چرا علت مرگ: نامعلوم یکی از مهم ترین درام های اجتماعی سال های اخیر سینمای ایران است؟

اختصاصی سلام سینما - اکران آنلاین فیلم «علت مرگ: نامعلوم» (علی زرنگار) بهتازگی توسط پلتفرم فیلمنت آغاز شده است. این فیلم به تهیهکنندگی مجید برزگر و با بازی بانیپال شومون، علیرضا ثانیفر، ندا جبرائیلی، علیمحمد رادمنش، زکیه بهبهانی، رضا عموزاد و سهیل باوی، داستان هفت مسافر را به نمایش میگذارد که در جادهای فرعی به سمت کرمان در حرکت هستند تا اینکه متوجه میشوند یکی از مسافران مرده است.
بیشتر بخوانید:
نقد و بررسی علت مرگ: نامعلوم به کارگردانی علی زرنگار
«علت مرگ: نامعلوم» متعلق به دسته درامهای اجتماعی سینمای ایران است؛ جریانی که در سالهای اخیر از نظر کمّی نقش قابلتوجهی در اکران سالانه داشته اما نهتنها بهتدریج از رونق آن در گیشه کم شده است بلکه مدتهاست باید با ذرهبین دنبال درامهای تاثیرگذار و برانگیزاننده اجتماعی بگردیم. علاوه بر مشکلات ناشی از سانسور و محدودیتها بر سر راه نمایش تصویری همهجانبه از جامعه امروز ایران، میتوان به اهمیت مفهومی بهنام «انفعال» در این آثار اشاره کرد. بسیاری از آثار این دسته، در پوشش داشتن دغدغههای اجتماعی دارند انفعال را رواج میدهند؛ انگار همه در شرایطی اسیر شدهایم که مطلقا کاری از دستمان برنمیآید و فقط باید شاهد آبشدن تدریجیمان باشیم. این قبیل آثار بهجای بسط ایده اولیهشان، عموما فقط بارانی از سر مشکلات را روی سر شخصیتها میریزند و فکر میکنند همین برای خلق یک اثر پرتنش کافی است.
از سوی دیگر، بخش مهمی از آثار مربوط به آن دسته، بهجای ساخت شخصیتهایی همدلیبرانگیز (با همه نقاط ضعف و قوتشان)، رو به تحقیر مردم میآورند و ما را در اوضاع وخیمی که تجربه میکنیم مقصر میدانند. این استراتژی یکی از مصادیق یکی به نعل و یکی به میخ زدن است! بهنظر میرسد سازندگان این محصولات دوست دارند هم خود را نگران از حال مردم بیان کنند و هم فیلم خنثایی بسازند که بهسادگی مجوز نمایش دریافت کند. نتیجه چیزی جز پر شدن سینمای ایران از کبریتهای بیخطر نیست! فیلمهایی با ایدههای اولیه بهظاهر گزنده اما با نتیجهای بیحسوحال!
در چنین شرایطی، ظهور فیلمی مثل «علت مرگ: نامعلوم» نفس تازهای برای درامهای اجتماعی است. علی زرنگار در اولین تجربه کارگردانی بلند خود پس از نگارش چند فیلمنامه مهم، از مولفههای آشنای مضمونی درامهای اجتماعی (مثل مرگ غیرمترقبه و شوکهکنندی، اثرات بحران اقتصادی بر زندگی افراد متعلق به طبقات متوسط و زیر متوسط، تعارض میان وجدان فردی و منافع فردی و لزوم ایجاد تعادل میان آنها) استفاده کرده است اما از دل همین ایدههای تکراری به نگاهی نسبتا تازه به وضعیت اخلاقی جامعه امروز ایران میرسد.
شاید یکی از کلیدیترین ویژگیهای «علت مرگ: نامعلوم» شکلی از میانهروی هوشمندانه است. زرنگار در فیلم خود نه فساد را توجیه میکند و نه، با انداختن تمام تقصیرها گردن طبقات فرودست، در پی تطهیر وجدان تماشاگر است. در عوض، با فیلمی روبهرو هستیم که سازندهاش با پرهیز از داوریهای تکبعدی سراغ شخصیتهایش رفته است. بنابراین با آدمهایی روبهرو هستیم که اتفاقا پر از خطا و تناقض هستند و گاه حتی تصمیم میگیرند سر یکدیگر کلاه بگذارند. با وجود اینها، زرنگار تمام آنها را بهعنوان انسانهایی درکشدنی و همدلیبرانگیز به رسمیت میشناسد. نگاه انسانی و اخلاقمحور «علت مرگ: نامعلوم» به همین دلیل هم سادهانگارانه نمیشود و هم از شعاریشدن میگریزد. البته در پایان فیلم شاهد نوعی نتیجهگیری نسبتا قطعیِ اخلاقی هستیم اما حتی این جمعبندی هم بهمعنی حذف یا طرد کامل نگاههای دیگر نیست. آدمهای فیلم نهتنها با وجود تمام اشتباهاتشان درکشدنی هستند بلکه همگی (بدون استثنا) به شکلی از اخلاقمداری اعتقاد دارند (حتی اگر در لحظاتی ناچار به عدول از آن اصول شوند). این همان چیزی است که مانع از تکراریشدن و سطحینگری در این فیلم میشود.
«علت مرگ: نامعلوم» از نظر ساختاری هم اثر قابلتوجهی است هر چند از نظر دراماتیک از مشکلاتی هم رنج میبرد. بهعنوان مثال بعد از مرگ یکی از مسافران، شاهد طرح ایدههایی سادهانگارانه و اجرانشدنی از سوی دیگران هستیم و دقایقی طولانی در مورد آنها بحث میشود. درست است که انسانها در شرایط بحرانی ممکن است نتوانند بهدرستی فکر کنند و به تصمیمات عجیبی فکر کنند، اما این میزان تاکید بر طرحهایی که عملینبودنشان از همان لحظه اول آشکار است، بخشی از فیلم را دچار سکته کرده و از نفس انداخته است. با این وجود، از نظر بصری با نمونه مناسبی از چیزی روبهرو هستیم که میتوان آن را نوعی زیباییشناسی کمبودجه قلمداد کرد. فرار از فضای چرک و کلیشهای درامهای اجتماعی که تماشای آنها را از نظر تصویری به تجربهای دشوار تبدیل میکند، موفقیت نسبی در ایجاد نوعی زیباییشناسی منطبق بر درامهای جادهای، در کنار انتخاب خوب بازیگران و البته مواردی که پیش از این ذکر شد، «علت مرگ نامعلوم» را به تجربهای قابلاحترام، متفاوت و مهم در حوزه درامهای اجتماعی در سینمای این سالهای ایران تبدیل کردهاند.
نویسنده: آریا قریشی



