این فیلم متعلق به جسیکا چستین است

ترجمه اختصاصی سلام سینما
فیلم "چشمان تامی فی" یک فیلم متزلزل است. این فیلم میخواهد چه چیزی را بیان کند؟ یک کمدی احمقانه و غیرعادی؟ یک طنز ناخوشایند؟ یک فیلم درام با شوخیهای گاه و بیگاه؟ به نظر من میتوان گفت که این فیلم میتواند ترکیبی از تمامی اینها باشد، که در اصل خودم همین نظر را دارم. اما به مولفهها و عناصری نیاز دارد که این ویژگیها را با هم ترکیب کند. متاسفانه، کارگردان این فیلم یعنی مایکل شوالتر هرگز متوجه این موضوع نمیشود و به جای آن، یک فیلم طنز کاملاً ناشیانه به همراه جدیتهای گاه و بیگاهش ساخته است. واضح است که این فیلم به نظر نسبت به تامی فی باکر، همسر بدنام تبلیغکنندهی تلویزیونی، جیم باکر، بسیار دلسوزانه عمل میکند. اما آیا واقعاً اینگونه است؟ در حالیکه حس همدردی و دلسوزی زیادی برای تامی فی وجود دارد، اما در حقیقت او فردی زودرنج و عصبانی است. او شخصیتی است که لحن صدایش در هر صحنهای که حضور دارد مورد تمسخر قرار میگیرد. فقط کافی است به آرایش سنگیناش نگاهی بیندازید! فقط به آواز ناخوشایندش در مورد مسیح گوش دهید! به اینکه چقدر ابله و نادان است بخندید! اما با گذشت فیلم، این اتفاقات کمی چندشآور میشود.
آن مولفهای که فیلم "چشمان تامی فی" را پابرجا نگه میدارد، حضور جسیکا چستین است که نقش خود را به زیبایی بازی میکند. چستین کل فیلم را به شکل مصنوعی بازی میکند. حتی وقتی که در نقش تامی فی جوان بازی میکند، گونههای گِرد و توپُری دارد و در انتهای فیلم، این مولفه غیرقابل تشخیص است. گاهی اوقات، افراد برای اشاره به بازیگری که خوب بازی میکند، از این اصطلاح استفاده میکنند، مثل اینکه به خوبی در نقش خود فرو رفته اند. در خصوص بازی چستین، آرایش سنگین او حواسپرت کننده است، و در آخرین صحنهها او بسیار شبیه به کارل هواک در آخرین فصل از سریال " فکر میکنم باید همراه با تیم رابینسون بروی" میشود.
با وجود تمامی این موارد، چستین میتواند بهترین عملکرد را از خود نشان دهد. عملکردش عظیم، متنوع و چشمگیر است، اما این امر ظاهراً نحوهی زندگی واقعی تامی فی است که قابلدرک میباشد. اما یک عملکرد خوب و به یاد ماندنی کافی نیست. ما به عملکرد بهتری نیاز داریم، باید درک کنیم که چرا تامی فی اهمیت دارد و او واقعاً چه کسی است. اما فیلم "چشمان تامی فی" هرگز به طور کامل این موضوع را بیان نمیکند. به همان میزان که چستین شوخطبعی از خود نشان میدهد، با آن لهجهی زیبای مینسوتاییاش، در نقش تامی فی، کمی مرموز باقی میماند. تامی فی، هم به عنوان شخصیتی زرنگ و آگاه و هم به عنوان شخصیتی بیتوجه به تصویر کشیده میشود. اما شاید بزرگترین نکته این باشد که تامی فی، حداقل براساس این فیلم، یک فرد خوب است. او مثل همهی انسانها دارای نقطه ضعفهایی هست. اما براساس این فیلم، او واقعاً به مردم اهمیت میدهد و دوست دارد به موضوعاتی همچون ایدز بپردازد که دیگر گروههای مذهبی به آن توجهی نمیکنند.
با این حال، یه جای کار میلنگد. آیا قرار است که به صحنههایی که او در پارکینگ زانو میزند و تقاضای راهنمایی میکند، بخندیم؟ آن طوری که شوالتر آنها را به تصویر میکشد، قطعاً مورد نظر خودش بوده است. تمسخر و استهزای دین هیچ مشکلی ندارد. در واقع بسیاری از مذاهب سازماندهی شده، مخصوصاً آن مذاهبی که در تلویزیون نشان داده میشوند، مستحق تمسخر و انتقاد هستند. اما این کمدی به هیچ وجه جای پیشرفت ندارد.
فیلم "چشمان تامی فی" از زمان گذشته و پس از دوران کودکی تامی فی شروع میشود. او به عنوان یک زن جوان با یک فرد مذهبی کاریزماتیک به نام جیم باکر (با بازی اندروگارفیلد) آشنا میشود و طولی نمیکشد که هر دوی آنها به موعظهگری و تبلیغ میپردازند. باکر فردی مهربان است و در ابتدای فیلم تامی فی را بسیار دوست دارد، اما با گذشت فیلم، او بیرحم و بیعاطفه میشود و اعمال تامی فی را نوعی سوء استفادهی عاطفی قلمداد میکند. اندروگارفیلد نقش خود را به خوبی بازی میکند، اما نقش او حتی از تامی فی هم مرموزتر باقی میماند. ما هرگز متوجه طرز تفکر او نمیشویم و رفتارها و خطاهای او از طریق اختپبار تلویزیونی یا تیتر روزنامهها، به صورت کوتاهی نمایش داده میشوند. او چه فکری میکند؟ چرا این کارها را انجام میدهد؟ آیا او فردی ریاکار و دورو است یا فردی است که راهش را گم کرده است؟ من پاسخ این سوالات را نمیدانم اما ظاهراً فیلم "چشمان تامی فی" هم پاسخی برای این سوالات ندارد.
