جستجو در سایت

1404/02/30 21:50
اختصاصی سلام سینما

نقد فیلم «یک تصادف ساده»: بازگشتی جسورانه از جعفر پناهی به جشنواره کن

نقد فیلم «یک تصادف ساده»: بازگشتی جسورانه از جعفر پناهی به جشنواره کن
جعفر پناهی با فیلمی تکان‌دهنده و انتقام‌جویانه، پس از مدتی سکوت، بار دیگر درخشید؛ یک تصادف ساده نه‌تنها پنجره‌ای تازه به زندگی کارگران و قربانیان سرمایه می‌گشاید، بلکه در مرز باریک طنز و تراژدی، حقیقت را با چاقویی برهنه روایت می‌کند.

اختصاصی سلام سینما - جعفر پناهی، فیلم‌ساز برجسته‌ای که همواره حقیقت را در قاب دوربین جست‌وجو کرده، این بار با اثری شخصی‌تر و تلخ‌تر به دنیای سینما بازگشته است. «یک تصادف ساده» (It Was Just an Accident) بازتابی‌ است از سال‌ها سکوت و درون‌نگری کارگردانی که دوباره بعد سال‌ها با پای خود به جشنواره کن بازگشته؛ آن هم این ‌بار در بخش مسابقه اصلی و در سودای نخل طلا.

فیلم با تصادف کوچکی آغاز می‌شود، اما همان‌طور که از جعفر پناهی انتظار می‌رود، این برخورد ساده، سرآغاز انفجاری درونی‌ است در دل جامعه‌ای فراموش‌شده. روایتی از رنج‌های کارگران، حقارت‌های فراموش‌شده، و انتقامی که نه از خشم، که از زخمی کهنه‌ ریشه می‌گیرد.

جعفر پناهی در سال 2018 نیز با فیلم «سه رخ» (3 Faces) در بخش رقابت‌های کن شرکت کرد. همچنین جایزه دوربین طلایی را برای فیلم «بادکنک سفید» (The White Ballon) در سال 1995 به خود اختصاص داد. او در سال 2003 نیز برای فیلم «طلای سرخ» (Crimson Gold) برنده جایزه هیئت داوران برای کارهای نو و نگاهی نو شد. 

جعفر پناهی با ظرافت، طنزی تلخ و گاه نیش‌دار را در تار و پود داستان می‌تند. مخاطب گاهی می‌خندد، اما خنده‌ای که در پشت آن حس اضطراب و ناباوری موج می‌زند.

داستان فیلم «یک تصادف ساده» چیست؟

در آغاز فیلم خانواده‌ای را می‌بینیم که در دل تاریکی شب با ماشین خود در حال بازگشت به خانه هستند. ناگهان خودرو با چیزی تصادف می‌کند. 

پدر خانواده از ماشین پیاده شده و سگ فلک‌زده‌ای را در مقابل خود می‌بیند و در خارج از قاب این حیوان را از عذاب خود می‌رهاند. تا زمانی که به منزل برسند، رانندگی ادامه پیدا می‌کند، اما پیش از آن مکانیکی به نام وحید (با بازی وحید مبصری) تماس نگران‌کننده‌ای دریافت کرده و روی موتورسیکلت خود می‌پرد و در نهایت خود را به خانواده مورد نظر و ماشین از فرم افتاده آن‌ها می‌رساند.  او از دور به پارک شدن ماشین در گاراژ خانه می‌نگرد. وحید باید صبح روز بعد با یدک‌کشی باز گردد و ماشین را به تعمیرگاه خود ببرد. 

او پدر (با بازی ابراهیم عزیزی) را که اقبال نام دارد دنبال می‌کند. وحید فکر می‌کند این مرد در گذشته او را شکنجه کرده است. ناگهان او را به زمین می‌اندازد، دست، پا و چشمانش را می‌بندد و او را با خود به وسط بیابان می‌کشاند. وحید قصد دارد اقبال را زنده‌به‌گور کند. 

