آقای چاوشی پرچمت بالاتر رفت

یکی از نکتههای مهمی که پس از حمله جنایتکارانه رژیم صهیونیستی به کشورمان مورد توجه قرار گرفت، کنشگری های ویژه تعدادی از هنرمندان عرصه های مختلف به ویژه حوزه موسیقی بود که توانست به عنوان مولفهای مهم در ایجاد همگرایی، اتحاد ملی و میهن پرستی ایرانیان ایفای نقش کند. این نوع واکنشها در بزنگاه هایی که کشور عزیزمان با آن مواجه می شد گاه به شکلی کمرنگ و گاه به شکلی دیگر نمود خود را نشان میداد و دربرگیرنده فراز و نشیب هایی بود که میبایست در گزاره های مختلف محتوایی مورد واکاوی قرار گیرد.
اما یکی از نقاط عطف نمایش این وحدت ملی و انسجام که توانست به عنوان یکی از خاطره انگیزترین، ماندگارترین و زیباترین جلوههای واکنش هنرمندان مورد توجه قرار گیرد کنشگری یک هنرمند مطرح موسیقی پاپ به نام محسن چاوشی بود که در کنار تعدادی اندک از خوانندگان پرطرفدار توانست دین خود را به آنچه وظیفه و رسالت یک هنرمند در چنین شرایطی توصیف میکنیم، ادا کند. مسیری که متاسفانه آن گونه که باید در برخی هنرمندان که در کنسرتهای متعدد ملی و بین المللی خود از ایران و ایرانی حرف میزدند و میخواندند، کمتر دیده شد و به غیر از انتشار چند استوری محدود که به نظر میآمد برای «رفع تکلیف» منتشر شده است، کار خاص دیگری انجام ندادند.
و چه خوب که هنرمندانی چون محسن چاوشی، همایون شجریان، رضا صادقی، مصطفی راغب در این مسیر به درستی و با درایت و آگاهی که از خود نشان دادند ابتدا واکنش های خود را نسبت به شهادت هم وطنان عزیزمان منتشر کردند و بعد از مدتی بسیار کوتاه تلاش کردند تا ضمن تولید یا انتشار آثاری موسیقایی مرتبط با حال و هوای این روزها در حوزه ارتقا وحدت ملی، انسجام و هم دلی ایرانیان گام های درستی بردارند. مسیری که محسن چاوشی به عنوان یک خواننده پیشرو توانست به عنوان یکی از اصلیترینها نام خود را در این بخش از تاریخ موسیقی کشور عزیزمان ثبت کند.
او همین چند روز پیش بود که در راستای دیگر فعالیت های موسیقایی دغدغه مندانه خود اقدام به انتشار تک آهنگ «علاج» با ترانهای از کاظم بهمنی کرد که در قالب یک اثر حماسی و شجاعانه در برابر رژیم صهیونیستی تبدیل به پروژهای معتبر و دارای استحکام شد و توانست به سرعت هرچه تمامتر به یکی از بهترین آثار ملی میهنی مرتبط با این حمله های جنایتکارانه بدل شود. اثری شریف که ترانهاش گویی برای این روزها نوشته شده و محسن چاوشی با هوشمندی ذاتی خود در حوزه آهنگسازی و تنظیم و انتخاب سازها شرایطی را فراهم کرد که مفهوم ترانه به بهترین و حماسی ترین شکل ممکن پیش روی مخاطبانی قرار داده شود که وطن دوستیشان را در این روزها به درستی ثابت کردند.
چاوشی در مطلع ترانه «علاج» با یک ترفند هوشمندانه که تداعیکننده صدای آماده کردن یک اسلحه برای شلیک است، مخاطب را برای شنیدن قطعه ای آماده می کند که فعلا در آن از حس و حال عاشقانه های جاری زندگی خبری نیست و شنونده را به شنیدن قطعه ای دعوت می کند که سراسر عشق به وطن و مبارزه با جنایات و ظلمی است که در این دنیای پر از ناجوانمردی و نابرابری آن را مشاهده کرده است. او در این قطعه به عنوان یک خواننده که قبلتر هم عشق به مهین و ملت را در برخی ترانه هایش اثبات کرده بود، مانند سربازی شجاع از امیدی حرف می زند که در این روزها با کلید واژه «اتحاد» ایرانیان ترکیب شده و حماسه ای را ثبت میکند که قطعا میتواند به عنوان یک بزنگاه ارزشمند در تاریخ معاصر ایران به یادگار بماند.
