هفت هنر برای هنر هفتم
به نام خدا
هفت هنر برای هنر هفتم.
در این نوشته، سعی شده هفت راه کلی ولی موثر، برای پیشرفت هنر_صنعت سینما در هر کشور یا هر زمان پیشنهاد شود. هفت امر که اگر همگی محقق شوند، همچون هفت هنر میمانند که به خدمت هفتمی شتافتند!
1_اقتصاد سینما(چرخه ی سالم)
قدم اول در راه اندازی این سیستم، اقتصادی سالم و به دور از پول های غیر قانونی، پولشویی شده و یا حرام است. بیایید صادق باشیم. با پول کثیف، کار تمیز در نمیآید. این حرف به قول یک منتقد، ابدا مذهبی نیست و تنها بخشی از قانون هستی است که به آن به شدت عمل میشود. در سینمایی که پول از سود خود فیلم در نیاید و یا تهیه کنندگان دستشان در جیب خودشان نباشد، چرخه ی اقتصاد سینما همچنان میلنگد. یادگیری علم اقتصاد و مدیریت در صنعت سینما، امری کاربردی است و بازگشت سرمایه، تا حدی مربوط به فکر اقتصادی درست است. هیچکاک جمله ای دارد که میگوید :
حق سرمایه گذار(تهیه کننده) این است که حداقل، پول خودش را به او برگردانی.
کاملا درست است که همین اقتصاد و جنبه ی اقتصادی، تا حد زیادی به هنر سینما ضربات سنگینی وارد نموده، اما نباید فراموش کرد که حتی به فورد و هیچکاک هم سر وقت قرارداد گیر میدادند!معمولا برای راه افتادن چرخه ی اقتصاد، سیستم های استدیویی پیشنهاد خوبی اند. حداقلش این است که با بخشی از سود فروش، پروژه های کوچک تری کلید میخورد.
2_تکنیک متر است(شرط اول فرم)
خب؛ما سینمایی داریم با حداقل چرخه ی اقتصادی سالم. حالا باید چه کنیم؟
تکنیک، مرحله ی دوم کار است. یادگیری تکنیک های سینمایی اعم از(بازی.. فیلمنامه.. دوربین.. موسیقی.. صحنه و...) که جمعا یک فیلم سرپا و سرگرم کننده به مخاطب تحویل میدهند، قدم اول در سینمای زنده است. در سینما هایی مثل ایران، این فقدان جدی است. یعنی فیلمسازانی در عرصهی سینما کار میکنند که سالها فعالیت داشته اند، اما در آخرین اثرشان، کات های نابجا میزنند یا موسیقی را درست استفاده نمیکنند. البته منظور ما اکثرا فیلمسازان سریالی و تلوزیونی اند که بخش عمده ای از روزمرگی مردم را در اختیار دارند. سینمای بدون تکنیک، ابدا زنده نیست.البته مقصود از تکنیک فقط تکنیک های ساده ی سینمایی که در دانشکده ها تدریس میشود نیست. تکنیک یعنی اینکه سینما بلد باشیم، سپس نماد بسازیم نه اینکه همچون روشنفکران قلابی، تا میتوانیم در فیلم نماد قرار دهیم و بعد توسط یک عده تشویق و تمجید شویم. تکنیک درست، به دنبال خود تنوع ژانر و گونه به همراه می آورد.
3_تنوع ژانر(سینما سرپاست)
پس از به راه افتادن چرخه ی اقتصاد و فراگیری کامل تکنیک، تنوع ژانر های سینمایی بهترین گزینه ممکن است. البته زیاد بودن ژانر در سینما لزوما به هنری بودن آن ختم نمیشود.وجود ژانر ها متنوع میتواند در وهله ی اول مردم را با سینما آشتی دهد. حتی در ازای یک سرگرمی 2 ساعته.حقیقت این است که مردم برخی کشور ها(من جمله ایران)، با سینما قهر اند و دلیل این امر کیفیت و یا کمیت پایین در سینماست. ژانر های متعدد، پاسخگوی نیاز مخاطبان بیشتری است و نتیجتاً به کشیده شدن موجی از آنان به سالن ها منجر میشود. در این مرحله، سینما باید حواسش را جمع کند که به مرض تکنیک صرف منجر نشود. مرضی که گویا سینمای جریان اصلی هند، 20 سالی است به آن دچار شده. علائم این بیماری، کم شدن هنر و افزایش سرگرمی صرف و گاهاً ابتذال در سینماست.!
4_فرم (اصلی ترین راه هنر)
فرم، هنر، ناخودآگاه یا هر چیزی که آن را با این نام میشناسید، همان ساختار و بدنه ی هنر است. در واقع اثر هنری با فرم تعریف میشود و فرم یک اثر هنری است که آن را منسجم، دارای روح و دارای حس میکند. فرم، میانجی ناخودآگاه خالق، با ذهن مخاطب است و برای هنر اساساً ضروری است.
