شعار ممنوع!

«جمشیدیه» دومین ساخته ی یلدا جبلی فیلمیست که برای تشریح یک وضعیت انسانی ساخته شده است. مضمون فیلم نقد خشونت و مزمت فحاشی است. این که فیلمسازی در این آشفته بازار به سراغ چنین مقولهای برود قطعاً قابل احترام است اما اینکه آیا جبلی موفق به خلق درست آنچه مد نظر داشته شده است یا نه خود جای سوال دارد.
وقتی فیلمی با تمِ قتل غیرعمد ساخته میشود و عمده صحنههایش قرار است در دادگاه بگذرند القای حس "التهاب" و "تعلیق" از وظایف اصلی آن بهشمار میرود، حال آنکه «جمشیدیه» بیش از تلاش برای خلق چنین فضایی بر شعاردهی و کشمکش احساسی زن با خود و همسرش در راستای رخداد به وقوع پیوسته مانور میدهد و درنتیجه از دیگر ابعاد مهمی که فیلمی در این ژانر و با این تم باید داشته باشد بازمی ماند.
فیلمنامهی "جمشیدیه" در ارائهی مایههای داستانی برای خلق درام ناچیز عمل میکند؛ بیش از آنکه شاهد عناصر دراماتیک بهمنظور پیشرفت داستان باشیم کنش و واکنشهایی تکراری را از شخصیتهای قصه میبینیم که درنهایت هیچگونه جذابیت نمایشی در داستان ایجاد نمیکنند.
فیلمساز در بخشهایی حساس و مهم از فیلم، با محافظهکاری دست به خودسانسوری میزند و همین امر به فیلمنامه لطمه وارد کرده است؛ مثلاً چرا صحبت مهمِ مادر خانوادهی مقتول (پانتهآ پناهیها) در دادگاه که در نهایت منجر به نجات ترانه (سارا بهرامی) میشود در لحظهای حساس قطع میشود؟ آیا حذف چنین بخش مهمی از فیلم را میتوان توجیه کرد؟ یا مثلاً چرا در سراسر فیلم هرگز از امیر (حامد کمیلی) بازجویی نمیکنند؟ مگر نه آنکه او نیز در روز حادثه بهعنوان شخصیتی کلیدی در صحنهی جرم حضور داشته است؟ چنین جزییاتی دیگر به انتخاب کارگردان مربوط نیستند بلکه به سبب ایجاد خلل در روند منطقی روایت قصه به ضعفهایی در فیلمنامه بدل میگردند.
درواقع «جمشیدیه» ایدهی اولیهی درخشانی دارد که ظاهراً خود نویسنده نیز آنقدر مجذوب آن شده که از گسترش خلاقانهی این ایده بازمیماند. لحن شعاری «جمشیدیه» از دیگر نقاط ضعف آن است که کار را بیشتر به ملودرامهایی از این جنس نزدیک میکند. مونولوگ پایانیِ ترانه در دادگاه شاید اوج این گرایش به شعارزدگی باشد.
فیلم اما چند بازیگر فرعی درخشان دارد. پانتهآ پناهیها و ستاره پسیانی بازیهای قابلتوجهی دارند و اساساً گمان میکنم جبلی در شخصیتپردازی خانوادهی مقتول عملکرد بهتری نسبت به دو شخصیت اصلی فیلم یعنی امیر و یلدا داشته است.
«جمشیدیه» بهرغم تلاش قابلاحترامش برای تشریح یک فاجعهی همهگیر اجتماعی نتوانسته در ارائهی تأثیرگذار این مسئله موفقیتآمیز پیش برود.