جستجو در سایت

1398/12/02 08:43

جراح زندگی

جراح زندگی

  

یادداشت های یک پزشک جوان نوشته میخاییل بولگاکف که توسط آبتین گلکار ترجمه شده است و به چاپ دهم رسیده علاوه بر این که یک خود زندگی نگاره تماما دراماتیک محسوب می شود می تواند یک اثر علمی-تجربی موثر در شکل پرداخت به جراحی های مختلف پزشکی از جمله : سزارین ، قطع عضو ، دیفتری پیشرفته و ... باشد . نشر ماهی با انتشار آثار ارزشمند جهان که توسط مترجمانی از جمله : فرهاد غبرایی ، مهدی سحابی ، آبتین گلکار و ... به فارسی برگردانده شده است ، رسالت پوشش ادبی روایت جهان در ایران را به خوبی رعایت می کند که اتفاقا اکثر این آثار به صورت جیبی در نظر گرفته شده اند که می توان در گذر سریع زمان ، در اندک زمان فواصل مسافرتی درون شهری مطالعه شوند . 

*تازه فارق التحصیل 

باد شدیدی می وزید و ذرات معلق اکسیژن در هوا علاوه بر تقلید صدای زوزه گرگ در شب از تلاش خود برای نفوذ به اتاق مطالعه ذهن من دست نمی کشدند تا اینکه چشمم به «یادداشت های یک پزشک جوان» افتاد و با خود گفتم فرصتی که می خواستم بدست آوردم . زمانی که در آن دست و پا می زنم زمان مناسبی برای نوشتن از هنر و مشخصا ادبیات نیست چرا که یک سرباز همواره باید در کانکس نگهبانی به انتظار بازدید افسر بنشیند و از هراس بزنگاه آمدن او ذهن خود را آشفته می بیند اما همواره ادبیات روس یکی از جذاب ترین و متمرکز کننده ترین عنصر های فعال در زندگی من بوده است . مشخصا میخاییل بولگاکف در این کتاب علاوه بر اشتراک گذاری تجربه های شخصی خود به صورت ادبیات داستانی و بهم پیوسته و تقطیع موضوعات و میزان هیجان آنان این امید را در زندگی هنری من زنده می کند که تنها ادبیات ارزش زیستن دارد و بس . اما جدای از چنین نوشتار نسبتا شخصی باید بگویم ، ادبیات بولگاکف یکی از زنده ترین ادبیات حال حاضر جهان به شمار می رود و اساس عملکرد ادبیات نیز چنین رسالتی است . چرا که ادبیات در ابتدا باید زمان را در خود لایتنهای سازی کند به معنای آنکه زمان کشش موقعیتی و آنی و مابه ازای تاریخی خاص نداشته باشد و باید از درون ، بیرون مخاطب را به چالش بکشد . و دوم باید زمان در ادبیات چارچوب روایی خاصل نداشته باشد و مخاطب بتواند آن را هرطور که مایل است : سینمایی ، نمایش صحنه ای ، نقاشی و از همه مهمتر به صورت یک موومان موسیقی تصور کند . به همین بابت عمق ادبیات بولگاکف در تداعی روزمرگی های انسانی است. روزمرگی هایی که شاید شبیه به یک گزارش از آن روزهای تازه فارغ التحصیلی و انتساب او به عنوان یک پزشک در بیمارستان باشد اما می تواند به صورت نامحدود به اشکال و اندازه های مختلف برای هر مخاطبی یادآور روزمرگی شخصی باشد . 

*یک نمره منفی 

مترجم در این اثر سعی کرده است تا با بومی سازی برخی اصطلاحات به ضرب المثل های ایرانی هضم جملات را برای خواننده راحت تر کند . به نظرم چنین اقدامی صرفا یک عمل فارسی سازی محسوب نمی شود بلکه ممکن است معانی را تغییر نیز دهد به همین بابت است که شخصا ترجیح می دهم اصل جمله بیگانه به فارسی برگردانده شود تا معادلی برای آن به سلیقه مترجم انتخاب شود . هرچند در این عمل شاید مضمون داستان تغییر نکند اما خواننده با اعتماد به مترجم اثر را صرفا برای خوانش یک داستان از نویسنده محبوب خود انتخاب نمی کند بلکه می خواهد با چیزی فرای روزمرگی های اطراف خود آشنا شود . اما اگر چنین عملکردی را از مترجم این اثر یک نمره منفی در نظر بگیریم باید به این نکته نییز اشاره کنیم که گلکار با هوشمندی و اطلاع کامل از نویسنده نه تنها توانسته ترجمه خوب رو به بالایی را ارائه دهد بلکه ثابت کرده مترجم اگر بیشتر از نویسنده برای زنده ماندن ادبیات تلاش نمی کند کمتر هم نیست . نشر ماهی را نه به خاطر چاپ آثاری مانند : دوست بازیافته ، شب های روشن ، یادداشت های یک پزشک جوان ، خانواده پاسکول دوآرته و ... صرفا به خاطر تاثیر گذاری بالای او بر ارتقای رویکرد ادبی جامعه می ستایم . برداشت بلند مطالعه این کتاب را به همه علاقه مندان به هنر و مشخصا ادبیات پیشنهاد می کند .

نویسنده : علی رفیعی وردنجانی