بهترین فیلم های عاشقانه سینمای ایران در سال ۹۶
اختصاصی سلام سینما- ژانر عاشقانه یکی از ژانرهای محبوب سینمایی است. از اولین ژانرهایی که در تاریخ سینما بهوجود آمد و هرچند در مسیر تاریخ همواره از الگوهای مشخصی پیروی کرده است، اما هرگز تکراری نشده. چه فیلمهای عاشقانه چه کمدی رومانتیکها عموما از قواعد مشخص و همسانی پیروی میکنند اما این قواعد دستوری چنان قوی هستند که هرگز به کلیشه تعبیر نمیشوند.
در سینمای ایران هم فیلمهای عاشقانه عموما تابع قوانین و الگوهای ثابت بودهاند. اما در سالهای اخیر با توجه به باز شدن فضای فرهنگی، داستانها متنوعتر و پر چالشتر شدهاند و بازسازی یکسری از لحظات عاشقانه و دونفره، واقعیتر و ملموستر از هر وقت دیگری در سینمای بعد از انقلاب.
در این یادداشت نگاهی انداختهایم به بهترین فیلمهای عاشقانهای که می توان عنوان رومانس را به آنان اطلاق کرد و اصل داستانشان یک عاشقانه است که احوالات قهرمانان فیلم را دگرگون میکند و هرمش دل تماشاگر را مملو از شور و حرارت.
کارگردان: سامان مقدم
بازیگران: رضا عطاران, مهناز افشار
«نهنگ عنبر:سلکشن رویا» در پی محبوبیت و موفقیت سری اول ساخته شد اما از همان پایانبندی سری اول مشخص بود که کارگردان دست خودش را برای ساختن سریهای بعدی باز گذاشته و در ذهنش ایده ساخت یک سری سهگانه از کمدی رومانتیک را میپروراند. که خب همینطور هم شد. «سلکشن رویا» در ادامه سری اول، روی یک الگوی بسیار موفق سالهای اخیر سوار بود: یعنی تعریفی داستانی در دهه شصت و هفتاد با استفاده از بسیاری از المانها و عناصر نوستالژیک که برای تماشاگران خاطرهبرانگیز هستند. از گریم دختران با پشت لب سبز و موهای فوکول زده تا مانتوهای بلند اپلدار، و موسیقیهای آن ایام و تفریحات جوانان و گیر و گرفتهای کمیتههای خیابانی.
همه عناصر این چنینی باعث میشوند «سلکشن رویا» به دل تماشاگران بنشیند. علاوه براینکه در سری دوم زمان میان ایام قدیم و جدید در رفت و آمد است و کارگردان از امروز کاراکترهایش هم با تماشاگر درمیان میگذارد.
اصلا شروع فیلم در زمان حال است که بعد از سالها دوری و نشدنهای متعدد حالا بالاخره دو زوج عاشقپیشه در لباس عروس و دامادی هستند . به هم رسیدهاند و در ادامه فیلم تعریف میکند که در سالیان گذشتهاش چه اتفاقاتی افتاده بود.
« رگ خواب»
کارگردان: حمید نعمت الله
بازیگران: لیلا حاتمی, کوروش تهامی
یکی از زنانهترین فیلمهای کارگردانی که همیشه مدل خاصی از زنان عامیانه را در فیلمهایش پرورش داده است. «رگ خواب» مهمترین قهرمانی را به کارنامه کاری لیلا حاتمی اضافه میکند که تا به امروز نقشش را بازی کرده. اگر در «لیلا» او از نظر عاطفی درهم میشکند و در تاب همسرش بیتاب میشود، اگر در «سیمای زنی در دوردست» از فرط سردرگمی و تهی بودن دست به خودکشی در اوج تنهایی میزند، اگر در «پله آخر» از دست دادن همسر آنقدر برایش گران تمام شده که نمیتواند جلوی خندههای زیبا و البته هیستیریکش را بگیرد، در «رگ خواب» به معنی واقعی کلمه به آخر خط میرسد. به ته ته ناامیدی و بیچارگی، تنهایی و زوال.
هیچ زنی در سینمای ایران سرنوشتی تا این اندازه تراژیک و دردناک نداشته. او که زنی ساده و معمولی است و میخواهد زندگیش را از بیسامانی نجات دهد، با یک عاشقانه اشتباه به فنا میرود. آنقدر که سر از گرمخانه بیخانمانهای تهران درمیآورد.
