بازگشت ترانه علیدوستی به پرده سینما؛ تغییر اساسی یا گشایش موقت؟

پارسا کمالی : فیلم «برادران لیلا» ساخته سعید روستایی این روزها دوباره در صدر اخبار سینما قرار گرفته، زیرا زمزمههایی از اکران نسخه کامل آن مطرح شده است. پیش از این، نسخهای از فیلم در فضای اینترنت منتشر شده بود، اما به شکل رسمی در سینماهای کشور نمایش داده نشده بود. نکته جالب این است که ترانه علیدوستی، بازیگر نقش محوری فیلم، پس از اتفاقات و حوادث سال 1401 عملاً تجربه بازیگری جدیدی نداشت. او پس از موضعگیریهای علنی و رادیکال حتی بازداشت شد و بعد از آزادی، فاصله خود را با جریان رسمی سینمای ایران، حداقل از حیث حضور در آثار سینمایی، به طور کامل حفظ کرد. هر چند در سال 1402 با فیلم «اورکا» اکرانی محدود را تجربه کرد اما حالا، پس از نزدیک به دو سال، مخاطبان سینما ممکن است بتوانند او را دوباره روی پرده سینماهای کشور در فیلمی پرسر و صدا ببینند.
اما این تصمیمات از سوی مسئولان سینمایی و غیرسینمایی چه پیامی دارند؟ آیا توافقات نانوشتهای که درباره کنار گذاشتن برخی بازیگران بین مسئولان و سینماگران شکل گرفته بود، برچیده شده است؟ و آیا این احتمال وجود دارد که این گروه از بازیگران نامدار و محبوب، بار دیگر به جریان رسمی سینمای ایران بازگردند؟
در یک سال گذشته ابتدا باران کوثری و بعد هنگامه قاضیانی به پرده سینماهای کشور و مناسبات رسمی سینما بازگشتند. هنگامه قاضیانی با فیلم «زعفرانیه ۱۴ تیر» و باران کوثری با فیلم «سه جلد» روی پرده رفتند و حتی باران کوثری با فیلم «رگهای آبی» به کارگردانی پدرش جهانگیر کوثری در بخش ویژه جشنواره فجر چهل و سوم حضور داشت، اما همگی همچنان از منظر برخی نهادها ممنوعالکار محسوب میشوند.
با این حال، این گشایش هیچ نشانهای از تغییر شرایط برای ترانه علیدوستی و سایر بازیگران مشابه ندارد و به نظر نمیرسد که آنها قصد بازگشت به جریان رسمی سینمای ایران را داشته باشند. شواهد نشان میدهد که این بازیگران، فارغ از ممنوعیتها، خود نیز ممکن است تصمیم نداشته باشند به سینمای رسمی بازگردند. هنگامه قاضیانی رسماً از بازیگری خداحافظی کرده، ترانه علیدوستی پس از آزادی به سکوتی معنادار روی آورده و جز فعالیتهای محدود در فضای شخصی کار دیگری انجام نمیدهد و باران کوثری نیز تمرکز خود را بر آموزش و برگزاری کلاسهای بازیگری قرار داده است.
این وضعیت بازتابی از شکاف عمیق میان جریان رسمی سینمای ایران و جمعی از بازیگران زن است که با رویکردهای مستقل، نقدهای اجتماعی یا مواضع شخصی خود شناخته میشوند. نمونههای دیگری مانند سهیلا گلستانی، افسانه بایگان و مریم بوبانی نیز وجود دارند که بعد از اظهارنظرهایشان، آثارشان حتی در تلویزیون پخش شد و با بایکوتهای سابق مواجه نشدند. حتی مسئولان به بازپخش سریالی چون «حضرت یوسف» با بازی کتایون ریاحی نیز اقدام کردند. با این حال، به نظر نمیرسد هیچیک از این بازیگران قصد داشته باشند به جریان رسمی سینمای ایران بازگردند. از طرفی به نظر میرسد تعداد بالای این بازیگران زن به مسئولین دیگر این اجازه را نمیدهد که به راحتی دست به حذف تمام قد آنها داده و جلوی پخش مجدد و اکران فیلمهایشان را بگیرد.
این واقعیت نشان میدهد که هرگونه اکران محدود یا گشایشهای موقتی، تنها جنبه نمادین دارد و بیشتر با هدف ورود فیلمهای در صف مانده به چرخه اکران انجام میشود و نه بازتاب تغییر واقعی در سیاستها یا نگرش مسئولان. تا زمانی که تغییرات بنیادین در ساختارهای تصمیمگیری و سیاستگذاری سینما رخ ندهد، بسیاری از بازیگران زن، حتی کسانی که سابقه درخشان دارند، تمایلی به بازگشت نخواهند داشت و مسیر فعالیت مستقل یا جایگزین خود را ادامه میدهند. این شرایط همچنین نشاندهنده یک جبهه مقاومت فرهنگی است؛ جمعی از بازیگران زن با رویکردی مستحکم، ترجیح دادهاند مسیر خود را ادامه دهند و زمان نشان خواهد داد که این جبهه تا چه حد میتواند پایدار بماند یا در مقابل فشارهای رسمی عقبنشینی کند. علاوه بر این، حضور مداوم این بازیگران در فضای عمومی و فعالیتهای مستقلشان، حتی اگر محدود باشد، نشاندهنده استمرار نفوذ فرهنگی و اجتماعی آنهاست و این نکته اهمیت دارد که حضورشان در عرصه هنر محدود به سینمای رسمی نمیشود و همچنان مخاطبان خود را حفظ کردهاند.