جستجو در سایت

1397/04/07 00:00

خواستنی که توانستن نمیشود

خواستنی که توانستن نمیشود

نقد و بررسی فیلم دلم میخواد 

منتقد و تحلیلگر:مهیار محمد ملکی

#مهیارمحمدملکی


دلم میخواد آخرین اثر به نمایش در آمده از بهمن فرمان آرا است که بعد از مدت ها تحریم نمایشی توانست جواز پخش گیرد این اثر در تلاش است از همان ابتدا توجه مخاطب خود را از دنیای تمام رنگی و به ظاهر شاد خود معطوف حقیقت تلخی کند و آن طبیعت زندگی در جوامع ایرانی است به راستی که استاد خودم آیزنشتاین درست میگفت که مفاهیم از دل تناقضات شکل میگیرند و این دقیقا همان موضوعیست که فرمان آرا روی ان تاکید دارد


دلم میخواد با رویکرد کمدی نوآر یا تلخ خود از دنیای دیوانه وار مردی سخن به میان میاورد که در اثر اتفاقی عجیب و ناخواسته شنوایی اش  را نسبت به دنیای پیرامون خود به طور کل از دست میدهد و به جای حواشی همیشگی محیط اطراف ما ، موسیقی شادی را میشنود که سرچشمه زندگیست همین امر باعث میگردد این مرد تنها ،علیرغم تمام دغدغه ها و مشکلات روزمره اش به زندگی امیدوار باشد  امیدی که اساس شکل گیری اش خیالی و درنتیجه واهی است


از اینجا به بعد بهمن فرمان آرا بدون ورود به عقبه این شخص قصد دارد به نوعی  به یکباره بدون هیچ مقدمه ای  ما را به فضای ذهنی این مرد پرتاب کند واقعیتش از آنجا که بهمن فرمان آرا نتوانسته مرز بندی صحیحی میان کمدی خلق شده و صد البته مفاهیم پشت پرده قصه اش شکل دهد خیلی از مباحث در همان ابتدا به سبب چشم پوشی مخاطب و نادیده گرفتنش به طور کل از بین میرود از طرفی کمدی هم نصفه و نیمه رها میشود کمدی ای که مسیر های ابتدایی خود را در بحث اور اکت های چشمگیر سایر بازیگران در اتاق روانشناس خیلی خوب طی میکند اما رفته رفته والیوم این موضوع افت چشمگیری پیدا میکند


دلم میخواد روایت مردی میانسال است که رویای خواستنی را میبیند که به توانستن بدل یافته است لازم است توجه داشته باشید بخش ابتدایی یعنی خواستن فعلی است که توسط ما هر روز صرف میگردد اما کدام یک از ما در تحقق ان به توانستن موفق ظاهر میشویم؟ اینکه فیلمنامه نویس محترم واقعیت امر را به شکل دراماتیک و غمبار متصور میگردد همه از واقعیت سیاه زندگی روزمره ما برگرفته شده است بدین معنا که در واقع بینانه ترین حالت رسیدن به اوج با توجه به شرایط جامعه کار هر شخصی نیست و آنقدر این هدف از ما فاصله گرفته که ان را میتوان یک حقیقت دست نیافتنی و یا رویا متصور شد رویایی که به گفته دختر فقیر در یک شب میاید و روز میرود


توجه داشته باشید شب زمان خواب و آرامش و روز زمان بیدار باش و مواجهه با طبیعت روزگار است بدین ترتیب میتوان اینگونه به عرض رساند اینکه تحقق رویا در بازه زمان شبانگاه است یعنی تنها در تاریکی و خاموشی و با چشمان بسته است که میتوان حقایق پشت پرده روزگار را لمس کرد و از سختی ها عبور کرد چشمان بسته یعنی میخواهیم که زشتی ها  را به عمد تماشا نکنیم تا به جایش امیدوار باشیم به حقیقتی دروغین و خود ساخته برای زندگی ای از پیش طراحی شده .


با همه این تفاسیر دلم میخواد  را میتوان از لحاظ موضوعیت فیلمنامه در شاخه خرده پیرنگی قرار داد که عمده توجهش روی شخصیت اصلی و محوری خود با بازی رضا کیانیان است برای تشریح این شخصیت فرمان آرا به دنبال خرده اکت های نمایشی نیست بلکه سعی دارد به جای آن از کاراکتر های دیگر هر یک به نوعی بهره ببرد تا شخصیت پردازی کامل گردد نکته ای که لازم به ذکر است این است که با معرفی صفر تا صد شخصیت محوری، قصه از باب موضوعی به اتمام میرسد و تمام انچه که نیاز است مخاطب از پرسوناژ کارگردان جهت فهم مباحث ذهنی ایشان  دریافت کند را در میابد