در نیمه اول فیلم که به تعریف عاشقانه میگذرد او شبیه به خوشبختترین زن دنیاست و تماشاگر این را باور میکند و در نیمه دوم متزلزلترین و تنهاترین و بیکسترین است و تماشاگر آن را هم با گوشت و پوستش درک میکند و همراهش میشود. این ویژهترین نقشآفرینی لیلا حاتمی است.
«رگ خواب» را میتوان تلخترین فیلم حمید نعمت الله دانست و آنرا شروع دوره جدیدی از فیلمسازی او که در «شعلهور» ادامه پیدا میکند. نعمتاللهی که حالا در اوج بلوغ فیلمسازی خود، تلخترین تراژدیها را بیان شیرینش تاثیرگذار و عمیق میکند. «رگ خواب» آنقدر تلخ است که در قدم اول میتواند پس زننده باشد. بیرحمی فیلمساز با زن قهرمان به حدی هست که هر تماشاگری نتواند آنرا تاب بیاورد.
کارگردان: کاوه صباغ زاده
بازیگران: حامد کمیلی, سارا بهرامی
یکی از فیلمهای روان و ساده یک کارگردان فیلم اولی که نشان میدهد شناخت خوبی از احوالات میان جوانان و روابط مدرن دارد. «ایتالیا ایتالیا» فیلمی است که در بسیاری از لحظاتش واقعیت را بهشکل سهمناک در صورت تماشاگر میکوباند. آنقدر واقعی که انگار برآمده از جایی از یک زندگی واقعی و یک خاطره عمیق و زخمزده باشد.
«ایتالیا ایتالیا» نمایش یک داستان عاشقانه از تولد و تبلور تا لحظات پایانیاش است. آنچه تماشای «ایتالیا ایتالیا» را تبدیل به موردی عجیب و گزنده برای تماشاگران خصوصا زن خود میکند، همین زاویه دید مردانه داستان و نمایش معشوق از فیلتر آن است. فیلم در لحظهلحظهاش تماشاگر را روبه روی سنگینترین لحظاتش در رابطه با آدمها میاندازد. انگار که آن لحظه ویژهای که یک فهم و بلوغ تازه در فیلم و رابطه زوج عاشق آن است را از جایی از زندگی همه ما کندهاند.
«ایتالیا ایتالیا» تماشاگر را در برابر عاشقانهترین عاشقانههایش، مینشاند در برابر خاطراتش از حرفها، نگاهها و بوسههای رد بدل شدهای که از آنها حالا تنها سرابی مجهول باقیمانده. او را بهروزهای کسل و بیحوصلگی میبرد که حرصش را سر معشوق/ معشوقهاش خالی میکند و او را در برابر دردناکترین روزهایش از رابطهای میگذارد که در آن قدمبهقدم فاصله گرفتن از معشوق را تازیانه کشیده است.
نگاه ناامید حامد در اواخر داستان از جایی که خودش هم بهخوبی میداند چه اتفاقی افتاده است و تنها نمیخواهد آن را باور کند، نگاههای ناامیدی را در چشمان تماشاگر زنده میکند که دیدن هر بارهاش جهنم روزهای تلخ بعد از اوجگیری یک عاشقانه است. بیشتر از هر چیز اما «ایتالیا ایتالیا» در حین تماشایش به خاطر تماشاگر زن خود میآورد که داستانها و عشقها هرچقدر هم که متفاوت باشند اما چطور مردهایی که عاشقشان بودهاند همیشه با یک فرمول مشخص و از پیش تعیینشده به استقبال فروپاشی عشقهایشان رفتهاند. تا لحظه آخر با حرف، حرف و حرف همهچیز را کج دار و مریض پیش بردهاند و حقیقتاً در عمق فکر و خیالشان هرگز به این فکر نکردهاند که بار کلمهها و واژهها چطور میتواند معشوقشان را دورتر و دستنیافتنیتر کند.
« اسرافیل»
کارگردان: آیدا پناهنده
بازیگران: هدیه تهرانی, پژمان بازغی
«اسرافیل» هم مانند تجربه اول پناهنده یعنی «ناهید» فیلمی گرم و صمیمی است و در عین حال جهانی زنانه و موقر را در خود میسازد. فیلمهای او هرچند روحیهای بسیار زنانه دارند و مملو از لطافتها و پیچیدگیهای درونی هستند که از ذهنی زنانه برمیآید اما بههیچ وجه یک سونگرانه و کورسویانه نمیخواهند فمنیستی باشند و داعیه حقوق همه زنان را بر سینه بزنند و ادعاهای الکی کنند.
