دور باطل دنیای سینمایی مارول و نبود خلاقیت در داستانها
.jpg?w=1200&q=75)
در سال ۲۰۰۰، جو کواسادا، سردبیر مارول، تصمیم گرفت دنیای کمیکهای اصلی مارول برای خوانندگان جدید بیش از حد پیچیده شده و نیاز به یک خط داستانی تازه دارد. نتیجه، مجموعه (Ultimates) بود که شامل عناوینی مانند (Ultimate Spider-Man)، (Ultimate X-Men) و (Ultimate Fantastic Four) بود. این کمیکها با الهام از هالیوود، داستانهایی تازه و جذاب برای مخاطبان نوپا خلق کردند.
موفقیت (Ultimates) چشمگیر بود و الهامبخش نخستین فیلمهای مارول شد؛ برای مثال، فیلمهای (X-Men) از این کمیکها برداشتهای زیادی داشتند، از جمله حمله به عمارت ایکسمنها در (X2) و حمله مگنتو به واشینگتن در (Days of Future Past). نهایتاً این موفقیت مسیر را برای شکلگیری MCU هموار کرد.
کمیکهای (The Ultimates) بسیاری از ایدههایی را معرفی کردند که MCU بعدها از آنها بهره برد؛ از جمله اینکه هاکآی و بلک ویدو مأمور شیلد شوند، هالک قدرتش را از تلاش ناموفق برای بازآفرینی سرم ابرسرباز به دست آورد، و نیک فیوری سیاهپوست (با الهام از ساموئل ال. جکسون) و بیگانگان چیتاوری معرفی شدند.
با این حال، همانند دنیای سینمایی، مجموعه (Ultimates) هم نهایتاً تحت فشار پیچیدگیهای خود فروپاشید. پس از انتشار یکی از ضعیفترین کمیکها (Ultimatum)، این خط داستانی در سال ۲۰۱۵ با رویداد (Secret Wars) به پایان رسید.
اکنون MCU در حال تکرار همان مسیر است: پس از سالها موفقیت، داستانها آنقدر پیچیده و گیجکننده شدهاند که دیزنی و فایگی تصمیم به بازسازی گرفتهاند. این بازسازی شامل تغییرات بزرگ، از جمله بازیگران جدید برای شخصیتهای محبوب مانند «مرد اهنی» خواهد بود. هدف، تزریق خلاقیت تازه و جلب دوباره توجه مخاطبان به این جهان پرطرفدار است.
با این حال، تجربه نشان داده هر بازسازی سرانجام به یک چرخه تکراری ختم میشود؛ به نظر میرسد مارول حداقل یک ربع قرن است که در یک دور باطل خلاقیتی گرفتار شده و این روند ممکن است بار دیگر آغاز شود.