"تردید" یا "هملت"

کوتاه زمانی پس از پیدایش هنر هفتم، اقتباس در دستور کار فیلمسازان قرار گرفت و از همان زمان مهم ترین مرجع سینما، ادبیات داستانی و نمایشی بوده و هست. با نگاهی گذرا به تاریخ سینما در می یابیم بیشتر فیلم های پر مخاطب از رمان های مشهوری که مورد اقبال مخاطبان عام و جامعه ادبی بوده است اقتباس شده اند.
واروژ کریم مسیحی نیز در دومین تجربه در مقام کارگردانی خود به اقتباس از یک اثر نمایشی از نمایشنامه نویسی بزرگ اقدام نموده است.
نیمه نخست فیلم، به روایتی از زندگی "سیاوش (بهرام رادان) می پردازد. این نیمه مربوط به مخاطب عام می باشد و فیلم بدون پیچیدگی.ادامه پیدا می کند. سیاوش که به تازگی پدر خود را از دست داده و برای شرکت در مراسم عزاداری از مسافرت بازگشته است به تدریج با شواهدی که ملاحظه می کند به چگونگی مرگ پدرش مشکوک می شود.
اما در نیمه دوم، فیلمساز رسما شباهت مضمون فیلم را با نمایشنامه "هملت" اعلام می نماید و سپس مخاطب خاص را که آشنایی با شکسپیر و نمایشنامه های او دارد، به نوعی مورد خطاب قرار می دهد.
در این جا می خواهم برداشت خود از پیام ضمنی فیلم را به زبان نوشتاری عنوان نمایم:
- اهالی سینما، همکاران گرامی از اقتباس آثارادبی، نمایشی و سینمایی جهان هیچگونه هراسی به دل راه ندهید. سینما ترکیبی از ادبیات، شعر،نقاشی، عکاسی نور، رنگ، موسیقی، تئاتر، بازیگری و دیگر موارد است. حیات سینما وابسته به اقتباس می باشد و از طرفی داستان ها، شخصیت ها (قهرمان های واقعی یا اساطیری)، نوشته ها، نقاشی ها بناهای تاریخی و پیکره ها نیز محتاج حیات در کالبد جدیدی می باشند. در دنیای امروزاین نیاز دو طرفه است سینما می تواند پیام های دیگر هنرها را به مخاطبانی که اهل مطالعه و تئاتر نیستند یا استطاعت جهانگردی، رفتن به انواع موزه ها و گالری ها را ندارند، برساند.
- اگر قصد دارید اقتباس را دستمایه قرار دهید، بهتر است به سراغ آثاری بروید که پیام های ارزشمندی دارند آثاری که بزرگی و فضیلت های انسانی را مورد نظر قرار داده و یا به عکس رزایل اخلاقی که باعث نزول انسانیت شده است را، تا تشویقی و یا عبرتی برای مخاطبان باشند.
"تردید" یا "هملت" حامل چنین پیام هایی است. عطش قدرت منجر به خیانت می شود فردی برادرخود را می کشد تا مقام و جایگاه او را غصب کند و زنی شوهرش را، تا هوسبازی های خود را ارضا نماید و فرزندی که دچار تردید و شک به یک دو راهی رسیده است:
"بودن یا نبودن مسئله این است. آیا شرافتمندانه تر آن است که ضمیر انسان، تیر طالع شوم را تحمل کند یا در برابر توفان بلا قد برافرازد و سلاح برگیرد و آن را پایان دهد؟ مردن و خوابیدن و شاید خواب دیدن و دیگر هیچ!"
رمز جاودانگی آثار بزرگانی چون شکسپیر پرداختن به ذات وسرشت انسانی است که شامل مرور زمان نمی شود و در هر دوره تاریخی در کالبد افرادی جدید و در موقعیتی تازه به نمایش در می آید.از این نمونه آثار در ادبیات گذشته ما نیز کم نیست.
-ادبیات داستانی (رمان) امروز ما چنان قوی و پربار نیست که بتواند تمامی نیازهای سینما ودر درجه اول فیلمنامه نویسی اقتباسی و ساخت فیلم هایی ماندگار را بر آورده کند بنا براین توجه به آثار ارزشمند جهانی موضوعیت پیدا می کند. در مورد آثار غیر ایرانی نیز اقتباس می بایست به گونه ای صورت پذیرد که اثر جدیدی با توجه به زمینه های اجتماعی و فرهنگی جامعه معاصرساخته شود. همانگونه که دنیای غرب در دوره ای از حیات خود نهضت ترجمه به راه انداخت تا از این طریق راه شکوفایی را برای متفکران خود باز نماید، بدین ترتیب با اقتباس وانطباق آن با زمینه های اجتماعی خودمان منابع زیادی در اختیار قرار خواهد گرفت که از طرفی نیازهای سینما را برطرف کند و از طرفی دیگر مخاطب نیز با آن احساس بیگانگی نکرده و موجب شکوفایی اقتصادی این صنعت ونوعی تعامل فرهنگی نیز باشد.