چاوشی به مثابه یک هنرمند صلح طلب و عاشق وطن در این روایت موسیقایی اگرچه از محکومیت جنگ و خون ریزی حرف می زند، اما خود و ملتش را سربازان دلیری توصیف می کند که حاضر هستند برای مام میهن از جان و وجودشان بگذرند. او «علاج» عبور از این بزنگاه های سخت و دشوار را «وطن» میداند و با موسیقی از افرادی حرف میزند که فقط لب و دهن هستند و در این جنگ تن به تن آنچنان که باید در کنار ایرانیان دلاور قرار نمیگیرند. او در این مسیر انگار با موسیقی در یک میدان جنگ است و با سلاح ترانه و موسیقی مشغول رجزخوانی برای دشمن کودک کشی است که امروز در دنیا تبدیل به جرثومه ظلم و ستم شده است.
او با همین موسیقی پرمعنا از خشمی حرف میزند که با یک شمشیر دو دم اجازه نمیدهد ذره ای از خاک پاک وطن به دست دشمن برسد. مسیری که در آن پروردگارمان مراقب و پاسدار مردمانش است و اجازه نمیدهد آن دسته از اجنبیهای بدخواه میهن و ملت آسیبی به ایران عزیزمان وارد کنند و این یعنی خلق یک قاب ماندگار موسیقایی در دو جبهه جنگ سخت و نرم که توانست بار دیگر نام این هنرمند را بر تارک موسیقی پاپ ایران ثبت کند؛ هنرمندی که نشان داده علاقه ای به فعالیت های سیاسی و جناحی ندارد اما هر زمان که لازم بوده مانند یک سرباز واقعی وطن در خدمت دفاع از کیان کشوری بوده که در بزنگاه های مهم نیازمند حضور چنین ستارگانی برای دعوت به حق طلبی بودهاست.
چارچوبی که متاسفانه در این چند روز فقط تعداد اندکی از خوانندگان مطرح، آن را در ورطه عمل نشان دادند و برخی از بزرگان این عرصه که طی ماه های گذشته چندین کنسرت داخلی و خارجی چندین هزار نفری را برگزار کردند فقط برای «رفع تکلیف» دست به اقداماتی کم تاثیر زدند.
کنشگریهای محسن چاوشی پس از حمله جنایتکارانه رژیم صهیونیستی به خاک کشورمان که منجر به شهادت تعدادی از هموطنان، فرماندهان شجاع و دانشمندان شریف هسته ای شد، محبوبیت این هنرمند را افزایش داد.
به گزارش خبرنگار مهر، یکی از نکتههای مهمی که پس از حمله جنایتکارانه رژیم صهیونیستی به کشورمان مورد توجه قرار گرفت، کنشگری های ویژه تعدادی از هنرمندان عرصه های مختلف به ویژه حوزه موسیقی بود که توانست به عنوان مولفهای مهم در ایجاد همگرایی، اتحاد ملی و میهن پرستی ایرانیان ایفای نقش کند. این نوع واکنشها در بزنگاه هایی که کشور عزیزمان با آن مواجه می شد گاه به شکلی کمرنگ و گاه به شکلی دیگر نمود خود را نشان میداد و دربرگیرنده فراز و نشیب هایی بود که میبایست در گزاره های مختلف محتوایی مورد واکاوی قرار گیرد.
اما یکی از نقاط عطف نمایش این وحدت ملی و انسجام که توانست به عنوان یکی از خاطره انگیزترین، ماندگارترین و زیباترین جلوههای واکنش هنرمندان مورد توجه قرار گیرد کنشگری یک هنرمند مطرح موسیقی پاپ به نام محسن چاوشی بود که در کنار تعدادی اندک از خوانندگان پرطرفدار توانست دین خود را به آنچه وظیفه و رسالت یک هنرمند در چنین شرایطی توصیف میکنیم، ادا کند. مسیری که متاسفانه آن گونه که باید در برخی هنرمندان که در کنسرتهای متعدد ملی و بین المللی خود از ایران و ایرانی حرف میزدند و میخواندند، کمتر دیده شد و به غیر از انتشار چند استوری محدود که به نظر میآمد برای «رفع تکلیف» منتشر شده است، کار خاص دیگری انجام ندادند.
و چه خوب که هنرمندانی چون محسن چاوشی، همایون شجریان، رضا صادقی، مصطفی راغب در این مسیر به درستی و با درایت و آگاهی که از خود نشان دادند ابتدا واکنش های خود را نسبت به شهادت هم وطنان عزیزمان منتشر کردند و بعد از مدتی بسیار کوتاه تلاش کردند تا ضمن تولید یا انتشار آثاری موسیقایی مرتبط با حال و هوای این روزها در حوزه ارتقا وحدت ملی، انسجام و هم دلی ایرانیان گام های درستی بردارند. مسیری که محسن چاوشی به عنوان یک خواننده پیشرو توانست به عنوان یکی از اصلیترینها نام خود را در این بخش از تاریخ موسیقی کشور عزیزمان ثبت کند.