پس کاراکتر های دیگر همه اینجا هستند تا با خلق یک مسیر فرعی میزان فهم ما را از شخصیت اصلی بالا ببرند اینکه همه این اتفاقات در ذهن یک نویسنده اتفاق میافتد خود دلالت بر این اصل دارد که تمام تحولات و تغییرات از قشر روشنفکر جامعه آغاز میگردداوست که در تلاش است تا نظام از قبل تعیین شده و سامان یافته را بر هم زده و از نو ساختمان ان را بنا کند یا دست کم به آن انتقاداتی سازنده نماید اما مشاهده میکنیم به دلیل دلمردگی و پژمردگی حال شخصیت اصلی،وی تنها به یک گوشزد ساده اکتفا کرده  و بقیه دنیای خود را صرف ترسیم و یا نگارش خیالی میکند که شاید روزی حقیقت یابد


نگاهی به کاراکتر های فرعی قصه داشته باشیم اولین نفر مردی مذهبی است که هر روز در بالابر با بهرام برخورد دارد و او را دعوت به شرکت در مراسم دعا خوانی میکند اساسا سیر پر تکرار و بیهوده زندگی بهرام برگرفته از نقد تندیست که فرمان آرا به مذهب به عنوان عامل بازدارنده جهت دستیابی به همان توانستنه دارد موضوعی که هر بار قبول ان  توسط بهرام رد میشود 

به عبارت دیگر دعا به تنهایی موثر نیست وقتی ذات و درون بشر خیلی قبلتر تحت تاثیر موضوعاتی تخریب گشته است


فرد دوم زن بی خانمانی است  که از سر اجبار به تن فروشی و یا دزدی افتاده است وی به محض رو به روشدن با بهرام مجذوب


خصوصیات اخلاقی او و دنیای درونی اش میشود سادگی بیش از حد وی او را متعجب میکند تا اینکه با ورود به دنیایش در میابد که میتواند مسیر زندگی خود را با قلم او از نو خلق کند از این رو از وی میخواهد که داستان زندگی اش را بنویسد اما بهرام بدون هیچ سوال و جوابی داستانی را از زن  به نگارش در میاورد که ساخته ذهن خود و قطعا برگرفته از دنیای آزاد و بدون محدودیتی است که خیلی قبلتر در ذهنش شکل گرفته است و همین موضوع زن را به ارامشی دست نیافتنی میرساند که ثمره اش چاپ کتابش توسط اوست


دلم میخواد در بخش دوم که تشریح چرایی تمایل بهرام به دیوانگی است به اتمام میرسد و ان نمایش دغدغه های زندگی شخصی اش میباشد پسرش که از درد اعتیاد رنج میبرد و همسر پسرش که به دلایلی دچار بیماری افسردگی است و پاکت پاکت سیگار مصرف میکند 

اینکه ما هیچ اطلاع روشنی از وجوه مختلف زندگی پسرش پیدا نمیکنیم میتواند ضعف بزرگ فیلمنامه قلمداد گردد چرا که شیوه روایت قصه دانای کل نیست و اساس  و بنیان فهم و درک دنیای درونی مردی است که آگاهی کامل نسبت به زندگی پسرش دارد


نفر آخر زن همسایه است که پرنده ای دارد که آواز نمیخواند وی هنوز امیدوار است که تاریکی ها کنار رفته و با امدن روشنایی پرنده اش باری دیگر آواز را بلند تر از قبل سر میدهد 

همه موارد ذکر شده را کنار این موضوع قرار دهید که هیچ یک از کاراکتر ها دنیای ذهنی بهرام را درک نمیکنند

در ادامه بهرام تلاش میکند تا دنیای دروغین و غیر واقعی خود را به نسل مرده بعدی القا کند و انها را به وجد بیاورد تا پا به دنیا گذارند اما زمانیکه فرمان ارا برای چرایی انگیزشی نسل بعد جهت ورود به روزگار تمهیداتی درست نمیبیند سبب میگردد کنش بهرام او را به بزرگترین منفی قصه تبدیل نماید کسی که سعی دارد زمینه ساز نابودی بشر و دامنه ساز زندگی غمبار نسل بعد باشد


جمع بندی پایانی :

دلم میخواد علیرغم ساختار نسبتا جذابش از چند موضوع به شدت رنج میبرد :

۱-کمدی بی منطق در خط روایی 

۲-تشریح موضوعات و دغدغه ها به صورت غیر شفاف 

۳-عدم ارائه راه حل 

در پایان میتوان اینگونه جمع بندی کرد دلم میخواد به سبب حفظ چارچوب انتقادی خود آنهم به صورتی پنهان در لایه های زیرین و با پوشش قصه ای نیم بند حایز اهمیت میباشد 

اما به طور حتم نمیتوان ان را اثری در خور و برجسته نامید 

نمره ارزشیابی از ده :۶

#مهیارمحمدملکی


فیلم های مرتبط

افراد مرتبط