با مخاطب چگونه رفتار کنیم؟
بارها در اجرای برنامههای مختلف هنری یا فرهنگی، کمیت و کیفیت مخاطب باعث مخاطره در اجرای برنامهها شده است. بعضی انتظارات مخاطب با برنامهی شما یکسان نیست. یا مخاطب انتخاب درستی برای همراهی با شما را انجام نداده و گاهی هم بعنوان اجراکنندهی برنامه، مخاطب را درست هدفگذاری نکردهاید.
در این مواقع، اولین خطری که شما را تهدید میکند درست متوجه خود برنامه است و نه شما. یعنی سمت و سوی مخاطب با شما همراه نیست، پس طبیعی خواه بود اگر بیراهه برود، از کیفیت اجرای شما بکاهد و برنامه را در جایی حتا متوقف کند. در برنامههای مخاطبمحور، عدم همراهی او انگیزه را از شما سلب کرده و در نتیجه تیر شما به هدف نخواهد نشست.
دلیل؟
خود شما. بله خود شما که بایسته میبود با شناخت درست مخاطب به سمت او حرکت کنید. البته که گاهی راستیآزمایی مخاطب در جریان انتخاب هدفش، کار دشواری است. اما چه باید کرد؟ مخاطب دانسته یا نادانسته در انتخاب اشتباه کرده و حالا هدف آماج انتقادات او هستید. پس باید او را قانع کنید. آسیبشناسی ماجرا در پذیرش همین نکته است. بدور از شعارهای روشنفکرانه که «مخاطب درک درستی ندارد» و چه و چه، به فکر انتقال مفهومتان باشید. فرار نکنید. حامل پیام این موقعیت بحرانی شما هستید. روی ناخودآگاه مخاطب تمرکز کنید و سیبل را آنجاهایی بگذارید که مخاطب از آن جاها حواسش پرت است. بغیر از این باشد، شما محکوم به قرار گرفتن در شیبراههای هستید که در انتهایش، شما و هدف فرهنگیتان، غرق در نگاههای سنگین مخاطب، سر جایتان خشکتان زده است.