او همین چند روز پیش بود که در راستای دیگر فعالیت های موسیقایی دغدغه مندانه خود اقدام به انتشار تک آهنگ «علاج» با ترانهای از کاظم بهمنی کرد که در قالب یک اثر حماسی و شجاعانه در برابر رژیم صهیونیستی تبدیل به پروژهای معتبر و دارای استحکام شد و توانست به سرعت هرچه تمامتر به یکی از بهترین آثار ملی میهنی مرتبط با این حمله های جنایتکارانه بدل شود. اثری شریف که ترانهاش گویی برای این روزها نوشته شده و محسن چاوشی با هوشمندی ذاتی خود در حوزه آهنگسازی و تنظیم و انتخاب سازها شرایطی را فراهم کرد که مفهوم ترانه به بهترین و حماسی ترین شکل ممکن پیش روی مخاطبانی قرار داده شود که وطن دوستیشان را در این روزها به درستی ثابت کردند.
چاوشی در مطلع ترانه «علاج» با یک ترفند هوشمندانه که تداعیکننده صدای آماده کردن یک اسلحه برای شلیک است، مخاطب را برای شنیدن قطعه ای آماده می کند که فعلا در آن از حس و حال عاشقانه های جاری زندگی خبری نیست و شنونده را به شنیدن قطعه ای دعوت می کند که سراسر عشق به وطن و مبارزه با جنایات و ظلمی است که در این دنیای پر از ناجوانمردی و نابرابری آن را مشاهده کرده است. او در این قطعه به عنوان یک خواننده که قبلتر هم عشق به مهین و ملت را در برخی ترانه هایش اثبات کرده بود، مانند سربازی شجاع از امیدی حرف می زند که در این روزها با کلید واژه «اتحاد» ایرانیان ترکیب شده و حماسه ای را ثبت میکند که قطعا میتواند به عنوان یک بزنگاه ارزشمند در تاریخ معاصر ایران به یادگار بماند.
چاوشی به مثابه یک هنرمند صلح طلب و عاشق وطن در این روایت موسیقایی اگرچه از محکومیت جنگ و خون ریزی حرف می زند، اما خود و ملتش را سربازان دلیری توصیف می کند که حاضر هستند برای مام میهن از جان و وجودشان بگذرند. او «علاج» عبور از این بزنگاه های سخت و دشوار را «وطن» میداند و با موسیقی از افرادی حرف میزند که فقط لب و دهن هستند و در این جنگ تن به تن آنچنان که باید در کنار ایرانیان دلاور قرار نمیگیرند. او در این مسیر انگار با موسیقی در یک میدان جنگ است و با سلاح ترانه و موسیقی مشغول رجزخوانی برای دشمن کودک کشی است که امروز در دنیا تبدیل به جرثومه ظلم و ستم شده است.
او با همین موسیقی پرمعنا از خشمی حرف میزند که با یک شمشیر دو دم اجازه نمیدهد ذره ای از خاک پاک وطن به دست دشمن برسد. مسیری که در آن پروردگارمان مراقب و پاسدار مردمانش است و اجازه نمیدهد آن دسته از اجنبیهای بدخواه میهن و ملت آسیبی به ایران عزیزمان وارد کنند و این یعنی خلق یک قاب ماندگار موسیقایی در دو جبهه جنگ سخت و نرم که توانست بار دیگر نام این هنرمند را بر تارک موسیقی پاپ ایران ثبت کند؛ هنرمندی که نشان داده علاقه ای به فعالیت های سیاسی و جناحی ندارد اما هر زمان که لازم بوده مانند یک سرباز واقعی وطن در خدمت دفاع از کیان کشوری بوده که در بزنگاه های مهم نیازمند حضور چنین ستارگانی برای دعوت به حق طلبی بودهاست.
چارچوبی که متاسفانه در این چند روز فقط تعداد اندکی از خوانندگان مطرح، آن را در ورطه عمل نشان دادند و برخی از بزرگان این عرصه که طی ماه های گذشته چندین کنسرت داخلی و خارجی چندین هزار نفری را برگزار کردند فقط برای «رفع تکلیف» دست به اقداماتی کم تاثیر زدند.
منبع: مهر