تابستان سرنوشتساز ابرقهرمانها؛ مارول و دیسی در تلاش برای نجات سینمای کمیکبوک

این روزها گفتن اینکه «دوران فیلمهای ابرقهرمانی تمام شده» واقعاً کار سادهای است — شاید حتی بیش از حد ساده. در ابتدای این ماه، فیلم «صاعقهها*» از مارول اکران شد و نقدهایی دریافت کرد که از قویترین نقدهای مثبت سالهای اخیر برای دنیای سینمایی مارول به شمار میرفتند، با این حال تا پایان ماه می، فروش داخلی آن (۱۷۴ میلیون دلار) از فروش آخر هفته افتتاحیهی فیلم «دکتر استرنج در چندجهانی دیوانگی» در سال ۲۰۲۲ (۱۸۷ میلیون دلار) کمتر خواهد بود. هفته گذشته، استودیو مارول اعلام کرد که تاریخ اکران فیلمهای «انتقامجویان: روز نابودی» و «انتقامجویان: جنگهای پنهان» از ماه می به دسامبر سالهای ۲۰۲۶ و ۲۰۲۷ منتقل شدهاند و سه پروژه بینام دیگر که قرار بود در همان بازه زمانی اکران شوند، فعلاً به طور کامل از برنامه اکران حذف شدهاند. تصمیم اول به کارگردانان فیلم، جو و آنتونی روسو، فرصت بیشتری میدهد تا دو مورد از بزرگترین و پرهزینهترین فیلمهای تاریخ را آماده کنند. تصمیم دوم اما صرفاً یک اقدام تجاری است: کاهش عرضه در پاسخ به کاهش واضح تقاضا.
نگاهی سریع به جدولهای فروش نشان میدهد که سلیقهی مخاطبان تغییر کرده و به سمت فیلمهایی مثل «گناهکاران»، «لیلو و استیچ» و «فیلم ماینکرفت» کشیده شده — فیلمهایی که صرفاً درباره قهرمانان نقابدار و فراانسانی نیستند که در آخرین لحظه تهدیدی بزرگ را نابود میکنند. اما در حالیکه شاید دیگر ابرقهرمانان نیروی بلامنازع گیشه نباشند، ادعای بیمصرف شدن کامل آنها هم اغراقآمیز است. از یک سو، برخی از این فیلمها همچنان پدیدهای جهانی هستند — مثل «ددپول و ولورین» در سال ۲۰۲۴ یا «مرد عنکبوتی: آنسوی دنیای عنکبوتی» و «نگهبانان کهکشان ۳» در ۲۰۲۳. از سوی دیگر، دیزنی و وارنر براز همچنان بهشدت به جذب تماشاگران جهانی برای اقتباسهای کمیکبوکی در مقیاس میلیارد دلاری متکی هستند.
در ماه ژوئیه، استودیوهای دیسی و مارول هر کدام ریسکهای خلاقانه قابلتوجهی میکنند تا جهانهای سینمایی خود را بازآفرینی و احیا کنند. فیلم «سوپرمن»، نوشته و کارگردانی شده توسط یکی از رؤسای دیسی، جیمز گان، نخستین فیلمی خواهد بود که سوپرمن در آن نقش اصلی را بازی میکند در حالی که دهها شخصیت ابرقهرمانی دیگر نیز حضور دارند — مفهومی قدیمی در کتابهای کمیک که هنوز با تماشاگرانی که تفاوت «متامورفو» و «مستر تریفیک» را نمیدانند، امتحان نشده است.
زومجی
در مقابل، مارول با فیلم «چهار شگفتانگیز: اولین گامها» به کارگردانی مت شاکمن (کارگردان سریال «وانداویژن») رویکرد متفاوتی اتخاذ کرده: بازمعرفی خانواده اول مارول در شهر نیویورک دهه ۱۹۶۰ با فضایی رتروفیوچریستی که در واقعیت متفاوتی نسبت به MCU جریان دارد و تماشاگر نیازی به دانستن پیشزمینه ندارد.
اما هر دوی این فیلمها فراتر از موفقیت تجاری خود، بار سنگینی بر دوش دارند. اگر «سوپرمن» با بازی دیوید کورنسوت نتواند پرواز کند، این شکست ضربه مهلکی به برنامههای بلندمدت وارنر براز برای دنیای دیسی وارد خواهد کرد. و اگر پدرو پاسکال، ونسا کربی، جوزف کوئین و ایبن ماس-بچراخ نتوانند در این «اولین گامها» موفق باشند، ستونهای داستانی فیلمهای آینده مثل «روز قیامت» و «جنگهای پنهان» از همین حالا لرزان خواهد بود.
بنابراین، میتوان گفت که شرایط بسیار حساس است؛ اگر این فیلمها موفق نشوند — یا اگر واقعاً مخاطبان دیگر علاقهای به این ژانر نداشته باشند — آنگاه احتمال دارد که ابرقهرمانها به حاشیه فرهنگ عامه رانده شوند، درست مثل کمدیهای رمانتیک یا وسترنها. البته هیچ ژانری بهطور کامل از هالیوود حذف نمیشود؛ فیلمهایی مانند «با گرگها میرقصد» از کوین کاستنر و «نابخشوده» از کلینت ایستوود، در دهه ۹۰ میلادی ژانر وسترن را احیا کردند و جایزه اسکار بهترین فیلم را هم بردند. اما تفاوت فیلمهای ابرقهرمانی در این است که هزینههای هنگفت تولید و بازاریابیشان ایجاب میکند که تماشاگران در مقیاسی گسترده به سالنهای سینما بیایند.
با این حال، مارول با کاهش تولیدات خود در دو سال آینده به نصف، ریسک خود را کمتر کرده و به بخش پرمخاطب خود فضای خلاقانه بیشتری داده است. جیمز گان و همکارش پیتر سفران نیز تأکید کردهاند که قصد ندارند بازار را با پروژههای متعدد اشباع کنند یا فیلمی را پیش از آماده بودن کامل فیلمنامه، کلید بزنند. با در نظر گرفتن اعتبار و مهارت عوامل پشت این فیلمها و محبوبیت فرهنگی شخصیتهای اصلیشان (مثل بتمن، مرد عنکبوتی، زن شگفتانگیز و پلنگ سیاه)، احتمال زیادی وجود دارد که تماشاگران همچنان برای هیجانهای پاپکورنپسند این ژانر به سینما برگردند — البته نه به اندازه گذشته.
منبع: ورایتی