ظهور شیطان
فیلم (شعلهور) جدیدترین ساخته حمید نعمتالله بعد از فیلم(رگ خواب) است. این فیلم در سی و ششمین جشنواره فیلم فجر حضور داشت و در رشتههای مختلفی از جمله بهترین بازیگرمرد و بهترن فیلمنامه کاندید دریافت سیمرغ شد و در انتها امین حیایی برای نقش اول مرد دیپلم افتخار را بدست آورد.
فیلم شعلهور سعی کردهاست تا در کنار تعریف داستان خود به مشکلات مردم سیستان و بلوچستان هم بپردازد. همچنین از نکات مثبت فیلم استفاده درست از موسیقی محلی این استان است که بسیار به حال و هوای فیلم کمک کرده است.
داستان فیلم در مورد فردی میانسال به نام فرید است که در زندگی شکست خورده و مدام اطرافیان تحقیرش میکنند و همین موضوع باعث شده که او به فردی عصبی و نامتعادل تبدیل شودو تنها امیدش برقراری ارتباط با پسرش نوید است
فرید از تهران به سیستان وبلوچستان میرود و چرایی این قضیه این است که او میخواهد از تحقیرشدن فاصله بگیرد و زندگی جدیدی برای خودش ایجاد کند.
فرید هدفش ارتباط برقرار کردن با پسرش و همچنین تشکیل یک زندگی جدید است اما با ورود به سیستان و بلوچستان این اهداف جای خود را به یک کینه میدهد. کینهای که او از مصطفی به دل میگیرد. زیرا مصطفی هم مدرسهای او بوده اما او را بجا نمیآورد و همچنین مصطفی یک فرد موفق است که پسر فرید را تحت تاثیر داده است و همین موضوع فرید را عصبی کرده و او تغییر شخصیت میدهد و به شیطانی تبدیل میشود که هدفش نابودی شهرت مصطفی است. ( یکی از صحنههایی که میتوان این تغییرشخصیت را در او دید کوباندن هواپیمای کنترل از راه دور به صخره است.)
باید توجه کرد که کارگردان با نشان دادن تحقیرشدن فرید در ابتدای فیلم توسط خانوادهاش علاوه بر خود فرید، خانواده فرید را هم در شکلگیری این شخصیت شیطانی مقصر میداند.
اما در مورد نام فیلم. شعله ور اشارهای دارد به شعلهور شدن خشم، حسادت و کینه فرید نسبت به مصطفی که فردی موفق است ودر صحنههایی که فرید در فیلم با کینه از مصطفی حرف میزند کارگردان شعلههای فروزان آتش را نشان میدهد تا بر این نکته تاکید کند که خشم و کینه فرید شعلهور شده است. همچنین فرید مدام در صحنههای مربوط به سیستان و بلوچستان در هوایی طوفانی دیده میشود که این نکته هم به درون فرید اشاره دارد که برخلاف ظاهر آرامش پرتلاطم است.
فیلم در نیمه دوم فرید را به شیطان تبدیل میکند و مصطفی را به فرشتهای مظلوم. در حالیکه مصطفی برای تبدیل شدن به شخصیت خوب فیلم خیلی دیر به فیلم وارد میشود و مخاطب اطلاعات زیادی در مورد او بدست نمیآورد و اینکه او به شخصیت خوب و بی عیب فیلم تبدیل میشود زیاد قابل قبول نیست. درحالیکه مخاطب به راحتی میتواند درک کند که چرا فرید شخصیتی شیطانی به خود میگیرد و این هم بخاطر آن است که فرید از ابتدای فیلم به درستی شخصیتپردازی شده است.
موضوع دیگر که نقطه ضعف فیلم است رابطه میان فرید و حمیده است. حمیده ابتدا برای دادن دارو به فرید با او دیدار میکند و به سرعت این دو باهم دوست میشوند و حتی به فکر شراکت میافتند. برای ایجاد رابطه میان فرید و حمیده زمان بسیار کمی اختصاص داده شده است و برای همین زیاد این رابطه باورپذیر از کار درنیامده است.
وقتی رابطه بین فرید و حمیده شکل گرفت در اقدامی عجیب کارگردان برای یک مدت طولانی دیگر به این موضوع نمیپردازد تا جایی که حتی مخاطب ممکن است فکرکند این رابطه تمام شده اما دوباره در انتهای فیلم به این رابطه اشاره میشود ونشان داده میشود که این رابطه بهم میخورد که این بهم خوردن رابطه هم مانند شکلگیری رابطه زیاد قابل درک نیست.
در انتهای فیلم نیز کارگردان فرید را تنها در کادر میگذارد و احساس پشیمانی و شکست را در فرید میتوان دید. این موضوع پیام اخلاقی فیلم است که حسادت و کینه ورزی تنها زندگی خود فرد را نابود میکند.
فیلم، در صحنههایی که در زاهدان و زابل فیلمبرداری شده مجموعهای است از تصاویر و قابهایی زیبا و چشمنواز که هم بخوبی مفهوم صحنهها را میرساند(مثلا تنهایی شخصیت فرید) و هم بخوبی زیبایی استان سیستان و بلوچستان را به بیننده نشان میدهد.
در انتها هم باید به بازی امین حیایی اشاره کرد که بسیار عالیست و شخصیت را ازان خود کرده است. او بعد از سالهای طولانی که نقش قابل توجهی را بازی نکرده بود دوباره خود را با این فیلم بخوبی در ذهن مخاطبان سینما جای داد.
فیلم (شعله ور) اگرچه ضعفهایی دارد ولی بشدت ارزش دیدن دارد.