جستجو در سایت

1393/11/13 00:00

نقدر در نگاه اول/ یادداشتی بر فیلم " اعترافات ذهن خطرناک من " اثری از " هومن سیدی "

نقدر در نگاه اول/ یادداشتی بر فیلم
سینمای ایران در ژانر اکشن و تریلر، ژانر فقیری به حساب می‌آید. یکی از معدود کسانی که شناسنامه‌اش را با مهر این نوع فیلم‌ها پر کرده است، هومن سیدی است. هومن سیدی شجاعت این را دارد که در نبود نرم‌افزار و سخت افزار کافی جلوه‌های ویژه و فیلمبرداری، دست به ساخت چنین فیلم‌هایی بزند. روزمه کاری وی را که بنگریم، روز به روز به قوی‌تر شدن این کارگردان، چه در حوزه فیلمنامه نویسی و چه در حوزه کارگردانی پی می‌بریم. از آفریقا به سیزده و از سیزده به اعترافات ذهن خطرناک من، گام‌های رو به جلوی ملموسی وجود دارند. سینما در سیر تکاملی خود، انواع و اقسام تغییرات را دیده است. از ابتدایش که بازیگوشی ترکیب چند عکس در کنار هم بود، تا پیشرفت آن و رسیدن به بحث‌های نظری پیرامون سوژه‌هایی که فیلم می‌شوند. مباحثه و مناظره بر روی واقع گرایانه بودن فیلمنامه‌ها تا حضور سینماهای غیررئال و سورئال. سینمای نوی فرانسه و متحول کردن تعاریف سینما، شکستن ساختار روایت، بازی با فرم و غیره. یکی از تقسیم‌بندی‌هایی که در سیر تحولات سینما ایجاد شد، تحول در مرزبندی‌های فیلمنامه نویسی است. فیلمهایی داریم که داستان ندارند و صرفا یک موقعیت را نشان می‌دهند. فیلم اعترافات ذهن خطرناک من، یک فیلم موقعیت است. فیلمی که داستان برای تمام شدن ندارد، فیلمی که فقط می‌خواهد یک روز از داستان چندین روزه زندگی یک نفر را نشان دهد. فردی که در پنجمین روز از یک داستان کلی قرار دارد. پنجمین روز از روزهایی که برایش ساخته‌اند و همه روزها در یک تکرار و فراموشی قرار دارند. فیلمی پر از تنش و تصاویر خوب. فیلمبرداری خوب، بازی بدون نقص سیامک صفری، عباس غزالی و نگار جواهریان، موسیقی و انتخاب موسیقی عالی، گریم عالی، دکوپاژ بسیار خوب. همه این‌ها نشانه‌های امیدوار کننده‌ای است بر این امر که هومن سیدی شجاعت دارد، کارگردان خوبی است و می‌تواند کارگردان بهتری هم باشد. البته باید بدانیم که سینمای هومن سیدی، وامدار سینمای ژانرهای کمدی جنایی و اکشن دنیا است. بعضا بعضی از صحنه‌ها را می‌بینیم که شاید در جایی یا فیلم دیگری نیز دیده باشیم یا پیرنگی از آن فیلمها در این فیلم‌ها باشد. این ایرادی نیست که بیان شود. سینما، امری ایزوله شده و جدا نیست که بگوییم در اینجا تصویری هست و در جای دیگری نباید باشد. تاریخ سینما نشان می‌دهد که یک فیلم وقتی در ژانری قرار می‌گیرد، ناچارا تصاویری را نشان می‌دهد که گویی در فیلم‌های دیگر بوده و این هیچ ایرادی ندارد. اصلا از برداشت آزاد تصاویر هم بگذریم و در مورد کپی کردن از سکانس‌ها هم حرف بزنیم اگر بتوانی چندین تصویر از فیلم‌های متفاوت را بگیری و در کنار هم، در خدمت سوژه موقعیت و یا داستان خود قرار بدهی، بازهم کار بزرگی کردی. به عنوان مثال در سینمای جهان، تارانتینو استاد مسلم اینکار است. تصاویری از سینمای جهان در فیلمهایش وجود دارد که قبلا خیلی از آنها در فیلم دیگری بوده است. از تصاویر وسترن‌های اسپاگتی در فیلم جانگوی آزاد شده، تا تصاویر جنگ‌های تن به تن در فیلمهای بیل را بکش. فارغ از این بحث که ناچارا بعضی از تصاویر فیلمهای موجود در یک ژانر، نزدیک بهم و یا حتی یکسان می‌شوند، باید عنوان کرد که هومن سیدی این فیلم را در سینمای ایران ساخته است که در این ژانر بسیار فقیر است. هومن سیدی را باید تشویق کرد تا به بازیگوشی و شجاعت خودش در این ژانر ادامه دهد، تا بازهم تصاویری زیبا و پرالتهاب از حقایقی که در جامعه خودمان وجود دارند، بسازد.