سینمایی که اقتصاد، تکنیک و جریان فیلمسازی اش راه بیفتد ولی رسالت اصلی سینما را که هنر سینماست، به جا نیاورد. همچون سینمای اخیر هند محکوم به فناست. (منظور جریانی است که مردم آن را با نام فیلم هندی میشناسند. این جریان هیچ ربط یا نسبتی به تاریخ هند و سینمای هنری این کشور ندارد) پس فرم، که امری زیستنی و تجربی است، عامل اساسی در شکل گیری هنر سینماست.
5_مولتی مدیا فرنچایز(پشتیبانی ایمن)
فرنچایز های چند رسانهای پس از سرپاشدن سینمای یک کشور میتواندبهترین پشتیبانی را از مدیوم سینما به عمل بیاورد. منظور از مولتی مدیا فرنچایز همان کتاب ها، بازی های ویدیویی (که خود بحثی جدا دارند)، مجلات، برنامه ها و کمیک استریپ ها هستند. درواقع این رسانه ها، که ارتباط کمی با خود مدیوم فیلم دارند، نوعی سرگرمی فرستاده شده اند تا حفره های خالی روزمرگی را پر کنند. فرض کنید پس از تماشای فرنچایز محبوب هری پاتر، بخواهید تا انتظار برای سری جدید یا فیلمایی مربوط به آن، همان موضوع را در مدیوم دیگری تجربه کنید. مثلا کتاب های آن را بخوانید. فرنچایز های چند رسانه ای در کنار اینکه اوقات خالی مخاطبان را پرمیکنند، بلکه از افراطی شدن مخاطب در یک نوع خاص از رسانه جلوگیری میکنند. پشتیبانی ایمنی که برای هنر ششم(یعنی اقتباس) وقت میخرند!
6_اقتباس ادبیات(ضامن سینما)
شاید این مرحله، مهم تر از بقیه باشد. اقتباس در سینما، همان چیزی که سینمای ایران بسیار از فقدان آن رنج میبرد، ضامن زنده شدن سینماست. سالانه، حدود بیش از 80 درصد فیلمهای تولید شده در سینما های رده 1 جهان، فیلمهای اقتباسی اند. یعنی از یک کتاب، داستان، واقعه، و یا حتی زندگی یک شخص اقتباس شدند. البته این بدان معنا نیست که فیلمنامه های اورجینال فیلمنامه های بدی اند. بلکه به این معناست که همیشه فیلمنامه اصلی جوابگو نیست. اکثر فیلمهای خوب سینما، اقتباسی اند. معمولا این اقتباس ها از رمان صورت میگیرد. از همان ابتدای تاریخ سینما، فیلمهایی چون تعصب از گریفیث و یا مصائب ژاندارک از درایر و یا حتی فیلمهای ژاپنی، اقتباس هایی از آثار ادبی مشهور بودند. و یا اقتباس از یک واقعه ی اتفاق افتاده. ایران، ادبیاتی غنی و تاریخی غنی تر دارد. تاریخی که اگر کشوری چون امریکا آن را داشت، تا 3 قرن سینمایش تضمین شده بود. این که نمیسازیم یا نمیتوانیم بسازیم به خودمان مربوط است، اما اگر توان ریسک در این باره را نداریم. پس به هنر هفتم برای هنر هفتم نخواهیم رسید.
7_ساختار شکنی در سینما(ریسک)
آخرین مرحله از 7 خان ما، خطر پذیری و ساختار شکنی است. البته دیسکانتراکشن، به سبک و روش درستش. روش درست ساختار شکنی در سینما، نگاهی به گذشته و سپس تغییر آن است. نه صرفا تغییر حال. حال را گذشته ساخته و برای ساخت آینده نیز باید گذشته ای که حال را ساخته شناخت. مگر بزرگ ترین ساختار شکنان تاریخ موج نویی های دهه 60 نبودند؟
کاری که آنان کردند این بود. آنان به اروپا و تاریخ اروپا نگاهی دوباره انداختند و تمام فیلمهای تاریخ را در سینماتک دیدند. سپس با شور و اشتیاق دست به ساختار شکنی زده و ایده های اگزیستانسیالیستی خود را به سینما آوردند. آنان جریانی نو و مدرن ساختند و به سینما جانی دوباره بخشیدند. اما این کار را همان طور که گفتیم با قاعده اش انجام دادند. ساختار شکنی در سینمایی که به نظر میرسد تکراری شده، شاید تا حدی کمک کند. هر چند همه چیز را حل نمیکند، اما برای حل آن مقداری زمان میخرد.
اقتصاد
تکینک
ژانر
فرم
فرنچایز ها
اقتباس
و ساختار شکنی، 7 راهی اند که همچون 7 هنر زنده، به کمک هنر هفتم میشتابند. اگر این هفت راه به طور مستمر و با قاعده در نظام فیلمسازی جا بیفتد. مطمئناً نتایج خوبی به بار میآورد. امتحانش مجانی است.!