سقوط آزاد یک کارگردان
سرگردان، مناسبترین واژهایست که بهگمانم برای این فیلم میتوان بهکار برد. در تمام این ۹۰دقیقه این سؤال مهم از ذهن میگذرد که برای چه؟ و چرا؟ و به چه اهمیتی داریم به تماشای این فیلم مینشینیم؟ پرویز شهبازی تا کجا میتواند این روند نزولی فیلمسازی را ادامه دهد؟ چه مسئله مهمی قرار است حل شود؟ و چرا هیچکدام از این شخصیتها و رفتارهایشان قابل درک نیستند؟ برای هیچیک از این سؤالها پاسخی پیدا نمیشود، زیرا فیلم و کارگردان زحمتی به خود ندادهاند تا گرهای را باز کنند. در رابطه با فیلمی که همه عناصرش مانند شخصیتهایش رها، بیفکر و بدون انسجام هستند، چیز زیادی نمیتوان نوشت.
هیچوقت نمیتوان با تهیه کنندهی خوب و انتخاب بازیگران بهنام و همچنین جمعآوری چهار، پنج قصهی نهچندان جذاب و چه بسا هزاربار گفته شده، فیلم خوب ساخت. ولی گویا این مدل فیلم ساختن چندسالیست به مذاق بسیاری از کارگردانان سینمای ما خوش آمده. گلهای نیست. بسازند و ادامه دهند و به ما ثابت کنند که آن فیلمهای خوب گذشتهشان (برای شهبازی فقط فیلم نخستش) اتفاقی بیش نبوده است.