جستجو در سایت

1398/05/08 00:00

از نفس افتاده

از نفس افتاده

  

قاطر ، آخرین ساخته کلینت استوود تجربه ای نوین از کهنسالی یک قهرمان ملی است که اکنون همانند یک قاطر برای دیگران بار جا به جا می کند . سینمایی «قاطر» اگرچه از دل یک مولف ابرقهرمان برخاسته اما به شکست در برابر شخصیت خود اعتراف می کند . شخصیت اصلی بر پایه داستان واقعی نیویورک تایمز شکل گرفته اما مصداق بارز شخصیت مولف با همه گذشته پرافتخار او است . به نظر من «قاطر» عقب نشینی ایستوود به لحاظ تکاپو در حیطه قهرمان پروری است . قهرمانی که 90 سال سن دارد ، باغ بان برتر جغرافیای خود است و اکنون که خود را ترد شده از سوی خانواده می بیند ، برای پر کردن خلع تنهایی و ثروت طعم لذیذ وسوسه را می چشد . 

*هی بلوندی

قبل از هرچیز لازم می دانم این توضیح را اضافه کنم که سیر صعودی شخصیت ایستوود در وسترن آمریکایی همچنان ادامه دارد اما ظاهر و زمان آن تغییر کرده است . قهرمان اگر نیروی مبارزه و دوئل را در خود نمی بیند با استفاده از هوش به شکست رقبا می پردازد . همچنان مولف گرایش به تولید سینمایی یک داستان فارغ از محصولات سیاسی و اقتصادی آن دارد و این هویت هنری یک اثر داستانی را حفظ می کند . انتخاب درست قاب ، بازی های مناسب و اجتناب از زیاده گویی شاخصه های اصلی آثار ایستوود هستند . شخصیت کما فی السابق غرور یک آمریکایی وطن پرست را حفظ کرده و در مواجهه با بیگانه (شرقی ها و ...) با تردید و شک رفتار می کند . این بلوندی وسترنِ اسلحه به کمر اگر با گفتمان توانایی پیشبرد هدف خود را نداشته باشد از شش لول خود استفاده می کند و این شش لول سینمایی است که ایستوود به مخاطب ارائه می دهد . با همه این تفاسیر «قاطر» محصول تجربه ای است از یک قهرمان ملی که نه تنها از خانواده بلکه کم کم از جامعه در حال ترد شدن است . این تبعید به مثابه تنهایی و کهنسالی نیست بلکه نشان دهنده تغییر گرایش جامعه برای رسیدن به نیازهای بدیهی خود است . نگاهی که شخصیت داستان به اینترنت و استفاده از آن دارد یک نگاه عقب افتاده نیست بلکه احساس مبارزه جویانه ای است که با شکست رو به رو می شود . 

* وقتی شیر ، قاطر می شود

نقطه ضعف داستان به زعم من چرایی گرایش به همکاری با یک باند خلاف کار نیست بلکه چگونگی آن است . یک داستان هر اندازه چهره واقعی به خود گیرد تا مادامی که چگونگی و چرایی مکمل یک دیگر نباشند نمی تواند انگیزه دراماتیک پیدا کند . انگیزه ایستوود از به نمایش گذاشتن چنین شخصیتی پس از ثبت خاطره ای قهرمانانه از خود در ذهن مخاطب چه بوده است . این که وقتی شیر پیر شد ، قاطر می شود و همه از او سواری می گیرند . انگیزه دراماتیک چرخه ادبیاتی دارد ، فراز و فرود ابژه یکی از ویژگی های هنرمندانه مولف است و مقابله به مثل لازم دارد . در سینمایی «قاطر» ، ایستوود از موضع تهاجمی خود خارج شده است و پس از بیان چرایی در اجرای چگونگی نقطه ضعف های خود را با آرایش سینمایی پوشانده است . جا دارد اشاره ای کنم به «داستان استریت» ساخته دیوید لینچ و شخصیت کهنسال قصه . لینچ به خوبی پیر شدن مردی که قهرمان زندگی خود بوده است را به تصویر کشیده و چگونگی زیستن قهرمانانه شخصیت را در داستان با مقابله به جهش تکنولوژیک زندگی ، هنرمندانه به تصویر کشیده است  این عامل عنصری است که ایستوود با توجه به پیشینه خود هرگز نمی تواند در «قاطر» به آن بپردازد . از سوی دیگر این قیاس اگرچه شاید معالفارق باشد اما در تحلیل عناصر هنری ابزاری است که استفاده از آن لازم است . باید اعتراف کرد که شخصیت ایستوود به لحاظ زمانی و ظاهری عمیقا به شخصیت داستان نزدیک است اما این نزدیکی دلیل بر انتخاب درست مولف نیست . اگرچه ایستوود توانایی به نمایش گذاشتن همه حسیات و ظواهر انسانی برپرده نقره ای را دارد اما این گزینه در برابر شرایط جوی یک داستان اقتباسی از اولویت های حذف است ، چرا که اگر جای دزد و پلیس ( ایستوود و کوپر) در داستان تغییر کند ، داستان استوار روایت خود را ادامه می دهد . انگیزه قاچاقچی برای انتقال یک انگیزه فراتر از نیازهای انسانی است . این عمل به دلیل خفه کردن جاه طلبی درون شخصیتی است که وطن پرستی و کار را به خانواده خود ترجیح می دهد . البته که خود این گرایش دارای تناقض است اما این تناقض موجب رسیدن به نقطه قاچاق در درام نمی شود . خیلی ساده بر اساس چند دیالوگ جوانی نزد ایستوود می رود و با اِهدا کارت ویزیت پیشنهاد کار می دهد . شخصیت که چیزی برای ازدست دادن ندارد اگرچه با تعجب اما وارد گاراژ می شود و در مهلکه می افتد . بار منطقی ضعیف داستان عاملی است بر ناتوانی در به تصویر کشیدن چگونگی یک عمل جنایی و دراماتیک . تقریبا اتفاقات در فیلم نامه «قاطر» به شکل تصادف شروع و با یک تصادف به تصادف بعدی متصل می شوند . اصلا بد نیست که تصادف عامل ایجاد درام باشد اما به شدت غیر منطقی است که تصادف عامل ارتباط لحظات داستانی در یک فیلمنامه باشد . چرا و از کجا نیروی پلیس به دنبال این گروه قاچاقچی است صرفا بر اساس چند نشانه متداول قابل قبول نیست . شخصیت پلیس چه ویژگی های منحصر به فردی نسبت به یک پلیس قابل تصور در ذهن بیننده دارد ؟ ارتباطی که بین دزد و پلیس بر قرار می شود از چه ویژگی های نوینی برخوردار است و ... . اگرچه «قاطر» ایستوود زنگ خطر زندگی سینمایی وی را به صدا در آورده است اما همچنان تماشایی است و بسیاری از مناسبات فرهنگی و هنری (مانند خطاب کردن ایستوود به سیاه پوست که همچنان کاکاسیاه بیان می شود) قابل لمس است و می توان درس های زیادی از سینمای این وطن پرست آمریکایی کسب کرد .