تا 1400 با ابتذال
با تماشای رحمان 1400، به طور قطعی می توان گفت که کارنامه فیلمسازی منوچهر هادی رو به افول است و حتی این حس را به من دست می دهد که شاهد ظهور یک آرش معیریان دیگر در سینمای ایران هستیم. به نظر می رسد که فیلمساز قواعد و فرم ساخت یک فیلم استاندارد (چه برسد به کمدی) را فراموش کرده یا چنین طریقه ای را در پیش گرفته است که "فروش" را بر "کیفیت" بیشتر ارجعیت می دهد.
همکاری دوباره منوچهر هادی با بابک کایدان ( که انگار برادر وی میثم کایدان در نگارش فیلم نامه به او محلق شده) دوباره به یک شکست منتهی شده است. جنس کمدی های فیلم نخ نما، شعاری و توخالی هستند که نه تنها مخاطب را وادار به خندیدن نمی کند، بلکه مخاطب به این درک می رسد که لازم نبود که در چنین سکانس، چنین تکیه کلام ها و دیالوگ ها را به کار ببرند. البته برای چندمین بار هست که مشاهده می کنم که یک اسپانسر در طول یک اثر نمایشی تبلیغ می شود که نه تنها چنین احساسی می کنم که فقط این مسئله در سینما و تلویزیون ما شایع است، بلکه لطمه بزرگی به فیلم نامه و قواعد ساختار یک فیلم می زند که اثر را به سمت بی محتوایی سوق می دهد.
اگر تعریف دوخطی از فیلم ارائه دهم این است که شخصی به نام رحمان (سعید آقاخانی) که سالهاست برای شرکت یک حاج آقا مایه دار (مهران مدیری) کار میکند، وضعیت جسمانی خوبی ندارد و میخواهد این اخر عمری حق چندین و چند سالش را از این شرکت و پسر حاج آقا (محمد رضا گلزار) بگیرد. با توجه به این تعریف دو خطی ( که بیشتر شبیه فیلم های هالیوودی اکشن می ماند تا یک کمدی آبرومند) که پروتاگونیست داستان رحمان است، از شخصیت پردازی مناسبی برخوردار نیست، جدا از این که جنس شوخی های سعید آقاخانی و لحن بازی وی شبیه همان کارهای تلویزیونی اش است، شخصیت بالانسی ندارد و در بعضی موقعیت ها که دوست دارد که خود را سریعتر خلاص کند، بیشتر شبیه شخصیت مهدی هاشمی در فیلم "ضدگلوله" می شود که با تصور چنین شخصیت بهتری در آن فیلم، رحمان قصه ما شخصیت چندان منحصر به فردی ندارد. بعضی وقت ها نقی معمولی می شود و بعضی وقت ها "هاشم" متهم گریخت.
بقیه کاراکترها که شخصیت نیستند، شبیه یک تیپ اند که سعی دارند با گفتن چند دیالوگ، صحنه را کمیک کنند. از بازی تکراری محمد رضا گلزار تا مهران مدیری که حضور کوتاهش به بهتر شدن فیلم کمکی هم نمی کند و از سوی دیگر یکتا ناصر که شاید یکی از بدترین هنرنمایی های وی در طول بازیگری اش باشد. در چند پلان بهرام افشاری نشان می دهد که سطح بالاتری از بازیگری را نسبت به سایر ستارگان گران قیمت فیلم به نمایش می گذارد که بامزه است، گرچه جنس کارش به "بهتاش" پایتخت شباهت فراوانی دارد.
رحمان 1400 یک کمدی مبتذل و توخالی است که مرا حالی می کند که سینمای کمدی ایران در خطر است و باید فکری به حال سر و وضع آن کرد. یعنی من باید تا 1400، این مبتذل گویی ها را تحمل کنم؟!