جستجو در سایت

1395/06/15 00:00

من موقیعیت جذاب زیاد دارد ولی داستان و قهرمان نه!

من موقیعیت جذاب زیاد دارد ولی داستان و قهرمان نه!

فیلم من اولین تجربه کارگردانی سهیل بیرقی است که سالها دستیارکارگردان  و برنامه ریز بوده است و رشته تحصیلی اش مهندسی صنایع است که ربطی به سینما ندارد ولی بیرقی به خوبی از علم مهندسی در نوشتن فیلمنامه اش استفاده کرده است چرا که فیلمنامه باوجود ضعف های عدیده به شدت مهندسی و دقیق نگاشته شده است.

من داستان زن بزهکارو خلافکاری است که مردم را تلکه میکند تا کارهایی که امکان انجامش نیست شدنی کند یا روند انجامش را سرعت ببخشد . لیلا حاتمی در مقام ضد قهرمان فیلم بازی متفاوت و تازه ای از خود ارائه داده که با توجه به تایم زیادی که نقش آذر میرزایی روی پرده بعنوان ضد قهرمان فیلم هنرآفرینی میکند انتخاب و اجرای این نقش خودش ریسک بزرگی بود چرا که اصولا لیلا حاتمی چهره معصوم و استایل ظریف و نحیفی دارد و هم برای کارگردان و هم برای خود بازیگر انتخاب و اجرای چنین نقشی و در آوردن آن کار مهم و البته مشکل و پر ریسکی بوده است که حاتمی از عهده آن برآمده است چنانکه کمتر کسی را میبینید که فیلم را دیده یا درمورد فیلم نوشته و از جسارت و هنرآفرینی در قبول و ایفای نقش آذر در فیلم من توسط حاتمی متعجب و مشعوف نشده باشد.

آنچه سهیل بیرقی در من انجام داده بطوری مشابه سعید روستایی در ابد و یک روز انجام داده که البته هر دو کار سختی را به خوبی و با موفقیت انجام داده اند. من مانند فیلم ابد و یک روز از موقعیت های جذاب و سینمایی شکل گرفته که فیلمساز به خوبی از نوشتن و اجرای آن برآمده و توانسته با یک مونتاِژ مناسب فیلمی خوش ساخت که مخاطب را درگیر میکند و از ریتم خوبش هم نمیافتد تحویل تماشاگر دهد.

اما آنچه بیرقی در من انجام داده( تقریبا مانند کار روستایی در ابد و یک روز) فقط نمایش یک سری موقعیت جذاب با بازی ها و میزانسن های درست است که تبدیل به مجموعه ای از سکانس های جذاب و پر کشش میشود و این تعلیق تا پایان تماشاگر را با خود همراه میکند . به عبارتی ساده تر بیرقی در من مانند روستایی در ابد و یک روز با توانایی و شناختی که از مدیوم سینما دارند و ایجاد تعلیق و موقعیت های کمتر دیده شده در سینمای ایران فقط لحظاتی تماشاگر را درگیر و شغول میکنند و نمیتوانند دنیای اثر خود را خلق کنند و جهان بینی درستی بوجود آورند و به زبانی دیگر شخصیت بیافرینند.  ضد قهرمان من با بازی لیلا حاتمی به قول معروف خوب قعرمان بازی در میاورد و خوب نقش بازی میکند و آدم های دور و برش را با رفتار کاریزماتیکش تلکه و فریب میدهد ولی نمیتواند یک شخصیت باور پذیر و ماندگار بسازد بطوریکه هیچ وقت تماشاگر دلیل و انگیزه قهرمانش را در آخر فیلم نمیفهمد که چرا باوجود این همه توصیه به او باز خودش را به دل خطر روانه میکند و از هیچ اخطار و عاقبت اندیشی استفاده نمیکند او که اینقدر مراقب است چطور یک دفعه خسته و بی انگیزه میشود و خودش را تحویل پلیس میدهد.

پایان شتابزده و سر هم بندی شده من تا حد زیادی زحمت فیلمساز را در ایجاد این موقعیت ها و شخصیت پردازی ها بر باد میدهد و او را مات و مبهوت به حال خود رها میکند . روند فیلم و پایان ضعیفش مانند اینست که شما با کسی آشنا شوید و مدتی را با او خوش بگذرانید و از این معاشرت راضی و خوشنود باشد و یهو او بدون اطلاع و خبر قبلی غیب شود و همه اون عیش با او بودن را در دلت باقی بگذارد . در من هم کارگردان با تمام تمهیداتی که در فیلمنامه ودر اجرا و در مشاوره با فیلمساز قدیمی تر یعنی عبدالرضا کاهانی به کار برده است با فینال سریع و ضعیفش از بین میبرد تا تماشاگر از خود بپرسد که چطور همه پلیس بودند و این آذر نفهمید ؟ و اگر فهمید چرا پا به این قلمرو خطر و تسلیم شدن گذاشت؟ اگر او از بیماری روانی رنج میبرد چرا اینقدر مهندسی شده و با آرامش همه برنامه ها را باموفقیت به پایان میرساند . پس میتوان نتیجه گرفت که بیرقی در استیصال از ساختن یک فیلم کامل با پایان درست و صحیح فقط دل به همان موقعیت های جذاب فیلمش خوش کرده تا بتواند دل مخاطب را بدست آورد ولی آنچه مشخص است یک یفلم متوسط با یک پایان خوب بیشتر موثر و جذاب خواهد بود تا یک فیلم خوب با یک پایان بد و حتی بی پایان.

قهرمان (شاید درست همان ضد قهرمان باشد) فیلم هر کاری میخواهد میکند و فیلمساز دستش را باز گذاشته تا هر چقدر میخواهد قدرت نمایی کند و بطور مثال مردان را سیلی بزند و تحقیر کند و هیچ وقت هم با مشکلی رو به رو نشود و فقط در آخر فیلم آن هم به خواسته خودش خسته و بی انگیزه تسلیم شود‍!

بازی ها همانگونه که گفته شد اکثرا موفق و تاثیرگذار بودند. به جز لیلا حاتمی ، بهنوش بختیاری در نقش متفاوت با آنچه از او دیده ایم بازی خوبی ارائه میدهد  در جشنواره هم این جسارت و تفاوتش دیده و کاندید شد. امیر جدیدی هم که در سالهای اخیر یکی از موفق ترین و پرکارترین بازیگران جوان سینمای ایران لقب گرفته است توانسته جذابیت نقش پسر را دو چندان کند و از بهترین بازی های فیلم باشد.

در هرصورت بیرقی در اولین فیلم مستقل و بلندش سعی کرده موقعیت های سینمای جذابی که در سینمای امریکا زیاد آن را شاهد بودیم برای مخاطب ایرانی اش بازسازی و نمایش دهد و خیلی به عمق داستان و پرداخت و درون شخصیت ها و انگیزه قهرمانش حساس و دقی نشده است و فقط این سلسله موقعیت های مهندسی و جذاب که پشت هم مانند تریلرهای امریکایی است او را برای ساخت و تکمیل فیلم اولش مجاب کرده است که امید است در  آینده این توانایی فنی و تکنیکی اش را با یک فیلمنامه عمیق تر و جدی تر به ثمره بهتری برساند.