از تابوشکنی تا موضع گیری های هدفمند

"آقازاده" عنوان مجموعه ای به کارگردانی بهرنگ توفیقی و نویسندگی حامد عنقا است که پخش آن به تازگی در شبکه نمایش خانگی به پایان رسید. در جریان فیلم حامد تهرانی کارشناس دستگاه قضایی برای مبارزه با جرائم اقتصادی میکوشد تا مجموعه ای فاسد از آقازاده ها و مقامات دولتی را به پای میز عدالت بکشاند. به این ترتیب حامد در برابر نیما بحری قرار میگیرد که آقازاده ای شرور و نابکار است. این کشمکش هسته اصلی داستان را شکل میدهد و خرده داستانهای پیرامون آن به جنبه های مختلف اجتماعی و سیاسی مقوله رانت و فساد میپردازد. (مطالعه این نقد پیش از تماشای سریال توصیه نمیشود.)
حامد (سینا مهراد) در این رهگذر با فسادی ریشه دار و گسترده مواجه است که حتی در دستگاه عدلیه نفوذ کرده و مقامات عالیرتبه را نیز شامل میشود. در جریان داستان حامد دائما در تضاد و کشمکش است و علیرغم اراده ای که دارد اذعان میکند بچه مثبتی بوده که چالش سخت و ناخوشایندی را تجربه میکند!
حاج رضا(امین تارخ) پدر حامد فردی ارزشی است که سابقه ای امنیتی دارد و به فرزندش این انگیزه را میدهد تا با پاکسازی جامعه برای دستیابی به آرمان شهر مورد نظرش تلاش کند. اما حاج رضا در افکار و رویه دارای تناقضات بسیاری است. خشکه مقدسی و تحجر ویژگی بارز حاج رضا است که با روحیه کثرت گرا و روشن بین او در تضاد است! این خصیصه کاراکتر حاج رضا را از روشنگری پابرجا به اندرز گویی کلیشه ای تنزل میدهد!
شریفه همسر حاج رضا(لعیا زنگنه) زنی سنتی و تا حدی شیرین عقل است که دوگانگی عمیقی را برای حامد بوجود آورده است. حامد علیرغم داشتن گرایشات مذهبی و شیوه تربیتی مادرش عاشق راضیه میشود و با نادیده گرفتن گذشته راضیه به عنوان مانلی با او ازدواج میکند. در جریان سریال رقابت حامد و نیما بر سر راضیه به شکل گیری درامی عشقی پلیسی می انجامد که تا پایان داستان مخاطب را درگیر خود میکند.
نیما (امیر آقایی) اشتهای دیوانه وار و سیری ناپذیری برای مال اندوزی و شهوت رانی دارد و با استفاده از رانت و نفوذ ناپدری اش دکتر بحری به ثروت کلانی دست یافته است. نیما و دکتر بحری زندگی مرفه و لاکچری فراهم کرده اند و در مسیر دستیابی به اهدافشان تمامی اصول اخلاقی و ارزشی را زیر پا میگذارند. دکتر بحری با لابی گری و رانت به وزارت میرسد و با اندیشه های ماکیاولیستی اش مدارج ترقی را میپیماید. اما در نهایت قربانی شهوت و طمع خود میشود و سرنوشت شومی پیدا میکند. رابطه دکتر بحری(مهدی سلطانی) و سارا قتل میترا استاد توسط محمد علی نجفی وزیر سابق را تداعی میکند. از نکات مبهم فیلمنامه دگردیسی عجیب و نامفهوم دکتر بحری و نیما در انتهای داستان است. ایندو بدون پشیمانی و اظهار ندامت از جنایاتی که مرتکب شده اند به یکباره متحول میشوند و حس دلسوزی و همدردی در مخاطب ایجاد میکنند!
از نکات منفی سریال سیاه و سفید کردن شخصیتها از روی ظاهر و پوشش اشخاص است و میزان حجاب معیار خط بندی های خیر و شر قرار میگیرد. چنین رویکردی از موضع گیری های هدفمند ناشی میشود و چارچوبی ایدئولوژیک برای جهت دهی داستان ایجاد میکند. درحالیکه فقدان دموکراسی و فضای باز سیاسی و رسانه ای سبب شکل گیری جرثومه های فساد در سیاست و اقتصاد میشود!
نگاه های هدفمند فیلمساز به ظاهر اشخاص محدود نمیشود و به مشاغل نیز سرایت میکند. به عنوان مثال تینا فضلی(نیکی کریمی) زنی نوازنده است که فساد اخلاقی و مالی دارد و بهروز بهرامی وکیل (امین حیایی) قانون را دور میزند. علاقه مندان و اهالی هنر نیز انسانهای سالمی نیستند و گویی تنها راه کسب روزی حلال عضویت در نهاد های امنیتی است!!
حاج حسن(جمشید هاشم پور) تداعی کننده اکبر طبری معاون سابق اجرایی قوه قضائیه است و نشان میدهد که چگونه فساد تا مغز استخوان سیستم ریشه دوانده است. حاج حسن دوست و همرزم سابق حاج رضا و دکتر بحری نقش نوعی پدر خوانده در این مافیای فساد را ایفا میکند. حاج حسن کاریزماتیک است و به وضوح از نفوذ معنوی خاصی در مجموعه زیر دستش برخوردار است. تنها شخصی که میتواند عظمت او را بشکند نه حامد بلکه حاج رضا است که قهرمان و ضد قهرمان دیگری را به موازات حامد و نیما می آفریند!
پایان سریال به نحو جالبی باز باقی میماند. حاج حسن در حین دستگیری عبارت مشهوری را بیان میکند و اظهار میکند که هیچ زندانی قادر به نگهداری او نیست! شهنام(کامبیز دیرباز) کماکان آزاد است و سرنوشت حامد پس از تصادف مبهم میماند. از سوی دیگر در جریان داستان نشان قطعی برای کشته شدن مانلی توسط شهنام ارائه نمیشود تا شاید راه برای ساخت مجموعه آقازاده 2 باز بماند.
مهمترین نقدی که به سریال "آقازاده" وارد میشود موضع گیری های هدفمند و تلاش برای مبرا کردن بخشی از سیستم در برابر جناح های دیگر است. "آقازاده" در مجموع با تابو شکنی لایه های پنهان در عرصه سیاست را به مخاطب مینمایاند.