بهترین بازی های ویشکا آسایش / دختر وحشی
اختصاصی سلام سینما - ویشکا آسایش یکی از چهرههای متفاوت در میان بازیگران زن ایرانی است. او که در خانوادهای هنرمند بزرگ شد، تحصیلات آکادمیک خود را در رشتهٔ طراحی صحنه در انگلستان به اتمام رساند؛ اما با بازگشت به ایران خیلی زود وارد حرفهٔ بازیگری شد. هرچند در این سالها گهگاه طراحی صحنه هم کرده است؛ اما بیشتر بهعنوان یک بازیگر شناخته میشود.
ویشکا آسایش کار خود را با بازی در سریال «امام علی» داود میرباقری آغاز کرد و بعد از آن بهعنوان استعدادی جوان وارد سینما شد. اولین آثاری که او در آن حضور یافت، فیلمهای درام جدی بودند؛ اما بهمرور با نقشآفرینی در چند فیلم کمدی، موردپسند تماشاگران قرار گرفت و این مسیر کارنامه بازیگریاش را تغییر داد. به شکلی که در سالهای اخیر عموماً با بازی در فیلمها و سریالهای کمدی به یاد آورده میشود.
ویشکا آسایش علاوه بر چهره استخوانی و خاصی که دارد، میتواند با میمیکهایی که دقیق و پر از جزئیات هستند، به کاراکتر نزدیک شود و انعطافپذیری او برای قرارگرفتن در نقشهای مختلفی که احتیاج به این جزئیات دارند از جمله دلایلی است که کارگردانان در فیلمهای کمدی مایل به همکاری با او هستند.
در این یادداشت به بهانه تولد ویشکا آسایش هفت نقشآفرینی برتر او در فیلمهای درام و کمدی را مرور کردیم.
سریال امام علی
همانطور که گفته شد «امام علی» اولین تجربه حضور ویشکا آسایش در سال ۱۳۷۵ جلوی دوربین بود. او در این سریال که داوود میرباقری آن را کارگردانی میکرد، در نقش قطام بنت شنجه به نقشآفرینی پرداخت. نقشی که بسیار موردتوجه قرار گرفت و ویشکا آسایش را به شهرت رساند.
دختری با چهرهای شرقی و صحرایی که در داستان هم نقش جالب و پیشبرندهای داشت. قطام که روایات تاریخی متفاوتی در باب او موجود است از زنی پاکدامن و معتکف در کعبه، تا یک نیمه روسپی که میخواست انتقام خون پدر و برادرش را از امیرالمؤمنین بگیرد، در واقع همسر ابن ملجم بود. زنی که ملجم را شدیداً تشویق به کشتن علی (ع) میکرد و به عبارتی حتی کشتن امام علی (ع) بخشی از مهریهاش بوده است.
آسایش درباره حضور خود در این سریال میگوید: «همه چیز از قطام و «امام علی» شروع شد. آقای شریفینیا نخستین نفر بودند که من را دیدند و به داییام مازیار پرتو گفتند خواهرزادهات را برای تست بیاور. من در حال گرفتن ویزا و رفتن به لندن بودم ... نخستین پلانی که آقای میرباقری از من گرفتند این بود که من در خانه بالابودم، گفتند به پایین نگاه کن و اسب سوار به سمت تو میآید، میایستد، تو را نگاه میکند. او را طوری نگاه کن که خجالت بکشد و برود. من پیش خودم میگفتم باید بتوانم این کار را انجام دهم و در نهایت از آن نگاه حضورم در مجموعه تثبیت شد.» جالب است بدانید یکی دیگر از گزینههایی که در کنار آسایش قرار بود در نقش قطام بازی کند، هدیه تهرانی بود که حضورش در سریال منتفی شد.
ساحره
امروزه بیشتر تماشاگرانی که پیگیر سینما در دههٔ هفتاد بودهاند، ویشکا آسایش را با فیلم «ساحره» به یاد میآورند. اولین حضور سینمایی او که بابتش نامزد دریافت سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول زن هم شد. فیلم «ساحره» درباره زوج جوانی است که درگیر یک چیزی شبیه به طلسم میشوند. فیلمی با مایههای ترسناک که برخلاف اکثر فیلمهای ترسناک دههٔ هفتادی ایرانی که بیشتر خندهدار به نظر میرسند، واقعاً میتوانست در بعضی از لحظات خود دل تماشاگرش را خالی کند. این فیلم که در سال ۷۶ ساخته شد، دومین همکاری ویشکا آسایش با داوود میرباقری بود.
او نقشزن جوانی را بازی میکرد که بازیگر تئاتر بود؛ اما بعد از ازدواج با همسرش که بهمرور متوجه دوقطبی بودن او میشود، روابط کاری و دوستانهاش قطع شد و در انزوایی در خانه همسر خود فرورفت. همسر او مانکنی داشت که از خارج با خود آورده و شبها با او حرف میزد، مانکنی شبیه به همان عروسک طلسم شده در فیلمهای ژانر ترسناک آمریکایی. زن خود را به شکل مانکن درمیآورد تا شوهرش را از اوهام نجات دهد.