هنگامی که وحید مشغول دفن کردن اوست، پدر برای نجات جان خود التماس می‌کند. اقبال وحید را به جا نیاورده و علت این کار او را نمی‌داند. مرد نگهبان داستان، به علت داشتن پایی مصنوعیی، در میان زندانیان به پا خوکی شهرت داشته و حتی توسط برخی افراد چلاق خوانده می‌شود.

از پیش به وحید درباره مردی با پای مصنوعی اطلاع داده بودند. او اکنون قصد دارد انتقام خود را بگیرد، اما ترس و انکار اقبال او را به شک می‌اندازد؛ بنابراین دست نگه داشته و نظر اشخاص دیگری را جویا می‌شود. در ادامه توجه شما را به نظر برخی از منتقدان نسبت به آخرین اثر جعفر پناهی جلب می‌کنیم. 

پیت هموند، منتقد خبرگزاری ددلاین 

همان‌طور که پیش‌تر اشاره کردیم، یک تصادف ساده بر خلاف داستان جدی خود، گهگاهی بیننده را می‌خنداند. بااین‌حال قراردادن این واماندگان در چنین بستری کمی بیهوده و حتی مضحک جلوه می‌کند. 
یک تصادف ساده بیانیه‌ قدرتمندی برای انسانیت است و به‌عنوان یک هشدار عمل می‌کند. داستان آن جهان‌شمول بوده و ممکن است برای هر آدمی اتفاق بیفتد. 

پیتر دیبروژ، منتقد خبرگزاری ورایتی 

شاید عجیب به نظر برسد؛ اما شخصیت‌های فیلم یک تصادف ساده با طنز نیش‌دار خود، به سبک پوچ‌گرایانه ساموئل بکت و یا حتی «سگ‌های انباری» (Reservoir Dogs) ساخته کوئنتین تارانتینو، محصول 1992 شباهت بسیاری دارد. 

جعفر پناهی وحید را به مخاطب معرفی می‌کند، اما در بیننده هیچ حسی را نسبت به او برنمی‌انگیزد. روایت ساده این فیلم داستان‌های درام پس از جنگ‌ جهانی دوم را یادآور می‌شود؛ زمانی که نجات‌یافتگان مجرمان حکومت نازی را شناسایی کرده و آن‌ها را به سزای اعمالشان می‌رساندند. 

دیوید ارلیچ، منتقد ایندی‌وایر 

سکانس ابتدایی یک تصادف ساده ما را به یاد عباس کیارستمی و علاقه او به اتومبیل می‌اندازد. از نظر او ماشین‌ها در عین داشتن فضای خصوصی، وسایل نقلیه عمومی هستند. 

تصاویر مخدوش و موج‌دار دیوید لینچی این فیلم با ساختار سایر آثار جعفر پناهی تفاوت بسیاری دارد. اقبال بیشتر زمان خود را خارج از قاب می‌گذراند؛ درصورتی‌که سایر بازیگران در مقابل دوربین دور هم جمع شده و با یکدیگر مکالمه کرده، اما بر نظر هیچ یک از آن‌ها تأکید خاصی نمی‌شود. 

یک تصادف ساده بار دیگر نشان می‌دهد که سینمای جعفر پناهی چیزی فراتر از روایت‌های روزمره است؛ او حقیقت را در تاریکی جاده‌ای شبانه، در لرزش دست‌های انتقام‌جو و در سکوتی کشدار  فریاد می‌زند. این فیلم نه‌فقط بازگشت یک هنرمند به صحنه جهانی است، بلکه آیینه‌ای است در برابر وجدانی که گاهی با یک تصادف ساده، بیدار می‌شود. 
 


فیلم های مرتبط
افراد مرتبط
پروفایل جعفر پناهی
جعفر پناهی
جعفر پناهی (زادهٔ ۲۰ تیر ۱۳۳۹ در شهر میانهٔ آذربایجان شرقی) کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس ایرانی است.
ارسال دیدگاه
captcha image: enter the code displayed in the image