چرا مارتین اسکورسیزی این سریال را دوست ندارد؟
به گزارش سلام سینما، فیلمها و سریالهای گانگستری، از همان ابتدای تاریخ سینما، برجسته بوده و هستند. برخلاف آثار بسیاری که در این سالها تولید شده، دو نام بیشتر از بقیه در ژانر مافیایی به چشم میخورد.
در ابتدا کارگردان اسطورهای چون مارتین اسکورسیزی با آثاری چون، مرد ایرلندی، رفقای خوب، کازینو و مرحوم، پادشاه چنین ژانری است.
اما یک مجموعه تلویزیونی گانگستری وجود دارد که به اندازه آثار این کارگرگردان محبوب است. در سال 1991 سریال خانواده سوپرانو، ساخته دیوید چیس از شبکه HBO پخش
خود را آغاز و نام جیمز گاندولفینی در نقش تونی سوپرانو را جاودانه کرد.
این سریال 25 سال پس از پخش و با پایانی بینظیر، هنوز نیز به عنوان یکی از بهترینهای تاریخ تلویزیون محسوب میشود.
با وجود شباهت سبک بین مارتین اسکورسیزی و خانواده سوپرانو، این کارگردان هیچ گاه طرفدار این سریال مافیایی نبوده است.
مارتین اسکورسیزی و دیوید چیس بسیار به هم شبیه هستند. هر دو بالای 80 سال سن دارند و در نیویورک متولد شدهاند. این دو کارگردان به دلیل علاقه خود به ژانر گانگستری، چهره صنعت سرگرمی را برای همیشه تغییر دادند.
دیوید چیس عاشق و دلباخته فیلم رفقای خوب مارتین اسکورسیزی شد. اگر مدرک میخواهید تنها کافی است به مجموعه بازیگران سریال خانواده سوپرانو در طول 6 فصل آن نگاهی بیندازید. تعداد زیادی از بازیگران رفقای خوب در این سریال نیز حضور دارند.
از جمله آنها میتوان به لورین براکو، مایکل امپریولی و وینسنت پاستوره اشاره کرد.
رفقای خوب به قدری به خانواده سوپرانو شبیه بود گویی این دو در واقع با یکدیگر مرتبط بودند. با وجود عشق بیحد و اندازه دیوید چیس به مارتین اسکورسیزی، متاسفانه این حس دو طرفه نیست.
مارتین اسکورسیزی در مصاحبهای در سال 2019 از عدم ارتباط خود با این سریال پرده برداشت: "به گمانم تنها یک اپیزود از خانواده سوپرانو را دیدم، زیرا نمیتوانستم با آن نسل زیرزمینی ارتباط برقرار کنم. این آدمها داخل خانههای بزرگ خود در نیوجرسی زندگی میکنند؟ این را نتوانستم درک کنم. جلوی فرزندان خود، سر میز غذا فحاشی میکنند؟ آن را هم نفهمیدم. من بدین شکل تربیت نشدهام."
شاید مارتین اسکورسیزی خانواده سوپرانوها را تقلید سخیفی از رفقای خوب خود میداند. او معتقد است در چنین فیلمهایی خشونت به دلیل هزینههای اخلاقی خود، لذتبخش نیستند.
او شاید گمان میکند خشونت سریال خانواده سوپرانو تنها برای باحال جلوه دادن شخصیتها وجود داشته و کاری هم با اخلاقیات ندارد.
در صورتی که جان بسیاری از افراد در این سریال گرفته شده و هیچ وقت آن را باشکوه به تصویر نکشیدهاند. شخصیتهایی که زندگیهای باکلاس و پرزرقوبرق دارند، زیاد دوام نمیآورند.
در یک کلام، خانواده سوپرانو از خشونت متنفر است.
بله درست است، شخصیتها در این سریال زیاد ناسزا گفته و خانههای بزرگی دارند، زیرا آنها آدمهای احمقی هستند که از درآمدهای اشتباه خود به مقام رسیده و میخواهند آن را به رخ همه بکشند.
مارتین اسکورسیزی بدین صورت تربیت نشده، اما مسئله این نیست. بیشتر آثار او هیچ ارتباطی با زندگی شخصیاش ندارند. در واقع بیشتر آنها براساس داستانهای تراژیک واقعی از گانگسترهایی است که از عرش به فرش میرسند.
دلیل اصلی موفقیت خانواده سوپرانو، شخصیت عادی تونی سوپرانو بود. او یک رئیس مافیایی کلیشهای نیست. شباهتهایی با آنها دارد، اما نسبت به کاریکاتورهای فیلمهای اسکورسیزی فرق دارد.
او واقعی و خام بود. آری خانه او بزرگ بود، اما هیچ گاه از زندگی مجلل خوشش نمیآمد. اگر در یک روز عادی در خیابان به تونی سوپرانو برخورد میکردید، یک مرد کاملا عادی به نظرتان میآمد.
چیزی که این شخصیت را خلق کرد، کشمکشهای درونی او بود. خانواده سوپرانو هیچ گاه داستانی درباره خشونت نیست. قتلها در نتیجه یک دعوا یا یک واقعه رخ میداد، اما تمرکز اصلی سریال نبود. داستان اصلی در مورد شخصیتها است. برای همین آن را هر فصل دنبال میکردیم.
این سریال همچنین درباره خانواده است. گویی یک فیلم مافیایی ناخواسته به سمت جدیدی رفته و در سطحی عمیقتر و قابل لمستر ظاهر شده است.
حیف که مارتین اسکورسیزی چنین جنبههایی از سریال را ندیده است.