جستجو در سایت

1404/03/11 19:36

کاغذ بی‌خط | بحران مطالعه و نقد کتاب در سینما

کاغذ بی‌خط | بحران مطالعه و نقد کتاب در سینما
فقدان مطالعه و نقد کتاب‌های سینمایی به یکی از معضلات این سال‌ها تبدیل شده است.
به گزارش سلام سینما

در چند نوبت از مجموعه نشست‌هایی که درباره نسبت کتاب و سینما در روز‌های نمایشگاه کتاب تهران برگزار می‌شد، به یکی از چالش‌های اساسی در این حوزه به دفعات اشاره شد که عبارت بود از فقدان مطالعه و نقد کتاب‌های سینمایی. به طور مشخص، یکی از کسانی که در این باره بسیار گله‌مند بود، رضا کیانیان بود که در پاسخ به پرسش‌هایی درباره این که چرا مثل سال‌های قبل کتاب نمی‌نویسد، اظهار داشته بود: «من دست به قلم هستم؛ اما چند سالی است که ننوشته‌ام. یکی از دلایلش این است کتاب‌هایی که می‌نوشتم، با این که پرفروش بودند و حتی در دانشگاه‌ها به آن‌ها ارجاع داده می‌شد؛ اما نقدی در مورد این کتاب‌ها نوشته نمی‌شد و هرگز استادی از من دعوت نکرد در مورد کتاب‌هایم با دانشجو‌ها حرف بزنم. حتی منتقدان نیز نقدی در مورد کتاب‌های من ننوشتند و گویا من اصلاً حرفی نزده‌ام.» در نوبتی دیگر از این مجموعه نشست‌ها، محسن آزرم، منتقد سینما و مؤلف و مترجم کتاب‌های سینمایی نیز از زاویه‌ای دیگر این چالش را مطرح کرد: «کتاب‌هایی که روزی پرفروش و اثرگذار بودند، حالا کمتر خوانده می‌شوند. به عنوان مثال کتابی که بابک احمدی درباره تارکوفسکی نوشته بود، زمانی محل بحث و گفت‌وگو‌های فراوانی در محافل فرهنگی بود و افراد مهمی نظیر ایرج کریمی نقد‌هایی بر آن نوشتند. اما امروز نسل جوان کمتر به چنین آثار تحلیلی گرایش دارد. برخی ترجیح می‌دهند سینما را صرفاً از راه تماشای فیلم یاد بگیرند و مطالعه را بی‌فایده می‌دانند.»

