جستجو در سایت

1396/06/08 00:00

خنده‌های تو خالی

خنده‌های تو خالی

داستان اکسیدان اندکی با ماجرای مارمولک فرق دارد ماجرا از  این قرار است که نامزد شخصیت اصلی یعنی اصلان به خارج از کشور فرار کرده و  حال او به دنبال راهی برای گرفتن ویزا و بازگرداندن نامزدش است و در این  راه در دام بهمن دلال مهاجرت می‌افتد و خط اصلی داستان پیدا کردن راه‌هایی  برای گرفتن ویزا است.

در  همین بخش یک سردرگمی برای مخاطب اتفاق می‌افتند اینکه نویسنده چه هدفی را  دنبال می‌کند مشکلات مهاجرت، شوخی با ادیان، دلالی، همجنس‌گرا ها، دقیقا  مسئله این است که کارگردان مخاطب را کجا می‌برد و لابه‌لای این خنده‌ها چه  می‌خواهد بشود. درست است که علاوه بر خط اصلی باید داستان‌ها و شخصیت‌های  فرعی وجود داشته باشد، ولی نه در این حد که بیش از نیمی از فیلم پیرامون  کلیسا و شوخی با آن می‌گذرد.

بیشتر در وصف گشت ۲  گفتیم ژانر فقط بخندان و بی‌محتوا حال باید برای اکسیدان چه بگوییم. شوخی  با ادیان و یا استفاده از مقدسات اسلامی در مراسمات مسیحیت برای چه؟ در  تصدیق همین حرف استفاده از صلوات در پایان سخنرانی پدر یا برگزاری سفره  حضرت مریم می‌باشد. البته نمی‌خواهم بگویم شوخی با ادیان، روحانیون و کلا  بحث مذهب و مقدسات ممنوع، ولی نکته اصلی این است که هدف ما چیست و اگر  برنامه یا فکری داریم می‌توان این خطوط را رد کرد.

با زوم بیشتر روی  فیلم می‌بینیم که بازی‌ها خوب است یعنی شخصیت بیشتر افراد قابل پذیرش است  البته باید گفت: شخصیت اصلان با بازی جواد عزتی تکراری و کاملا کپی شخصیت  لطیف در سریال دردسرهای عظیم است. بازی امیر جعفری به اندازه و خوب است و  مخاطب شخصیت را باور و در لحظاتی حتی برای کارهای غیر قانونی حق را به او  می‌دهد و با او همراه خواهد شد. یکسری مشکلات فیلمنامه هم وجود دارد مثلا  در باب شخصیت‌های بی هویت مثلا شبنم دوست نامزد اصلان که عامل اصلی مشکلات  است، اما در فیلم هیچ خبری از او نیست و مخاطب تا پایان انتظار وجود این  شخصیت منفی را می‌کشد.

متاسفانه یک مشکل اساسی دیگر هم به کار آقای  محمدی وارد است و آن مشکل ریتم تقریبا یکنواخت و طنز کلامی و خط قرمزی است.  کارگردان سعی دارد با ترکیب مراسمات اسلام و مسیحیت یا صحنه‌های پشت دری  اصلان و نامزدش و تیکه‌های منفی ۱۸ بهمن کار را جلو ببرد که تا حدودی هم  موفق شده است و البته این کار پیامدهای خود را هم داشته ازجمله تحریم حوزه  هنری.

درپایان باید اشاره کرد ما درجامعه نیاز به تمام سلایق و  افکار برای ساخت فیلم داریم. یعنی هم باید درام و هم تراژدی و مهم‌تر از  همه طنز و کمدی وجود داشته باشد و سینما یکی از مهمترین سکو‌ها برای شاداب  نگه داشتن جامعه است. اما بحث اصلی پیرامون یک کلمه است و آن هدف است. آقای  کارگردان شما مجازی با همه افراد و تمام افکار و ادیان شوخی کنی، ولی  لااقل کاری کنیم که مخاطب پس از خروج از سینما اندکی پیرامون آن اتفاقات  فکر کند این یعنی سینمای هنری. بدون هدف سینما فقط یک وسیله و صنعت پول‌ساز  است.


فیلم های مرتبط

افراد مرتبط