درباره اینگرید برگمن به مناسبت سالروز تولد و درگذشتش:

.
درباره اینگرید برگمن به مناسبت سالروز تولد و درگذشتش:
«زنی از سرزمین سرد»
۲۹ آگوست تاریخ مهمیست در طالع اینگرید برگمن. او در سال ۱۹۱۵ در چنین روزی متولد شد و در سال ۱۹۸۲ در همین روز درگذشت.
برگمن یکی از بزرگترین بازیگران زن تاریخ سینماست که در طول زندگی نهچندان بلندش سه جایزهی اسکار را از آن خود کرد. بازیگری مشهور که کشورش سوئد را ترک کرد تا بهواسطهی ویژگیهای منحصر به فرد ظاهری و استعداد بالقوهاش به یکی از ستارگان ماندگار سینمای جهان مبدل گردد.
برگمن از متقاضیان تحصیل در دانشکده هنرهای دراماتیک استکهلم بود که پس از رد شدنش در امتحان ورودی این دانشکده تصمیم گرفت خودکشی کند و درست در گیر و دار همین تصمیم خطیر، برایش خبر آوردند که دانشکده او را پذیرفته است.
نخستین حضور برگمن بر پرده سینما با فیلم «اینترمتزو» اتفاق افتاد، فیلمی که نظر کمپانی هالیوودی دیوید او سلزنیک را جلب کرد. اینطور بود که در سال ۱۹۳۹ از برگمن دعوت شد تا به امریکا برود تا برای بازی در نسخه امریکایی همان فیلم با سلزنیک قرارداذ ببندد. بدین ترتیب برگمن طی جلسات فشرده ای زبان انگلیسی را فراگرفت تا بتواند مقابل لزلی هاوارد در نسخه هالیوودی فیلم «اینترمتزو» بازی کند. سرانجام فیلم در پاییز همان سال اکران شد و درخشش بی بدیل برگمن در ان، او را یک شبه به ستارهای نوظهور در امریکا تبدیل کرد.
از مهمترین فیلمهای برگمن که شاید ماندگارترینشان هم باشد باید به «کازابلانکا» در سال ۱۹۴۲ اشاره کرد. این بازیگر اولین جایزه اسکارش را برای بازی در فیلم «چراغ گاز» الفرد هیچکاک به دست آورد.
الگوی اولیهی اینگرید در حرفهاش گرتا گاربو بود؛ بازیگر هموطنش که پیش از او به هالیوود مهاجرت کرده بود و به ستارهای جهانی مبدل گشته بود اما برگمن توسط گاربو پس زده شد. گاربو تمایلی نداشت با بازیگری که به خیال او آمده بود تا جایگاهش را تصاحب کند دوستی کند.
زندگی خانوادگی اینگرید در راه بازیگر شدن او در هالیوود زیانهای جبرانناپذیری دید؛ او همسر جراح و دختر خردسالش را در استکهلم رها کرد تا به بازیگری در امریکا به شکل جدیتری بپردازد و همین مسئله باعث جدایی او از پیتر لیندستروم شد. چندی بعد اینگرید بهواسطهی رابطهی نامتعارفش با کارگردان سینمای ایتالیا روبرتو روسولینی تا چند سال از هالیوود طرد شد زیرا در ان سالها هالیوود به اخلاقیات اهمیت بسیار میداد. او به بازی در فیلمهای ایتالیایی مشغول شد و در پنج پروژه با همسرش همکاری کرد اما بهدلیل آنکه ایتالیاییها او را رقیب عشقی کاری بازیگر محبوبشان آنا مانیانی میدانستند نتوانست نزد آنها محبوب شود. ازدواج برگمن و روسولینی به جدایی انجامید. نخستین نقش مهم او در زمان پذیرفته شدن مجددش در امریکا نقش آناستازیا در فیلمی تحت همین عنوان بود.
برگمن پس از جدایی از روسولینی با مرد ثروتمندی به نام لارس اشمیت ازدواج کرد و تا سالها با او زندگی کرد.
برگمن را میتوان در کلاسیکهای ماندگاری چون «کازابلانکا» و «زنگها برای چه کسی به صدا درمیآیند؟» به یاد آورد و از طرفی او یادآور برخی از فیلمهای مهم جدیدتر است همچون «قطار سریعالسیر شرق» که برایش جایزهی اسکار را نیز بهدست آورد. بهشخصه از تماشای بازی طنازانهی او در فیلم کمدی «گل کاکتوس» نیز بسیار لذت بردم چراکه اینگرید نقشهایش را از خود عبور میدهد و همواره ابعاد جدیدی از تواناییهای خود را در قالب نقشهایی متفاوت بهمنصهی ظهور میرساند.
اگر فیلم «سونات پاییزی» را با بازی او و لیو اولمان و به کارگردانی اینگمار برگمان تماشا نکردهاید حتماً این فیلم را هم ببینید؛ برگمان همواره علاقهی شدیدی به همکاری با اینگرید داشته است که پس از سالها این میل با این فیلم تحقق مییابد.
اینگرید برگمن در سال ۱۹۸۲ مشغول بازی در فیلم «گلدا مهیر» بود که متوجه بیماری سرطان پستان خود شد و در پاریس مورد عمل جراحی قرار گرفت که پزشکان همان موقع از درمان او قطع امید کردند. بخشی از نقش در فیلم توسط اینگرید ایفا شده بود و دختر بزرگش لیا لیندستروم که از همهی دخترانش بیشتر به او شباهت داشت صحنههای باقی مانده را بهجای مادرش ایفا کرد.
برگمن سرانجام در روز ۲۹ آگوست سال ۱۹۸۲ بر اثر عوارض ناشی از متاستاز سرطان پستان درگذشت. خاکستر او در روستای محل زادگاهش در سوئد پخش شد.