نقد فصل اول سریال سووشون از منظر وفاداری به رمان سیمین دانشور | اقتباس لفظ به لفظ؛ آری یا نه؟

اختصاصی سلام سینما - الهام کوهی: فیلمها و سریالهایی که از رمانها و داستانهای مهم و تاریخی اقتباس میشوند به خاطر اینکه بیننده دوست دارد چیزی که قبلا خوانده و در ذهن خود تصور کرده را روی پرده ببیند و از طرف دیگر این رمانها جذاب و پرمخاطب و پرفروش بودهاند و امتحان پس دادهاند یکی از کمریسکترین و البته جذابترین سوژهها برای ساخت فیلم و سریال است. اما رعایت برخی نکات مانند این موضوع که ترجمه یک نوشته به زبان سینمایی و تصویر، مستلزم این است که در درجه اول داستان یا رمان قابلیت اینکه به تصویر دربیاید را داشته باشد و از طرف دیگر روایتی مناسب با زبان سینما برای داستان انتخاب شود. خیلی از رمانها مانند آثار داستایوفسکی با وجود اینکه جزو شاهکارهای ادبیات هستند اما وقتی به زبان سینما روایت میشوند چون به تصویر درآوردن افکار و احساسات شخصیتها پیچیده و دشوار است خروجی جذابی ندارند.
بیشتر بخوانید:
نقد سریال سووشون | سیاوش در آتش
نگاهی به سریال سووشون | از دل فرهنگ ایرانی
چهار ویژگی شاخص سریال سووشون؛ از وفاداری به رمان تا پرداختن به تاریخ معاصر
وقتی نوشته به تصویر در میآید
جزئیات سیمین دانشور در توصیف صحنهها و پرداخت زیاد به جزئیات سادهترین اتفاقات زندگی زری، یکی از بارزترین ویژگیهای «سووشون» است و سریال در طراحی صحنه میتواند حس و حال رمان را به خوبی منتقل کرده و شیراز دهه 20 را زنده کند. محیطهای تاریخی، لباسها، خانهها، فضاهای شهری و روستایی به واقعیت نزدیک است. آبیار جمله به جمله رمان را به تصویر کشیده که البته همین مورد باعث کند شدن روایت قصه و طولانی شدن سکانسها شده است اما اگر مخاطب کمحوصله نباشد میتواند از صحنههای زیبای فیلم (اگر لرزش دوربین امان دهد) لذت ببرد.
طراحی دقیق صحنههایی چون صحنه مربوط به عروسی دختر حاکم، دیوانه خانه، مدرسه انگلیسیها، فضای استعماری ایران، خانه یوسف باعث شده مخاطب تصاویری که قبلا هنگام خواندن رمان در ذهنش تصور کرده را روی مانیتور ببیند و زنده شدن این تصاویر بعد از چهار دهه از انتشار رمان حس خوشایندی برای مخاطب دارد.
بازی قابل قبول بهنوش طباطبایی با تمرکز به کشمکشهای درونی شخصیت و نگاههای نگران و انتقال احساسات و ظرافت و زنانگی زری درنهایت توانسته شخصیتپردازی زری را قابل باور ساخته و نمادی از زن ایرانی با اصالت، مقاوم و باهوش را القا کند و به شخصیتی که سیمین دانشور از زری نوشته نزدیک باشد.

اقتباس وفادارانه
اقتباس وفادارانه و افراط در آن به طوری که لفظ به لفظ هرچیزی که در رمان اتفاق افتاده و به آن تاکید شده به همان شیوه به زبان تصویر دربیاورید نه تنها ویژگی مثبتی نیست که در خیلی از موارد یک ضعف محسوب میشود و به قول مسعود کیمیایی: «از نگاه من، فیلمساز مستخدم نویسنده نیست، حتی اگر نویسندهی متن، خودِ فیلمساز باشد.» فیلمساز تا جایی میتواند به اثر وفادار باشد که این وفاداری لازمه فیلمش باشد نه اینکه به قیمت آسیب زدن به فیلم اقتباسی وفادار به اثر بسازد.
هرچند اقتباس وفادارانه نسبت به اقتباس آزاد و الهام از اثر اصلی، هم ریسک پایینتری دارد و هم برای مخاطب دلنشینتر است اما اثری که برای اقتباس وفادارانه انتخاب میشود در وهلهی اول باید با محدودیتهای مدیوم آشنا بوده و تاکیدش بر سلسله رویدادهای محیطی و دیالوگ، بیشتر از افکار و احساسات درونی باشد و در مرحله دوم ساختار روایی آن و ریتم و سبکش قابلیت بازسازی را داشته باشد.
سریال «سووشون» با فلشبکهای متعددی که به گذشته زری میرود تا احساساتی را که دانشور در رمان قید کرده به صورت کامل منتقل کند، پردازش زیادش به جزئیات، نریشنی که گاه و بیگاه داستان را از ریتم میاندازد، و پرداختن به جزئیاتی که هیچ نقشی در پیشبرد داستان ندارد بیننده را پس میزند. در کنار این موضوع، شیوه روایت غلط، انتخاب روش فیلمبرداری نامناسب با داستان (دوربین روی دست) و سکانسهای طولانی که با دوربین لرزان گرفته شده و دوربین مدام در صحنه میچرخد و پن و تیلت و دالی میرود ضربه بزرگی را به روح اثر زده است و بنابراین میتوان گفت اقتباس وفادارانه اگر به درستی انتخاب نشده باشد بزرگترین بیوفایی به یک اثر ادبی است.