جستجو در سایت

1396/11/18 00:00

خاکستر تلمبار شده

خاکستر تلمبار شده

 

شعله ور فیلم جدید حمید نعمت الله است، فردی که سالها پیش اثری به نام «بوتیک» را ساخت و تا به امروز هرچه تلاش کرده نتوانسته اثری موفق مثل بوتیک را در دنیای سینمایی اش خلق کند. می‌گویم دنیای سینمایی‌اش چرا که امضای او پای تمام آثارش دیده می‌شود و فیلم‌هایش متمایز با دیگران هستند، تمایزی که لزوما به معنای خوب بودن نیست. فیلم شعله ور نیز یک سری پتانسیل را با خود داشته که سوزانده و یک تعداد هم عناصر درخور توجه در خود دارد که در حقیقیت هنر چندانی در خلق آنها به کار نرفته است. فی الواقع زمانی که دو ساعت فیلم پیرامون یک شخصیت بچرخد و آن شخصیت را بتوانید خوب بپرورانید، اتفاق شاهکاری نیفتاده است.

امین حیایی در نقش فرید ظاهر می‌شود، پدری که تازه هم اعتیاد را ترک کرده و هم همسرش او را رها کرده است. این فرد با خلق و خوی خاصی که دارد در تمام مدت با خود فکر می‌کند که چرا به جایی نرسیده و بقیه موفق شده‌اند. سفر ناگهانی او به زاهدان اما مسیر زندگی‌اش را تا حدی تغییر می‌دهد و او را وارد دنیایی می‌کند که می‌تواند در آن شخصیت دیگری جز کاراکتر منفور و فحش‌خورش در تهران باشد. پسر او نوید با بازی دارا حیایی (که در واقعیت پسر خود امین حیایی هست) در این سفر او را همراهی می‌کند، غواص قهرمانی که جسدهای غرق شده خانواده‌ها را بدون چشمداشت مالی از دل آب‌ها بیرون می‌کشد از قضا در زاهدان حضور دارد و نوید علاقه زیادی به آشنا شدن با این فرد مشهور دارد. فردی که زمانی همکلاسی فرید بوده و او دل خوشی از اینکه همکلاسی‌اش به این حد از موفقیت رسیده باشد ندارد.

امین حیایی زمانی سوپراستار سینمای ایران حساب می‌شد و در همان سال‌ها چندان سعی نکرد تا نقشی متفاوت از سایر آثار بفروش‌اش بازی کند. با افول روشنایی ستاره بودن حیایی و کم شدن محبوبیت او به خاطر حضور در برخی فیلم‌ها، زمان مناسبی را ‍پدید آورده تا وی بتواند به اصطلاح خودی نشان دهد. نقش فرید، قهرمان نامانوس فیلم شعله ور (بسان دیگر قهرمانان دنیای سینمایی او که شخصیت‌های چندان مثبتی هم ندارند) به خاطر خلق و خوی خاص و کمتر دیده شده او در پرده سینما و البته پرورش مناسب شخصیت در طول فیلمنامه، توانسته این موضوع را تحقق ببخشد و حیایی را به عنوان یک بازیگر حرفه‌ای و نه گیشه‌ای نشانمان دهد. هرچند همان‌طور که گفته شد هنگامی که کلیت تمرکز یک فیلم روی محور یک کاراکتر باشد، اینکه نتوان او را شخصیتی با لایه‌های پنهان گوناگون نشان داد کاری بس سخت‌تر است تا از او یک شخصیت به‌یاد ماندنی ساخت. دیگر بازیگران فیلم با اینکه هردو فعلا نابازیگر به حساب می‌آیند نیز به‌خوبی از پس نقش خود برآمده‌اند هرچند فیلم زمانی برای آنها را صرف نمی‌کند.  حضور بهمن پرورش که در واقعیت قهرمان غواصی است که جنازه‌ عزیزان خانواده‌ها را از دل آب‌ها بیرون می‌آورد باور‍پذیری شغل عجیب و غریب او را راحت‌تر کرده است و ادای احترام بسیار شایسته‌ای برای این قهرمان دیده نشده امروز کشورمان است.

