نگاه خیره مردهها
از جارموش خوشم میآید، از اول هم میآمد، از همان غریبهای در بهشت، down by low تا مرد مرده و همین آخریها lovers left alive...
حالا هم خوشم میآید، با اینکه ۵/۵ از ۱۰ روی imdb است و همه منتقدان گفتهاند که انگار ایدههایش ته کشیده!
من اما لذت میبرم از بیخیالی و بیپرواییاش. از این همه حرف که راحت میزندشان، از اینکه سینه فیلی برایش مهم است، از اینکه پر از لذتم میکند با ارجاعش به هیچکاک...
از تک نتهای گیتار الکتریکش و از تام ویتس همیشه خشن و جذابش!
مردهها نمیمیرند از نگاه سینمایی هم برایم جذاب است، یک پارودی واقعی از زامبیهایی که بیشک خود ماییم! از کنش و واکنش آدمهایش که انگار جایی دیگر زندگی میکنند، از راه فرارش که همچون خیلی از هالیوودزدههای گذشته و حال خندهدار است، و این همه باسمهای! اصلا از این همه بایمهای بودنش خوشم میآید! از اینکه رو بازی میکند، از اینکه یک فحش سینمایی ساخته.
جارموش هنوز جزو مستقلترین کارگردانان آمریکاییست که تماشایش لذت دارد.
بی فاصله، پترسون و دن خوانی و ایو و همه شخصیتهای فیلمهایش جمع شدهاند که انگشت اشاره را به سمتت بگیرند و بگویند با اینکه ما فیلمنامه را خواندهایم و میدانیم اما هیچ پایان خوشی در کار نیست. یک مرگ قهرمانانه هم حتی و یا فراری با بشقاب پرنده.
تو تنها روی مبل مقابل تصویر نشستهای و تیتراژ تمام نشده گوشیات را برمیداری و با وای فای نصفه و نیمه از اسنپ فود یک کیک هویج سفارش میدهی و وقتی میرسد آنقدر سیری که حواله سطل آشغالش میکنی!
ممنون آقای جارموش برای یادآوری!