گفت و گویی با پرویز شهبازی و فیلم مالاریا
پرویز شهبازی امسال با فیلم «مالاریا» برای اولین بار به جشنواره فیلم ونیز آمد، فیلمی درباره یک دختر و پسر جوان که پناهگاهی موقتی در میان یک گروه موسیقی کولی در تهران پیدا میکنند.
شهبازی با قرار دادن هوشمندانه تصاویری یافت شده در یک گوشی تلفن همراه گمشده به طور همزمان تصویری شاد و غمگین از تهران معاصر و حقیقت نزول یافته جوانان ارائه میدهد.
پرویز شهبازی در این گفتگو با «اسکرین» درباره ابعاد گوناگون ساخت فیلم «مالاریا» صحبت کرد که در ادامه مشروح آن را میخوانید:
** منبع الهام ساخت این فیلم چه بود و آیا این فیلم بر اساس داستان واقعی ساخته شده است؟
13 سال است که درباره جوانان ایران فیلم میسازم و این فیلم را نیز در ادامه دو فیلم «نفس عمیق» و«دربند» ساختم که هر دوی آنها درباره جوانان ایرانی بود. منبع الهام ساخت فیلم جامعه پیرامونم است و برخی جزئیاتی که در فیلم میبینید از شخصیت و زندگیهای واقعی آمدهاند.
** آیا «مالاریا» واقعا وجود دارد؟
خودم آن را ایجاد کردم. این گروه موسیقی وجود ندارد اما در ایران گروههای موسیقی زیادی وجود دارد که توسط موسیقیدانان جوان و تحصیل کرده تشکیل شدهاند.
** بازیگران فیلم را چگونه انتخاب کردید؟
تمام بازیگران به جز فردی که نقش "موری" را بازی میکند آماتور هستند. تست بازیگری زیادی برگزار کردم. آذرخش فراهانی برادر گلشیفته فراهانی بازیگر معروف است که چند وقت بود دنبال نقشی برای او بودم.
** در این فیلم همچون «تاکسی» از ماشین به عنوان لوکیشن اصلی فیلم استفاده شده است. آیا این به دلیل آن است که تصویر گرفتن از تهران در این شکل راحتتر است؟
نه، این انتخاب مرتبط با المانهای داستان و همچنین این موضوع بود که این گروه موسیقی یک ماشین دارند. من در فیلمهای قبلیام کمتر از ماشین استفاده کردهام و ایده استفاده از ماشین به عنوان لوکیشن اصلی فیلم متعلق به عباس کیارستمی کارگردان بزرگ ایرانی است، همانطور که در فیلمهای «طعم گیلاس» و «ده» میبینید.
** ساخت فیلم در خیابان های تهران چطور بود؟
«مالاریا» فیلم آسانی نبود و تصویربرداری آن سه ماه و با یک تیم بزرگ حرفهای در تهران به طول انجامید. تصویر بردار ما از چهار دوربین با چهار قابلیت گوناگون برای فیلم برداری استفاده کرد. البته منظورم این است که او همه دروبینها را بطور همزمان استفاده نمیکرد. برای مثال برای صحنههای مربوط به تلفن همراه و یا تصاویر "استدیکم" از دوربینهای مختلف استفاده شده است.
** یکی از صحنه های فیلم همزمان با جشن توافق هستهای ایران با قدرتهای جهانی است. آیا این همزمانی اتفاقی است؟
در پیش تولید این موضوع را پیش بینی کرده بودیم که مردم برای شادی به خیابانها میآیند و در داستان فضایی ایجاد کردیم و منتظر ماندیم این اتفاق رخ دهد. سیاستمداران بدون اینکه برنامه زمانی فشرده ما را در نظر بگیرند به مذاکره ادامه میدادند! خوش شانس بودیم که این اتفاق پیش از پایان فیلمبرداری رخ داد.
** «مالاریا» همانند نامهای عاشقانه به تهران و ساکنان آن است و یادآور ارائه تصویر «فدریکو فلینی» از شهر رم است، آیا این انتخابی عامدانه بود؟
خوشحالم که این را می شنوم و دوست دارم زمانی که احساس فیلم ساز توسط فرد دیگری درک میشود. بله این فیلم ارائه دهنده تصویری گرم و مهربان از تهران است که هر روز در حال تغییر است اما هنوز کاراکتر و زیبایی خاص خود را دارد.
به گزارش ایسنا، داستان فیلم «مالاریا» که در آن ساعد سهیلی، ساغر قناعت، آذرخش فراهانی، آزاده نامداری، علی استادی، سیامک ادیب بازی میکنند درباره دختر و پسری است که در تهران گردیهای خود با مردی برخورد میکنند که مشکلی دارد. آنها سعی میکنند راه حلی برای این مشکل پیدا کنند و..
این فیلم که هنوز در ایران اکران عمومی نشده است، اولین نمایش خود را در بخش اصلی سیوچهارمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر تجربه کرد.
فیلم «مالاریا» که در بخش افقهای جشنواره ونیز حضور دارد، امروز 20 شهریور ماه و در آخرین روز جشنواره سومین و آخرین نمایش خود را در «PalaBiennale» بزرگترین سالن جشنواره ونیز با ظرفیت 1700 نفر تجربه خواهد کرد.
منبع: ایسنا