نقد فیلم Bad Apples؛ طنز تلخ آموزشی با بازی درخشان سرشه رونان که نیمهکاره میماند

ترجمه اختصاصی سلام سینما – نگار رعنایی: «سیبهای فاسد» (Bad Apples)، ساخته جاناتان اتزلر و اقتباسی از رمان سوئدی (The Unwanted)نوشته راسموس لیندگرن، با فضایی تاریک و در عین حال طنزآلود، سرنوشت یک معلم درمانده را دنبال میکند که درگیر شاگردی پرخاشگر و غیرقابل کنترل میشود. با وجود ظرفیت بالای داستان برای تبدیلشدن به اثری شوکهکننده، «سیبهای فاسد» میان تردید و محافظهکاری سرگردان است و فرصت پررنگی برای طرح دیدگاهی رادیکالتر از دست میدهد.
در فیلم «سیبهای فاسد»، سرشه رونان نقش «ماریا» را ایفا میکند؛ معلمی تنها در شهری خاکستریگون در بریتانیا که شور و شوق اولیهاش در تدریس به مرور رنگ باخته است. علت این فرسودگی، شاگردی به نام «دنی» (با بازی ادی والر) است؛ پسربچهای خشونتطلب که تمام تمرکز کلاس و توان ماریا را به خود اختصاص داده و او را به نگهبانی از جمعی خشمگین بدل کرده است.
کارگردان، جاناتان اتزلر، بهخوبی ناامیدی و بنبست محیط آموزشی را به تصویر میکشد، اما فیلم بیش از آنکه فریادی برای وضعیت معلمان کمقدردان و کممنبع باشد، به دنبال ساختن فضایی از تخطی و مرزشکنی اخلاقی است. با وقوع یک جرم شتابزده، رابطه ماریا و دنی شکل تازهای به خود میگیرد؛ مسیری که هرچه جلوتر میرود، بیشتر از باورپذیری دور میشود.
رونان در نقش ماریا نمایشی چندلایه ارائه میدهد؛ او همزمان خشم فروخورده و عطش خطرناک شخصیتش را آشکار میکند و تماشاگر را در تعلیقی دائمی نگه میدارد. والر نیز در نخستین حضور جدیاش، با ترکیبی از بیرحمی و آسیبپذیری، دنی را به پسرکی در آستانه سقوط یا نجات بدل میسازد. حضور نیا براون در نقش «پاولین» – شاگردی ظاهراً بیآزار اما در باطن بیرحم – نیز بهعنوان نقطهای محوری، جنبه تاریکتر و شاید ترسناکتر سیستم آموزشی را نمایان میکند.
با وجود لحظاتی از طنز سیاه و تصویرسازی فنی قوی، از جمله نمای پایانی اثرگذار، فیلم در کلیت خود میان شوخطبعی و رادیکالیسم سرگردان میماند. فقدان موضعگیری جسورانه یا استدلالی پیچیده باعث میشود «سیبهای فاسد» بیشتر شبیه به آزمایشی نیمهکاره جلوه کند تا اثری تکاندهنده و ماندگار.
این فیلم که نخستین بار در جشنواره فیلم تورنتو ۲۰۲۵ به نمایش درآمد، قرار است در آینده نزدیک اکران عمومی شود.