نکته بازی ویشکا آسایش در این فیلم دقیقاً در همین شبیهسازی خوب حرکات عروسک گونه است. بدن و میمیک انعطافپذیر او به آسایش این امکان را دادند تا در قامت یک مانکن/ عروسک برای تماشاگر باورپذیر شود و با گریم خاص، برای همیشه در خاطرهٔ سینمایی او باقی بماند.
ورود آقایان ممنوع
اگر بگوییم «ورود آقایان ممنوع» موفقترین تجربهٔ ویشکا آسایش است، بیراه نگفتهایم. فیلم جالب و تماشاگرپسند به کارگردانی رامبد جوان که زوج ویشکا آسایش و رضا عطاران در آن میدرخشند. ویشکا آسایش موفق شد برای بازی در این فیلم سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول را در بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر، از آن خود کند. او در این دوره با لیلا حاتمی، فاطمه معتمدآریا، ساره بیات، لادن مستوفی و هانیه توسلی رقابت میکرد.
آسایش در این فیلم نقش خانم دارابی مدیر یک دبیرستان دخترانه را بازی میکند. مدیری بسیار جدی، سنتی، بداخلاق و سختگیر که خودش ازدواج نکرده و ظاهری شبیه به پیردخترها دارد. با پشت لبی سبز و نگاهی عبوس که بچههای مدرسه همه از آن میترسند. خانم دارابی با مردها رابطه خوبی ندارد و افتخارش این است که تابهحال در مدرسهاش هیچ معلم مردی نداشته، اما زایمان ناگهانی معلم شیمی، خانم دارابی را مجبور میکند تا برای اولینبار از یک معلم مرد که رضا عطاران نقشش را بازی میکند استفاده کند.
جدیت و عبوستی که ویشکا آسایش در چهرهاش به خود میگیرد، نکته ویژه بازی او در «ورود آقایان ممنوع» است. جدیت عنقواری که بیش از هر عنصر دیگر فیلم خنده بر لب تماشاگر مینشاند. علاوه بر میمیکهای جالب، لحن صدا و آن مدل خشک حرکت و راهرفتن ویشکا آسایش هم تبدیل به نکات مهمی در شخصیتپردازی خانم دارابی میشوند.
برف روی کاجها
«برف روی کاجها» اولین فیلم سینمایی پیمان معادی در جایگاه کارگردان بود که در سال ۸۹ ساخته شد. ویشکا آسایش در این فیلم نقش مکمل را بازی میکرد و برایش کاندیدای سیمرغ از سیامین جشنواره فجر هم شد. فیلمی که در جشنواره آن سال موردتوجه جریانهای روشنفکری نقد فیلم قرار و بازخورد خوبی از منتقدان گرفت.
ویشکا آسایش در این فیلم نقش مریم را بازی میکند. دوست صمیمی رویا با بازی مهناز افشار که شخصیت اصلی فیلم است. هرچند حضور ویشکا آسایش در فیلم کوتاه است، اما گیراست و توجه تماشاگر را به خود جلب میکند. مریم در مواجهه با دوست صمیمی خود در یک دوگانگی اخلاقی قرار دارد. او میداند که همسر رویا دارد به او خیانت میکند؛ اما توان مطرحکردن آن را با رویا ندارد. تا اینکه رویا متوجه میشود و این مریم را مجبور میکند که با رویا روبهرو شود و درباره کوتاهیاش به او توضیح بدهد.
ویشکا آسایش هم صمیمیت مریم را و هم آن عذاب وجدانی درونی که سعی میشود در طول فیلم پنهان کند تا در یکسوم پایانی بیرون بریزد را بهخوبی اجرا کرده است. مریم زنی محافظهکار است و آسایش دقیقاً سعی میکند همین محافظهکاری را در اجرایش از نقش مؤکد کند و اینچنین به کاراکتر مریم نزدیک میشود.
من دیهگو مارادونا هستم
«من دیهگو مارادونا هستم» متفاوتترین فیلم بهرام توکلی است که در سال ۹۳ آن را جلوی دوربین برد. فیلمی کمدی که اصلاً از کارگردانی مانند بهرام توکلی انتظارش را نداشتیم. «من دیهگو مارادونا هستم» فیلمی شلوغ و پرهیاهو است با کلی کاراکتر رنگارنگ که در هم میلولند و با هم سر ناسازگاری دارند و در هر فرصتی به هم میپرند.
شخصیت اصلی فیلم نویسندهای به نام فرهاد است که داستان یکی از آشنایانش را دزدیده. ویشکا آسایش نقش فرزانه خواهر بزرگ فرهاد را بازی میکند. زنی که از همسرش جدا شده و یک پسر کوچک دارد و در آپارتمان پدری همراه با دیگر برادرهایش زندگی میکند. فرزانه که یک طراح لباس است، خودش را هنرمندی مدرن میداند و در طول فیلم در تقلای افتتاح نمایشگاه لباسش در یکی از اتاقهای خانه است. او شخصیتی بی اعصاب و تندخو دارد و آبش با برادرش اصلاً در یک جوی نمیرود و این مسئله صحنههای بامزهٔ زیادی را بر پرده تصویر میکند.