پناهنده به جهان فیلم و قهرمانش پایبند میماند و شناخت و دریافتش از سینما باعث میشود بهدنبال بیان حرفهای گل درشت و زنآزادخواهانه در فیلمهایش نرود تا به شکلی عملی، شخصیتهایی آزاده خلق کند.
«اسرافیل» فیلم دوم پناهنده، یک قهرمان ویژه دارد که با بازی هدیه تهرانی بسیار بهیادماندنی شده است؛ ماهی زنی میانسال که در جوانی داستانهای عاشقانه پر پیچ و خمی داشته و حالا بعد از مرگ پسرش و بعد از سالها معشوقه قدیمی را دوباره میبیند و داستان دوباره آغاز میشود. بلوغ و پختگی پناهنده در پرداخت عواطف قهرمانش یکی از زنانهترین پایانهای سینمای ایران را رقم میزند. پایانی که در عین اینکه غرق در زنانگی و عاطفه است نه سطحی میشود و نه لوس و ترحم برانگیز.
«اسرافیل» بهجز بخش میانی خود که خوب از کار درنیامده در نمایش عاشقانه میان ماهی و معشوقه قدیمیاش احساسات تماشاگر را تماما درگیر داستان قهرمان زن چروکیده و زجرکشیده خود میکند و یکی از آرامترین و در عینحال پرغوغاترین «بازگشتهای عاشقانه» سینمای ایران در چند سال اخیر را بر پرده به تصویر میکشد.
« مالاریا»
کارگردان: پرویز شهبازی
بازیگران: ساعد سهیلی، ساغر قناعت
اگر «نفس عمیق» صدای فریاد همنسلان کارگردان یا بهعبارت دیگر صدای فریاد و هیهات خود شهبازی بود، اینجا در «مالاریا» جوان پا به سن گذاشتهای که کامران را در آبی زلال سد کرج رها کرده بود، دورتر از مرکز وقوع حوادث ایستاده و زورآزمایی جوانترهای بعد از خودش با سرنوشت محتومشان را در هیئت مردی میانسال و باتجربه تماشا میکند و به ما هم نشان میدهد.
پرویز شهبازی از داستان کلیشهای و معمولی فرار دختر و پسری جوان از شهرستان به تهران به امید ساختن زندگی بهتری که البته پوچ و بر باد است، یک تراژدی تلخ عاشقانه میسازد که بعید است تا مدتها پس از دیدنش، پلان موحش نهایی را از خاطر ببرید. نکتهاینست که او نه در دل یک داستان پر تبوتاب یا نالههای پر غلو و گاهوبیگاه قهرمانان که از دل یک کارناوال شهری، از دل یک پرسه زنی شبانه و شادانه در دل زیباییها و خندههای شهر به نقطه انفجار میرسد.
سکانس پایانی «مالاریا» که جای خود دارد، اما در طول سکانس دو لحظه ویژه هست که طعم تلخشان تا مدت ها با تماشاگر میماند.
یکی قبل از زدن به دل امواج و دریاچه، وقتی دختر و پسر در آن خانه نیمه ساخته هستند و فیلمساز با هوشمندی و بهشکلی که سانسورها را دور بزند نشان می دهد که دختر سرش را روی شانههای پسر گذاشته و انگار از ابتدای فیلم برای اولین بار است که در آن لحظه، دمی آرام گرفته.
و دیگر لحظه نهایی. جایی که تصویر گویی سوییچ میشود روی فیلم ضبط شده موبایل و در حالی که دیگر اثری از دو قهرمان کوچک در تصویر نمیبینیم، تنها قایق خالی در کادر است و تا چشم کار میکند آب بیکرانه و خاکستریست که بوی مرگ میدهد.
خبرهای مرتبط:
بهترین فیلم های عاشقانه سینمای ایران در سال ۹۸
عاشقانههای سینمای ایران در سال ۹۷
ویدیوی «بهترین فیلمهای عاشقانه سینمای ایران در سال ۱۳۹۸» در کانال یوتیوب سلام سینما