ریدلی اسکات از رازها، رنجها و رؤیاهای ناتمام میگوید

ریدلی اسکات، فیلمساز برجسته بریتانیایی، در گفتوگویی تازه با وبسایت ایندی وایر، از فراز و نشیبهای تولید این فیلم، بازتاب آن در فضای فرهنگی پس از ۱۱ سپتامبر، نسخه کارگردان و حتی پروژهای ناتمام در ژانر وسترن سخن گفته است.
بیشتر بخوانید:
این مرد خستگی نمیشناسد | شروع پروژه جدید ریدلی اسکات
نقد و بررسی گلادیاتور 2 به کارگردانی ریدلی اسکات
نبرد دائمی هنر و بازار
ریدلی اسکات با صراحتی همیشگی از مداخلههای استودیوها در روند تولید آثارش انتقاد میکند:
"میتوان درباره اینکه هالیوود چگونه فیلمهایم را کوتاه کرد یک کتاب نوشت و این تازه فصل اول آن است. همیشه میان هنر و تجارت یک رقص تهاجمی وجود دارد. وقتی کسی ۲۰۰ میلیون دلار برای ساخت فیلمی سرمایهگذاری میکند، بدیهی است که میخواهد در روند ساخت نظر بدهد؛ و گاه همین مداخلهها به قیمت ازبینرفتن هویت اثر تمام میشود."
ریدلی اسکات که پیش از ورود به سینما، سالها در صنعت تبلیغات فعالیت داشته و تجربه ساخت هزاران آگهی را در کارنامهاش دارد، از ورودش به هالیوود میگوید:
"نخستین فیلمم، «دوئلبازها» (Duellists)، جایزه بهترین فیلم اول جشنواره کن را گرفت. پس از آن، «بیگانه» (Alien)، «بلید رانر» (Blade Runner) و «افسانه» (Legend) را ساختم؛ اما تا مدتها هیچکس نمیدانست با فیلمهایم چه کند."
نگاهی متفاوت به تاریخ در فیلم قلمرو بهشت
ریدلی اسکات درباره انتخاب موضوع جنگهای صلیبی در فضایی که هنوز از واقعه ۱۱ سپتامبر متأثر بود، چنین توضیح میدهد:
"ویلیام موناگان، نویسنده فیلمنامه، روایت را از زاویهای معکوس دید. در این داستان، غرب متجاوز است، نه نجاتدهنده. این نگرش در آن زمان بسیار حساس بود. اما من شخصاً در فرهنگ مراکش احساس راحتی میکردم. زمانی که فیلمنامه را به پادشاه مراکش ارائه کردیم، گفت: "این اثر به دین و فرهنگ من احترام گذاشته. از آن حمایت میکنم." این شد آغاز یکی از بهترین همکاریهای من در مراکش، جایی که تا کنون پنج پروژه را در آن ساختهام."
از گلادیاتور تا قلمرو بهشت
ریدلی اسکات در پاسخ به پرسشی درباره تفاوت لحن «قلمرو بهشت» (Kingdom of Heaven) با «گلادیاتور» (Gladiator)، میگوید:
"طبیعتاً جذب مخاطب گسترده، ارزش اقتصادی بالایی دارد. اما این فیلم ریتم و زبان دیگری میطلبید. قرار نبود نمایشی قهرمانمحور یا پرزرقوبرق باشد، بلکه تلاشی بود برای ارائه نگاهی ژرفتر به تاریخ."
حذف شخصیتها و دلخوری بازیگران
یکی از حواشی مهم این فیلم، حذف بخشهایی از نقش اوا گرین در نسخه اکران عمومی است. ریدلی اسکات در این باره میگوید:
"اوا هرگز من را بهخاطر این تصمیم نبخشید. مادرش هم از این بابت شدیداً ابراز ناراحتی کرد. اما برای اکران عمومی، مجبور به کوتاهسازی بودم. در نسخه کارگردان، شخصیت او عمق و پیچیدگی بیشتری دارد. همچنین شخصیت پسر سیبیلا که در نسخه نهایی حذف شده بود، در نسخه کامل وجود دارد و به روایت عمق بیشتری میبخشد."
ادوارد نورتون و انتخابی خاص
یکی از شخصیتهای تأثیرگذار فیلم، پادشاه جذامی اورشلیم است که با چهره پوشیده ظاهر میشود. نقش این شخصیت را ادوارد نورتون ایفا کرده، اما نام او در تیتراژ نیامده است. ریدلی اسکات در توضیح این تصمیم میگوید:
"خود ادوارد نورتون خواست که نامش ذکر نشود. به او گفتم مطمئنی؟ پاسخ داد: فقط میخواهم در این فیلم باشم؛ نیازی به آوردن نامم نیست."
صلاحالدین و بازیگری از خاورمیانه
ریدلی اسکات همچنین از انتخاب غسان مسعود در نقش صلاحالدین ایوبی یاد میکند و او را یکی از واقعگرایانهترین اجراهای ممکن میداند:
"مسعود باوقار و دقت نقش صلاحالدین را بازی کرد. شخصیتی که ثروتمند و افراطگرا نبود. او را مؤمن و استوار خطاب میکردند. خروج بدون خونریزی مسیحیان از اورشلیم یکی از نقاط قوت داستان بود که حتی در برابر فشار تندروهای اطرافش، با قاطعیت ایستادگی کرد."
رؤیای ناتمام؛ یک وسترن اصیل
در پایان گفتوگو، ریدلی اسکات از فیلمنامهای میگوید که هنوز موفق به ساخت آن نشده است؛ یک وسترن متفاوت و عمیق، نوشته یکی از نویسندگان موردعلاقهاش که در دوران پاندمی کووید-۱۹ درگذشت.
"این بهترین وسترنی است که خواندهام. نه درباره شهر، بارها، درهای نوسانی و گاوچرانها، بلکه درباره انسانهایی که در سرمای منفی ۴۰ درجه یا گرمای طاقتفرسای دشتها با طبیعت و فرهنگ بومیان روبهرو میشوند. هنوز آن فیلمنامه را دارم و امیدوارم فرصتی برای ساختش پیش آید."
آیندهای برای روایتهای فراموششده
ریدلی اسکات به فیلمهایی اشاره میکند که روزی کمفروش بودند؛ اما بعدها با گذشت زمان و عرضه نسخههای کارگردان، جایگاه واقعی خود را پیدا کردند. او معتقد است که سینما، اگر درست دیده شود، میتواند آموزش دهد و ذهنها را باز کند.
نسخه کارگردان قلمرو بهشت، اکنون فرصتی تازه برای ارزیابی دوباره این اثر فراهم کرده است؛ فیلمی که روزگاری نادیده گرفته شد، اما امروز بهعنوان یکی از بهترین آثار ریدلی اسکات شناخته میشود. شاید رؤیای ساخت آن وسترن خاص نیز، در سالهای پیشرو به حقیقت بپیوندد. چرا که به نظر میرسد آتش خلاقیت در ذهن این فیلمساز کهنهکار هنوز خاموش نشده است.