نقش مهم سینما و نقاشی در به تصویر کشیدن جنگ

اختصاصی سلام سینما - پارسا کمالی : در دورههای جنگ، آثار هنری نقش بیبدیلی در شکلدهی به افکار عمومی، التیام روانی، و حتی جهتدهی به مقاومت مردمی ایفا میکنند. در ادوار مختلف تاریخی هنرمندان با نوشتن اشعار حماسی تلاش میکردند ضربههایی که مردم از جنگهای متعدد متحمل میشدند را التیام بخشند. خلق شخصیتهایی چون رستم و اسفندیار در شاهنامه فردوسی و قهرمانهایی چون اودیسه در اشعار هومر خود گواهی بر این مدعاست.
همزمان فرهنگهای مختلف به تجسم بخشیدن این شخصیتها و همچنین شمایل و تصاویری جدید روی آوردند. به مرور زمان در ایران پرده خوانی رواج گستردهای یافت و این فرم هنری به محلی برای الیتام زخمها و البته مقاومت و مبارزه تبدیل شد.
هنر در زمانههایی که مردم درگیر جنگ شده و یا با پیامدهای پس از پایان جنگ دست به گریبان بودند، نهتنها یک ابزار سرگرمی، بلکه به رسانهای برای انتقال حقیقت، ثبت تاریخ و ساختن هویت جمعی بدل شدند.
فیلمها، نقاشیها، موسیقیها و شعرهایی که در بحبوحه جنگ خلق میشوند، میتوانند رنج انسانها را به تصویر بکشند، روایتهای مغفول را بازگو کنند و به قربانیان، صدایی انسانی ببخشند.
تصاویر حماسیای که نقاشانی چون پیتر بورگل، دیهگو ولاسکوئز و دیگران بسیاری از میدان نبردهای مختلف در طول تاریخ ثبت کردهاند تنها از جنبه زیباییشناسی حائز اهمیت نیستند، بلکه روح یک دوران را در خود حمل میکنند.
در قرن 20 هنرمندانی چون پابلو پیکاسو و کته کُلویتس همراه با جنبشهای نوین هنری جنگهایی را که تجربه کردند به موضوع نقاشیهای خود بدل ساختند.
در این میان فیلمسازان بسیاری نیز با به تصویر کشیدن چهره واقعی، خشن و پر از آسیب جنگ تلاش کردند تا ابعاد هولناک آن را به تصویر بکشند. فیلمهایی چون اینک آخرالزمان، شکارچی گوزن، من در ترس زندگی میکنم، هیروشیما عشق من، انتخاب سوفی، نبرد الجزایر، کازابلانکا، لورنس عربستان، باران سیاه و بسیاری دیگر آثار ارزشمندی محسوب میشوند که هر کدام به نحوی و با زاویه دیدی منحصر به فرد ترس، امید، تلخی، مرگ و البته مقاومت و زندگی را در زمان جنگ به تصویر میکشند.