وجود مولفههای پنهانی که در زیر موهای مصنوعی و آرایشهای سنگین وجود دارد، بارقههایی از وجود یک فیلم بهتر را نشان میدهد. در صحنهای در اواخر فیلم که تامی فی میپذیرد بازی کردن در مقابل دوربینها را دوست دارد، باعث میشود بیننده از او بپرسد که "چرا اینگونه است؟" این سوالی است که هیچ کس قبلاً از او نپرسیده است و به نظر میرسد که با این سوال لحظهای متحیر و شگفتزده میشود. اما همهی اینها پیش از این است که او فاش کند که به نظرش، دوربین همانند فردی است که میتواند با آن صحبت کند و او را از تنهایی در بیاورد. این اقرار و اعتراف دردناکی است و اگر فیلم "چشمان تامی فی" صحنههایی از این دست بیشتر داشت، شاهد فیلم بسیار خاصی بودیم. رابطهی متشنج و تصنعی تامی فی با مادرش (با بازی چری جونز که در کل فیلم توانسته است عملکرد لطیف و دقیقی از خود نشان دهد) شانس تماشای یک فیلم درام واقعی را به ما میدهد، اما این موضوع نیز پس از چند صحنه، بیاهمیت جلوه داده میشود.
بار دیگر، تنها چیزی که فیلم "چشمان تامی فی" را به فیلمی خاص و ویژه تبدیل میکند، حضور جسیکا چستین است. او به طور کلی بازیگری فوقالعاده است و این عملکرد او احتمالاً قویترین عملکردش در چند مدت اخیر، حتی قویتر از فیلمی همچون "بازی مالی" است. او نقش اول این فیلم است و پرانرژی بازی میکند. جسیکا چستین با آن صدا و لحن بلند (او صدای خوبی دارد!) و داشتن شخصیتی بانشاط که گاهی اوقات ناامیدی را از بین میبرد، در اینجا نقشی به یادماندنی دارد و عملکرد او به احتمال زیاد بینندگان را متقاعد میکند که خود فیلم، بهتر از آن چیزی است که انتظارش را دارید.
اما ما خواهان بیشتر از این هستیم. چرا بسیاری از افراد تامی فی را دوست داشتند؟ او چه خصیصهای داشت که باعث شد چنین موفقیتی نصیب او شود؟ و نقطه ضعف و عامل افت او چه بود؟ این فیلم، این موضوع را تنها با چند کلیپ تمسخرآمیز از او انجام میدهد، اما بازهم به فیلمی در سطح معمولی تبدیل میشود. فیلمی که تلاش داشت تاثیر تامی فی روی افراد را بررسی کند، و همینطور بسنجد که چگونه جامعه اولین شانسی که او داشته را از بین برده است، میتوانست به یک فیلم قویتر تبدیل شود. اما این موضوع هیچ فایدهای ندارد. بدتر از آن، ما هرگز حس کاملی از آن کاری که جیم باکر انجام داد و منجر به سقوط خانوادهی باکر شد را دریافت نمیکنیم. درست همانند هر چیز دیگری که در این فیلم وجود دارد، جزئیات فیلم نیز نادیده گرفته میشود. این فیلم صرفاً میخواهد به مثابه یک ویترین برای نمایش استعدادهای قابل توجه جسیکا چستین عمل کند، به طوری که همهی افراد داخل این فیلم به این نتیجه برسند که او به خاطر جایزهی اسکار به پیش آمده و در نهایت این فیلم مخصوص او است.
فیلم "چشمان تامی فی" برای بسیاری از مخاطبین جذاب خواهد بود که این امر بسیار باارزش است. شوالتر یک فیلم شاد، سرگرمکننده و درخشان ساخته است، و شخصیتها، لحن و تصویر آن با آب و تاب و پرشور میباشند. فقط دلم میخواست که این فیلم کمی بیشتر مورد انتقاد قرار گیرد و کمی حرارت و خشونت بیشتری داشته باشد.
اما زمانی که داستان به پایان میرسد و یکی از آن لحظات نسنجیده برای ما به نمایش گذاشته میشود که در آن، بازیگران فیلم در کنار تصاویری از افراد واقعی بازی میکنند، این فیلم کمی احساس پوچی را به ما القا میکند. جسیکا چستین لحظات بسیار بزرگ و تحسین برانگیزی را به خود اختصاص میدهد. صحنهی پایانی مربوط به او واقعاً عالی است و صحنهی دیگری که مکالمهی زندهی تامی فی با وزیر دگرباش و فعال حوزهی ایدز یعنی استیو پیترز را بازسازی میکند، بسیار موثر و قابل ملاحظه است، اما اگر خود فیلم بیشتر به استعدادهای قابلتوجه او میپرداخت و برای آن ارزش قائل میشد، بسیار بهتر میشد.
منبع: اسلش فیلم
مترجم: وحید فیض خواه
چشمان تامی فی The Eyes of Tammy Faye (2021)
تاریخ اکران: 12 سپتامبر 2021
کارگردان: مایکل شوالتر
نویسنده: ایب سیلویا
توزیعکننده: سرچلایت پیکچرز
بازیگران: اندرو گارفیلد، جسیکا چستین، چری جونز، وینسنت د نافریو، جو آندو هرش، مارک ویستریک، چاندلر هد، گابریل اولدز، لوئیس کانسلمی، فردریک لین
فیلمبرداری: مایکل جیولاکیس
تدوین: مری جو مارکی، اندرو وایسبلام
موسیقی: تئودور شاپیرو
خلاصه داستان: فیلم دربارهی ظهور، سقوط و در نهایت رستگاری مبلغ مذهبی تلویزیونی، «تامی فی بکر» است.