اما در میان همهٔ لحظات بامزه و پرتنش حضور ویشکا آسایش در فیلم، با آن لحن تند و اکتهایی پرتشنج و عصبی که آنقدر شدید است که همه را پس میزند، صحنهٔ افتتاح نمایشگاه لباسش، نهتنها بهترین لحظهٔ حضور او که یکی از بهترین سکانسهای «من دیهگو مارادونا هستم» هم است. جایی که در میانهٔ همهٔ دعواها و المشنگهها و مشت و لگدها، فرزانه ایستاده و بیانیهای درباره کارها و مانیفست نمایشگاهش میخواند که شبیه به بیانیههای آندره برتون و جنبش آوانگاردهای قرن بیستم است مثلاً! یکلحظه ناموزون در فیلم شلوغ و قر و قاطی که بسیار خوب ازکاردرآمده.
گورکن
«گورکن» فیلمی از کاظم دانشی است که او را با اولین فیلم سینماییاش «کوپال» به یاد میآوریم. این فیلم که در سال ۱۴۰۰ رونمایی شد، ابتدا در جشنوارههای جهانی حضور پیدا کرد و بعد در پی همهگیری کرونا و تعطیلی سینماها مستقیماً وارد شبکه نمایش خانگی و پلتفرمهای داخلی شد. اولین نمایش فیلم در جشنواره بینالمللی فیلم شانگهای رقم خورد و فیلم در آن جشنواره حسابی دیده شد. ویشکا آسایش در این فیلم نقش مادری را بازی میکرد که در آستانه ازدواج مجدد خود قرار دارد و ناگهان پسر کوچکش که به بیماری آلبینیسم مبتلاست ربوده شده و آدمربایان از او مقدار زیادی بیتکوین طلب میکنند.
هرچند «گورکن» موفقیتهای بینالمللی زیادی کسب کرده است، اما در ایران آنطور که باید مورد توجه قرار نگرفت و پخش مستقیم خانگیاش بهراستی به ضرر فیلم تمام شد. اما جالب است بدانید که این فیلم بیشترین افتخارات بینالمللی را برای ویشکا آسایش به ارمغان آورد. با وجودی که تماشاگران ایرانی کمی فیلم را دیدهاند؛ اما داوران در فستیوالهای خارجی بازی ویشکا آسایش را پسندیدند.
مثلاً نوزدهمین جشنوارهٔ بینالمللی فیلم ریورساید آمریکا جایزهٔ بهترین بازیگر زن خود را به ویشکا آسایش داد و او در یازدهمین جشنوارهٔ فیلم کوئینز ورلد انگلستان هم نامزد دریافت جایزه شد. سی و هفتمین جشنوارهٔ فیلمهای آسیایی لسآنجلس و دهمین جشنوارهٔ بینالمللی جوایز فیلم زمستان آمریکا هم دو جشنواره دیگری بودند که جایزه بهترین بازیگر زن خود را به ویشکا آسایش تقدیم کردند. ششمین جشنوارهٔ فیلم کالیا اسپانیا هم این جایزه را در اروپا برای آسایش به ارمغان آورد.
سریال روزی روزگاری مریخ
سریال «روزی روزگاری مریخ» که محصول پلتفرم نماوا است و پیمان قاسمخانی نویسندگی و کارگردانی آن را بر عهده دارد، آخرین اثر موفق ویشکا آسایش بهعنوان بازیگر بوده است. یک سریال کمدی که بار دیگر نشان میدهد آسایش چه تبحری در درآوردن نقشهایی دارد که احتیاج به ادا و اطوارهای خاص، فیگورهایی اغراقشده و میمیکهایی منحصربهفرد دارند.
اینها دقیقاً دلایل اهمیت حضور ویشکا آسایش در این سریال هستند که دربارهٔ آینده انسانها ساخته شده. وقتی که دیگر زمین آنچنان قابل سکونت نبوده و بسیاری به سیارهها و کرات دیگر مهاجرت کرده و با بقیه انواع آدمفضاییها همزیستی میکنند. در مریخ این زنان هستند که جنس اول و همهکارهاند و آسایش نقش لونا مسئول خانوادهای خندهدار را بازی میکند که همه در آن یا دستوپا چلفتی یا خنگ هستند و ورود پدربزرگ لونا از گذشته به خانواده هم همهٔ چیز را تحتتأثیر قرار میدهد.
ویشکا آسایش در نقش لونا چند حالت مختلف را برای کاراکتر خود خلق میکند و در هر قسمت سریال در واقع لونا میان هر یک از این ابعاد شخصیتی در رفتوآمد است. یکی لونای ضعیف و پاچهخوار در محل کار، یکی لونای جدی و باابهت در خانه و یکی لونای لوس و خنگ در مواجهه با آقاجانش. اینکه چطور آسایش برای هرکدام از این ابعادش حالات خاصی را طراحی و اجرا میکند، نکته ویژهٔ بازی او در «روزی روزگاری مریخ» است.