بحران مطالعه در ادبیات سینمایی ایران، اگرچه تا حد زیادی می‌تواند برآمده از بحران مطلعه در سطوح کلی‌تر جامعه باشد، اما از این جهت که سینما، هنری به شدت وابسته به متن و ادبیات است، ماجرا حادتر می‌شود. سینما در ذات خود هویتی بصری دارد که با ریتم و ضرباهنگ در بستر زمان، واقعیت و خیال را بازآفرینی می‌کند و این ویژگی در استناد به قصه، متن، سرگذشت، تاریخ، حکایت، جستار و ادبیات تبلور می‌یابد. این ساحت، نیاز به استمرار و احیا و نوشدگی دارد و چنین فرایندی ممکن نیست مگر با بده بستان فرهنگی‌ای که در اثر مطالعه و تحلیل ادبیات سینمایی حاصل می‌شود. واقعیت تلخ آن است که حتی بسیاری از سینماگران ایرانی، به‌ویژه کارگردانان و فیلم‌سازان، بیشتر از طریق تجربه عملی (کار در پروژه‌ها، دستیاری یا یادگیری در میدان) به سینما وارد شده‌اند تا مطالعه آکادمیک یا کتاب‌های نظری. این فرهنگ «کار عملی» باعث می‌شود مطالعه کتاب‌های سینمایی (مانند نظریه فیلم یا تاریخ سینما) در اولویت نباشد. از سوی دیگر سینماگران در ایران اغلب با چالش‌های مالی و زمانی مواجه هستند. تولید فیلم در شرایط کنونی اقتصادی، دشوار است و با بودجه‌های محدودی که بدان تخصیص داده می‌شود، وقت و انرژی کمی برای مطالعه کتاب‌های تخصصی باقی می‌گذارد. یادگیری سینما اغلب از طریق گفت‌وگو با همکاران، کارگاه‌های عملی، یا تماشای فیلم‌ها انجام می‌گیرد و این فرهنگ شفاهی باعث می‌شود که مطالعه کتاب‌های سینمایی به‌عنوان یک منبع اصلی یادگیری کمتر مورد توجه قرار گیرد. برای سینماگران و سینمادوستان و حتی دانشجویان، تماشای فیلم‌ها یا تحلیل بصری آثار سینمایی جذاب‌تر و مستقیم‌تر از خواندن کتاب‌های نظری است. برای مثال، یک کارگردان ممکن است ترجیح دهد فیلم‌های تارکوفسکی یا کوروساوا را تماشا کند تا اینکه کتابی درباره نظریه‌های آن‌ها بخواند. در حوزه‌های آکادمیک، هرچند برخی دانشگاه‌ها در ایران رشته‌های مرتبط با سینما دارند، اما آموزش آکادمیک گسترده و عمیق در زمینه نظریه سینما یا تحلیل فیلم کمتر رایج است. این موضوع باعث می‌شود حتی سینماگران حرفه‌ای کمتر با فرهنگ مطالعه کتاب‌های سینمایی آشنا شوند. در واقع در محافل سینمایی ما، بحث‌ها بیشتر حول تولید، جشنواره‌ها یا مسائل روز سینمایی می‌چرخد تا معرفی و نقد کتاب‌های سینمایی. برخی از نشریات سینمایی نیز که زمانی صفحات مربوط به معرفی و نقد کتاب داشته‌اند و نویسندگانی تخصصی به این امر تشخص داشتند (مثلاً زنده‌یاد اصغر یوسفی‌نژاد) اکنون فتیله این حوزه را پایین کشیده‌اند و به جایش ترجیح می‌دهند وارد موضوعاتی متناسب با ذائقه هیجانی مخاطب جوان نسل جدید شوند.

ترویج مطالعه و نقد کتاب‌های سینمایی در ایران نیازمند ترکیبی از اقدامات رسانه‌ای، آموزشی و حمایتی است. شاید بتوان با تمرکز بر دسترسی‌پذیری، جذابیت محتوا و جلب مشارکت سینماگران و مخاطبان عام، فرهنگ مطالعه این کتاب‌ها را تا حدی تقویت کرد. مواردی مانند راه‌اندازی وب‌سایت‌ها یا بخش‌هایی در پلتفرم‌های موجود برای معرفی و نقد کتاب‌های سینمایی، تولید محتوای مناسب مانند پادکست‌ها یا ویدیو‌های کوتاه که کتاب‌های سینمایی را معرفی کنند، سازماندهی کارگاه‌های آموزشی در دانشگاه‌ها، سینما‌ها یا کافه‌های فرهنگی با حضور اساتید، سینماگران، مترجمان و منتقدان برای معرفی کتاب‌های سینمایی، برگزاری جلسات کتاب‌خوانی گروهی با تمرکز بر آثار مکتوب سینمایی و ایجاد چالش‌های مطالعه در شبکه‌های اجتماعی (مانند چالش خواندن یک کتاب سینمایی در ماه) می‌توانند مصداق‌هایی برای افزایش روند کتابخوانی در سپهر سینما باشند.

آبشخور سینما از جهات مختلف تولیدی، هنری، آموزشی و تحلیلی، کتاب است. تصور جهان از جمله جهان سینما بدون کتاب، همان دنیایی خواهد بود که جرج اورول، ری بردبری و آلدوس هاکسلی ترسیم کرده‌اند: دنیایی عاری از فردیت، خلاقیت و پرسشگری که در عمق لذت‌جویی و مصرف سرگرمی‌های سطحی، به انفعال مطلق رسیده است.
 

مهرزاد دانش

منبع: روزنامه سازندگی


اخبار مرتبط
ارسال دیدگاه
captcha image: enter the code displayed in the image