 بیشتر مدت زمان فیلم در خطه سیستان و بلوچستان می‌گذرد که متاسفانه استفاده درست و مناسبی از این پتانسیل ناب نشده است. گرچه در هنگام تماشای فیلم متوجه شدم بیشتر بینندگان مبهوت طبیعت بکر شهرهای این استان هستند اما این مساله صرفا به چشمان تماشاگران امروزی برمی‌گردد که دلش برای دیدن چنین صحنه‌هایی تنگ شده از بس که لوکیشن‌های کلانشهری را به چشم خود دیده است. استفاده و فیلمبرداری از این خطه کشورمان خوب است ولی فرسنگ‌ها با شاهکارهای دیگر سینمایی که در این مناطق فیلمبرداری شدند و فاصله دارد. با توجه به پیشرفت تکنولوژی در نحوه و ادوات فیلمبرداری امروزه نسبت به سال‌های اولیه دهه ۷۰ و یا حتی پیش از آن، ضعف این مورد بیش از پیش حس می‌شود. نعمت‌الله وارد طبیعت و لوکشین‌های بی‌نظیری می‌شود، ولی نمی‌تواند صحنه‌های بی‌نظیر خلق کند و اگر هم این مورد از نظر برخی شاهکار به حساب می‌آید، صرفا بخاطر کمبود چنین آثاری در سینمای امروزیست که شاید فقط به سبب همین امر(استفاده نکرد از لوکیشن‌های تکراری سایر آثار سینمایی کشورمان) بتوان آن را قابل تقدیر دانست. گرچه تصویری که از این استان و فرهنگش به نمایش در آمده دقیقا مطابق با تصورات شهرنشینان و پایتخت‌نشینان کشور است و با واقعیت این استان چندان همخوانی ندارد (این نکته واکنش‌‌های منفی و اعتراضات مسئولین و مردم این استان را نیز پس از نمایش آن در زاهدان در پی داشت.)

بزرگترین ضعف به فیلمنامه مربوط می‌شود. فیلمنامه‌ای که انسجام خود را حفظ نکرده و نه داستان چندانی را در بر‌می‌گیرد و نه کشش پر کردن مدت زمان نسبتا طولانی فیلم را دارد و همین باعث می شود تا مخاطب نتواند فیلم را با علاقه دنبال کند.

موسیقی فیلم ساخته سهراب پورناظری و خواننده آن همایون شجریان است. همین دو اسم کافیست تا انتظارات بیننده از موسیقی به شدت بالا برود و خوشبختانه این‌بار بیننده ناامید نمی‌شود، هرچند بازهم فقدان تم‌های محلی و استفاده از ادوات و سبک موسیقی محلی این استان بازهم حس می‌شود، ضمن‌ اینکه همایون شجریان این‌بار برخلاف رگ خواب تنها تیتراژ انتهایی را خوانده و دلمان برای صدای او روی برخی سکانس‌های درام فیلم تنگ می‌شود.

فیلم شعله ور نمی‌تواند موفقیت‌های آثار قبلی نعمت‌الله را تکرار کند ولی عملا فیلم بدی هم نیست. انتظارات از این کارگردان و همچنین پتانسیل‌های فیلم که تا حد زیادی از دست رفته‌اند بالاست و صرفا امین حیایی به‌خاطر شخصیت عجیبش در فیلم می‌تواند ماندگار باشد. نمی‌توان فیلم را ضعیف تلقی کرد و یا آن را یک اثر به یاد‌ماندنی توصیف کرد بلکه فقط می‌توان آن را یک اثر معمولی با برخی ویژگی‌های بد و خوب توصیف کرد.


فیلم های مرتبط

افراد مرتبط