ خداحافظی با عموی هما/ رعایت حق الناس
دوم/ توقف برای ادای نماز صبح/ دیانت و سلامت نفس
سوم/ بازجویی از خانواده معمولی/ بیان صادقانه در شرایط سخت
چهارم/ رفتن اجباری به اقامتگاه پهلوان/ تفاوت سبک زندگی در شهر و روستا
پنجم/ اقامت در تهیه غذا/ گذشت و بخشندگی
ششم/ تلاش برای تحویل خانه ازشهشهانی ها/ نکوهش دروغ و پنهانکاری
هفتم/ گرفتن جواز دفن شهشهانی/ مزد آن گرفت جان برادرکه کار کرد
هشتم/ حضور غافلگیر کننده برادر هما/ نقد تعارفات دست و پاگیر مرسوم
نهم/ شب نشینی خانواده معمولی/ پرداخت ملموس از صمیمیت آشنای جامعه ایرانی
دهم/ تصادف با سمند/ نمایشی از همدلی و همیاری در فرهنگ ایرانی
یازدهم/ اسکان در پشت کامیون/ مهر و رافت ایرانی
دوازدهم/ رصد خانه قاچاقچی مواد مخدر/ تلاش ناجا در استقرار امنیت
سیزدهم/ خواستگاری از گلرخ در پشت کامیون/ هر سخن جایی دارد
چهاردهم/ تحویل خانه از داماد شهشهانی/ تحقق رویای خانه دار شدن در تهران
پانزدهم/ بازگشت به علی آباد/ پایان یک مهاجرت بدون فکر
ب) پایتخت 2
قسمت/ سکانس/ نکته کلیدی
اول/ بازگشت هما به خانه/ زن ستون زندگی است
دوم/ ماندن ارسطو در منزل نقی/ شناخت ویژگی های جدید ارسطو
سوم/ گیرافتادن بهبود در شرایط سخت/ صداقت بهتر از هر چیزی است
چهارم/ بازگشت کامیون با گلدسته/ باب توبه باز است
پنجم/ بازگشت بابا پنجعلی به متن درام/ احترام به والدین کلید سعادت است
ششم/ پلمب رستوران بین راهی/ در سختی می توان شاد بود
هفتم/ رسیدن به آسایشگاه سالمندان/ تلنگری برای آینده جامعه
هشتم/ مشکل کلیوی برادر شعله فدوی/ چالش های پیوند اعضا
نهم/ بوکسل ماشین شورایاری روستا/ رئیس جمهوری یکی از ماست
دهم/ حرکت ماشین حامل بابا پنجعلی به سمت دره/ تجربه استرس و التهاب دراماتیک از جنس ایرانی
یازدهم/ تحویل سال در کنار جاده/ سنت را همیشه باید پاس داشت
دوازدهم/ بازگشت برای پیداکردن کلاه نقی و نجات آهو از شکارچی غیرمجاز/ ارجاع هوشمندانه تصویری به مفهوم ضامن آهو و حفظ محیط زیست
سیزدهم/ سوءتفاهم ارسطو نسبت به شعله/ رفتار با تامل و تصمیم با درنگ
چهاردهم/ نصب گنبد و 2 گلدسته در قشم/ نماز را فراموش نکنیم
پانزدهم/ رفتن به ناز/ طبیعت در عین جذابیت، غافلگیری های دردسرسازی دارد
ج) پایتخت 3
قسمت/ سکانس/ نکته کلیدی
اول/ معرفی سریع شرایط شخصیت ها/ بازی هوشمندانه سناریو با پوکه اسلحه محیط بانی
دوم/ پیش زمینه های عروسی ارسطو/ نقد چشم و همچشمی و ظاهرسازی های مرسوم
سوم/ باخت نقی در کشتی فینال/ زندگی بالا و پایین زیاد دارد
چهارم/ تلاش در آشتی دادن ارسطو و نقی/ چیزی بهتر از همدلی نیست
پنجم/ تقدیر از بهبود فریبا/ اشاره درست به ایثار محیط بانان
ششم/ برملا شدن راز ازدواج ارسطو با چوچانگ/ هشدار به دختران ایرانی؛ زن چینی در راه است
هفتم/ مشخص شدن شرایط دست اوس موسی/ توکلگران به خدا پیروزند
هشتم/ برنامه ریزی برای آمدن به تهران/ تلاش برای نجات بهبود از ضایعه نخاعی
نهم/ آمدن غیرمنتظره چوچانگ به تهران / در هر شرایطی خودمان باشیم
دهم/ رفتن به رستوران چینی/ همه چیز را به شریک زندگیمان بگوئیم
یازدهم/ بردن بهبود به بیمارستان/ در هر شرایط کنار هم باشیم
دوازدهم/ رونمایی از پیراهن تیم ملی فوتبال/ کارکرد ورزش در حراست از مرزهای ملی
سیزدهم/ درددل عیدانه با امام رضا(ع)/ برکت سلطان خراسان برای ایران
چهاردهم/ درآوردن گوی شماره 8 از کیسه قرعه کشی/ نیتمان درست باشد پیروز می شویم
پانزدهم/ قهرمانی نقی در کشتی پیشکسوتان جهان/ دعای مادر چراغ راه فرزندان
موفق در برخی شوخی نویسی ها در سری 4 و 5
مجموعه پایتخت اگرچه در سری 4 و 5 دچار فقر محتوایی و تکرار مکررات شد اما در دل همین دو فصل هم می توان به موارد زیر اشاره داشت:
الف/ به دست آوردن موفقیت و گذر از سختی ها در صورت داشتن اتحاد.
ب/ اشاره به جایگاه دو کشور همسایه(سوریه و ترکیه) در مناسبات سیاسی ایران و طرح زیرکانه دوستی بیشتر سوریه نسبت به ترکیه از طریق نمایش وضعیت خانواده معمولی در بالن و بالگرد؛ به گونه ای که در اولی و به قصد سرگرمی و گردش سوار شدند و فرجامشان سقوط در دریا و افتادن در مهلکه بود اما در دومی و پس از نبرد با داعش سوار شدند تا به مکانی امن بروند.
ج/ اگرچه اغلب مردم ایران در شرایط کنونی با برخی مشکلات غیرقابل انکار مانند بیکاری و تورم و افسردگی دست به گریبان هستند اما امنیت کشور در منطقه پرحادثه خاورمیانه بسیار قابل اتکاست و می توان با اتحاد جامع مسئولان و تلاش متعهدانه و صادقانه ترشان برای غلبه بر مشکلات به ترسیم زندگی آرام و همراه با رفاهی برای مردم ایران رسید.
د/ مدافعان حرم جایگاهی والا دارند و اگر هم نقدهایی به سیستم سیاسی وارد است نباید ایثارگری این افراد را فراموش کرد.
ه/ بنیادی ترین مفهوم 5 فصل پایتخت را می توان اینگونه تشریح کرد که اگر می خواهیم بر مشکلات و سختی ها غلبه کنیم باید به غیر از اراده قوی، فکر و هوشمندی، به خدا اتکا داشته باشیم.