جستجو در سایت

1396/11/03 01:48

نگاهی به نمایش "هنر" به کارگردانی وحید رهبانی: تقابل سنت و مدرنیته

نگاهی به نمایش
«هنر» نام نمایشنامه ای نوشته یاسمینا رضا، نمایشنامه نویس ایرانی-مجار زاده ی پاریس است. رضا این نمایشنامه را در سال 1994 نوشت و همین کار بود که او را به اوج شهرت رساند.

 «هنر» نام نمایشنامه ای نوشته یاسمینا رضا، نمایشنامه نویس ایرانی-مجار زاده ی پاریس است. رضا این نمایشنامه را در سال 1994 نوشت و همین کار بود که او را به اوج شهرت رساند.
تا کنون اجراهای بسیاری از این نمایشنامه در کشورهای مختلف دنیا روی صحنه رفته است. اخیراً وحید رهبانی این نمایشنامه را در تماشاخانه «پالیز» و با حضور داریوش فرهنگ، امید روحانی و محسن حسینی روی صحنه برده است.
اصلی ترین مضمون نمایشنامه «هنر» تقابل سنت و مدرنیته است؛ تقابلی که تدریجاً به یک نبرد میان شخصیت های اصلی کار تبدیل می شود. مارک اولین شخصیتی ست که وارد صحنه می شود؛ یک مرد سرسخت با عقاید متصل به کلاسیسسیم و سلیقه هنری سنتی (کلاسیک). شخصیت دوم سرژ، دوست صمیمی اوست که تابلوی مدرنی را به قیمت گزاف خریداری کرده است؛ تابلویی که از دیدگاه مارک "آشغالی" بیش نیست و همین جاست که تقابل سلیقه هنری دو مرد خود را نشان می دهد. در این میان شخصیت سومی به نام یوان نیز وارد صحنه می شود که پیرو عقیده و اندیشه خاصی نیست و مانند توپ پینگ پنگ میان دو دوست خود در رفت و آمد است؛ گاه عقاید او به رنگ عقاید سرژ درمی آیند و گاه هم عقیده با مارک می شود.
رابطه میان سه دوست در ظاهر ساده و در باطن به شدت پیچیده است. علاقه ی مردان به سبک های هنری مختلف تنها نمایانگر سلیقه هنری آنها نیست بلکه به نحوی فطرت و اندیشه و اصالت درونی هر یک را نیز مشخص می سازد؛ بنابراین جدال دو مرد بیش از آن که جدال بر سر سلیقه هنری باشد جدالیست میان دو اندیشه خاص و دو اصالت درون متمایز از هم.
نمایشنامه ی«هنر» نمایانگر اندیشه پویای یاسمینا رضا در ترسیم فراز و نشیب های زندگی مدرن روشنفکرنماهاییست که «هنر» برای آن ها جایگاه اصلی خود را از دست داده و به وسیله ای برای خودنمایی و تفاخر بدل شده است؛ این افراط تا جایی پیش می رود که دو قطب مطلق اندیش روایت سرانجام عقده ها و فشار درونی خویش را بر سر نفر سوم (یوان) خالی می کنند؛ کسی که با هیچ یک از آن دو همفکر نیست و از طرفی هم نمی خواهد در این جدال افراطی بورژوآمآبانه میان دو دوست دیگر، کم بیاورد.
«هنر» همان قدر که با لحن شوخ طبعانه یاسمینا رضا روایت خود را پیش می برد، از دورن تلخی هایی نیز دارد؛ تلخی بدان جهت که نمایشنامه نویس با دیدگاهی جامعه شناسانه در لایه های زیرین متن خود به فاجعه ای که در دنیای مدرنِ برخی از بورژوآهای جامعه در جریان است می پردازد. بورژوآهای نمایشنامه ی رضا، به هیچ وجه حتا حاضر به شنیدن نظر دیگری نیستند و هنر برای آنها دستاویزیست تا زور و قدرت خویش را به رخ دیگری بکشانند. در این میان، یوان که خصایص روشنفکرانه اش نسبت به دو رفیق دیگر کمرنگ تر است به زندگی واقعی و رئالیستی نزدیک تر است. دردهای او دردهای بسیاری از آدم های معمولی جامعه اند. او بی پرده از مشکلاتش حرف می زند و حتا نامزدش که قرار است تا چند روز دیگر با هم ازدواج کنند نیز مورد انتقاد از سوی دو مرد دیگر قرار می گیرد که ظاهراً به واسطه ی "ادا"های روشنفکرانه، دیگر از لذت های عادی زندگی دور شده اند.
اجرای نمایشنامه ای چون «هنر» همان قدر که متن آن در پیچیدگی دارد، پیچیده است. دلیل این پیچیده بودن، ایستایی کار و کم حرکت بودن آن است. درواقع این نمایش بیش از هر چیز بر پایه دیالوگ بنا شده و به دلیل کم تعداد بودن پرسوناژها و ثابت بودن ساختار صحنه ها کارگردان باید بکوشد تا با تعویض جاها و حرکات مناسب بازیگران از ایستایی و کم کششی آن بکاهد تا چشم تماشاگر از در جا بودن بازیگران خسته نشود.
سادگی صحنه پردازی در جهت مدرن بودن نمایشنامه امری منطقی است و تعویض اندک صحنه ها کاملاً در چنین سبک نمایشی قابل پذیرش است اما این اتفاق در رابطه با پوشش بازیگران می توانست کمی هوشمندانه تر رخ دهد. مارک نماینده قشر سنتی و کلاسیک است، پس شاید بهتر آن بود که پوشش او کت و شلوار و کراوات باشد و در مقابل سرژ که نماینده قشر مدرن است می توانست پوشش اسپرت تری داشته باشد؛ به بیانی دیگر پوشش دو بازیگر می توانست کاملاً عکس هم باشد تا خاستگاه اندیشه ی آن دو بهتر به منصه ظهور گذاشته شود. این خطا در رابطه با کاراکتر یوان رخ نداده و اتفاقاً پوشش و گریم خاص او هویت پا در هوا و بی ثبات او را به خوبی به مخاطب عرضه می کند. بازی ها اما درخشان اند. بازیگران کوشیده اند تا بازی هایی کاملاً رئالیستی ارائه دهند تا همه چیز بر اساس نمایشنامه پیش برود و سبک بازی ها منطبق با متن باشد. حضور مجدد داریوش فرهنگ پس از سال ها بر صحنه تئاتر از اتفاقاتی است که تماشای این نمایش را خوشایندتر می کند.
در نهایت می توان اجرای وحید رهبانی از «هنر» را یکی از اجراهای خوب این نمایشنامه به حساب آورد که تماشای آن قطعاً به مخاطبان هنر نمایش پیشنهاد می شود.