وحید کردلو که تدوین آثار سینمایی از جمله «دانههای قرمز برف»، «ایران ۶۸»، «دل بر»، «بلبشو»، «سوئیت پنج، اتاق ۲۱» و بیش از ۳۰۰ فیلم کوتاه و مستند را در کارنامه دارد، در گفت وگو با خبرنگار سینمایی ایرنا اظهار کرد: سینما هنری است برای مشاهده جهان با چشمهای تازه؛ جایی که روایت، اندیشه و احساس با هم گفتگو میکنند، در سینما باید جسارت داشت و از مسیرهای معمول خارج شد؛ آنگاه اثر متفاوت خلق میشود.همیشه سعی کردهام با فرم و روایت متفاوت، تجربهای تازه به تماشاگر ارائه دهم.
وی افزود: همیشه به این نگاه میکنم که قصه را در چه فرم و ژانری باید روایت کرد. درست است که یک قصه را روایت میکنیم اما چگونگی ساخت آن روایت هم خیلی مهم است. این که چه صحنهای در چه فضایی خلق شود، برای من خیلی تجربه جذابی است مخصوصا آنچه در کارگردانی فیلم «آرتیست» تجربه کردم.
وی یادآوری کرد: در سال ۱۳۹۸، فیلم کوتاه «صورت» را ساختم که حضور موفقی در جشنوارههای خارجی داشت. در سال ۱۴۰۲ «رستاخیز» ساخته شد که آن هم به جشنوارههای زیادی رفت و چند روز پیش در یک جشنواره آمریکایی هم نامزد بهترین فیلم شده است. فیلم «آرتیست» در سال ۱۴۰۳ و «ارغوان» در سال ۱۴۰۴ ساخته شد.
کردلو اظهار داشت: از «فیلم صورت» تا «ارغوان»، سعی کردم در سبکهای مختلف کار بسازم. «صورت»، یک درام اجتماعی راجع به مردی ترنس سکچوال است که پس از مرگ همسرش تصمیم به عمل جراحی برای تغییر جنسیت میگیرد. «رستاخیز» هم یک فیلم ضد جنگ است که زمان و مکان ندارد و روایتی در یک بیمارستان جنگی صورت می گیرد. «آرتیست» هم یک کار نئونوآر است که یک بازیگر در ۳نقش متفاوت بازی میکند و با جلوههای ویژه خاص و نورپردازی و فضایی که دارد متفاوتتر از بقیه کارهاست.
کارگردان فیلم «ارغوان» که اکنون در مرحله تدوین قرار دارد، تاکید کرد: این فیلم هم یک درام اجتماعی راجع به سقط جنین است.
کردلو در عین حال گفت: کارگردانی برای من هدایت حس، زمان و حتی سکوت است. تصویر بدون درک عاطفه، فقط یک قاب خالی میشود. هر فیلم برای من مثل یک تجربه انسانی است. پیش از آنکه با دوربین شروع شود، درک درونیِ جهان شخصیتها برایم آغاز کار است. صداقت برایم مهمترین اصل در کارگردانی است. وقتی با واقعیت روبهرو شوی، فرم خودش را پیدا میکند.همیشه تلاش میکنم تماشاگر فقط نبیند، بلکه احساس کند و درگیر شود. در میزانسن و روایت، به سکوت همانقدر باور دارم که به دیالوگ. گاهی یک نگاه ساده، میتواند جهانی از معنا را منتقل کند.
وی تاکید کرد: سینما با تدوین شکل گرفته و تدوین مهمترین مساله در سینما است. بهنظرم اثر بد وجود ندارد؛ هر فیلم حاصل دانش و آگاهی فیلمساز در زمان خودش است که در زمان ساختش وجود داشته، برایم تدوین فیلم ها ادامه کارگردانی است، نه مرحلهای جدا از آن. من تدوین را نه بهعنوان یک مرحلهی فنی، بلکه بهعنوان بخش اندیشمندانه و احساسیِ فیلم میبینم. در اتاق تدوین، فیلم دوباره متولد میشود و معناهای تازهای پیدا میکند.
وی افزود: تدوین برای من فقط کنار هم گذاشتن پلانها نیست؛ بلکه گفتوگویی است میان ریتم، حس و سکوت. همیشه تلاش کردهام در تدوین، تفکری تازه و هماهنگ با جهانبینی کارگردان وارد کنم تا فیلم بتواند از سطح روایت عبور کند و به عمق اندیشه برسد. باور دارم تدوینگر واقعی باید ذهن کارگردان را ادامه دهد، نه صرفاً داستان او را.