رسالتِ هنر و حس مشترک
هنر وهنرمندشکوفاگر زیبایی ها برای رسیدن به کمالات انسانی است.آنچنان که هنرمند هرچه بیشتر درجریان امواج پرتلاطم این اقیانوس بیکران غرق وشناور میشود،تشنه تر شده وبیشتر طلب میکند.
تمامی زمینه های هنری به یک نقطه ویک مسیر مشترک ختم می شود وآن هم رسیدن به زیبایی ها درجهت شناخت این جهان هستی است.خلاقیت ودرک از این جهان هستی نقطه عطفی است برای رسیدن به این هدف وحس مشترک.
در اینجا باید به تعریفی جامع از هنر بپردازم.به عقیده اینجانب هنر یعنی: کنتراست بین خطوط نازک وضخیم و نقاط قوت وضعف درخط ونقاشی،ترکیبی ازمیزان زیر وبم بودن صدا درآواز وموسیقی،کنتراست تاریکی وروشنایی درتصویربرداری وعکاسی،فراز وفرود شخصیت ها درسینما ،تأتر وهنرهای نمایشی،تقابل برجستگی ها وفرورفتگی ها درمجسمه سازی وکارهای حجمی و...
پس درتمامی زمینه های هنری به یک حس مشترک می رسیم که ازمجموع این تضادها ،زیبایی ها شکل گرفته وحتی میتوان به شناخت کاملی از خود نیزبرسیم.
درپایان باید بگویم که زندگی وخلقت انسان نیز ازبدو تولد تا مرگ آدمی، بزرگترین هنر از جانب خداوند رحمان است،تضادِ بین پستی ها وبلندیهای زندگی،زشتی ها وزیبایی ها درکنارهم ،انسان را به درک وتأمل جدیدی از زندگی وخلقت می کشاند.این حس مشترک همان وحدانیت الهی است که باید در وجود همه انسان ها به یک نقطه وهدف مشترک برسدوروح الهی انسان تا زمانیکه تمامیت این حواس را تجربه نکند ،نمی تواند به این حس مشترک واتحاد ویکتایی برسدوهنر نیز بالاترین ،بهترین ومؤثرترین وسیله برای رسیدن به این مهم می باشد.
۱۴۰۱/۱۰/۰۵(حجت الله کاراندیش)
*(وبلاگ های حجت الله کاراندیش)
*(هنر)
*(حس مشترک)
*(رسالت هنر)