جستجو در سایت

1398/03/13 00:00

بازی خوب« اکتاویا اسپنسر »در یک تریلر ترسناک

بازی خوب« اکتاویا اسپنسر »در یک تریلر ترسناک

اختصاصی سلام سینما-   بازیگر برنده اسکار، در فیلمی که سعی دارد تا در بین فیلمهای «کری» و «میزری» قرار بگیرد، نقش زن تنهایی را ایفا می کند و گروهی از نوجوانان را فریب می دهد. 

در فیلم« مادر »لحظات خوشایندی وجود دارد که مخاطب را ترغیب می کند، بهره گیری از نوجوانان، که هدف آن چیزی بیش از نفوذ به اذهان است. سایه هایی از تریلرهای روانی دهه 90 دیده می شود، از فیلم« زن سفیدپوست تنها» گرفته تا« دستی که گهواره را تکان می دهد»، تا« مصیبت»و « کری»، فیلمی که با مهارت چنین راهی را طی می کند، فیلمی که با بودجه کمی ساخته شده است اما توانایی بالایی دارد.

سوان، اکتاویا اسپنسر، دستیار دامپزشک است، زنی میانسال که هنوز تجربیات ناخوشایند دبیرستان آزارش می دهد. زندگی منزوی اش ناگهان در مواجه با گروهی از نوجوانان تغییر می کند، زمانی که یکی از آنها به نام مگی( دیانا سیلور )از وی می خواهد تا برای یک مهمانی غیرقانونی الکل بخرد. سوان با بی میلی قبول می کند و پس از چندبار تعقیب فیس بوکی نوجوانان ایده ای به ذهنش می رسد: بچه ها می توانند در زیرزمین خانه اش الکل مصرف کنند به شرطی که به سایر اعضای خانواده چیزی نگویند. اما در نهایت برای بچه ها محلی را فراهم می کند تا بدون ترس و قوانین بتوانند در آن جا الکل مصرف کنند.  

«مادر»، فیلمی پرجزئیات به کارگردانی تیت تیلور است، اما برخلاف« کمک »، « دختری در قطار »و« برخیز »که با بودجه کم و برای موفقیت در اسکار ساخته شده بودند، درگیر کمپانی فیلم های ترسناکی مانند« برو بیرون »و« تصفیه شده »است. تجربه درام تیلور به داستان کمک کرده تا« مادر »را به عنوان یک قربانی و در عین حال به عنوان یک خلافکار ببینیم. تیلور و اسپنسر مدت زیادی است که با یکدیگر دوست هستند( هفت سال با یکدیگر زندگی کردند )در نهایت تیلور تصمیم گرفت که شخصیتی که برای یک زن سفیدپوست نوشته شده بود را به اسپنسر بدهد، انتخاب قاطعانه ای که نتیجه خوبی داشته است.   

دیدن اسپنسر در چنین نقشی واقعا هیجان انگیز است زیرا با اینکه اسپنسر تاکنون نامزد دو جایزه اسکار و برنده یک جایزه اسکار شده است، اما اغلب در یک نقش تکراری گیر می کند. با اینکه بچه های دبیرستانی زمان بیشتری از فیلم را می گیرند اما این نمایش اسپنسر است، او نقش آفرینی کاملا متوازنی دارد، اسپنسر برای کنترل شرایط تلاش می کند و این باعث می شود تا در تمامی سکانس ها او را درک کنیم. به راحتی بین حالت های مختلف شرمندگی، دست و پا چلفتی، هراس، خنده و آسیب پذیری تغییر می کند و قبل از اینکه باعث بیزاری مخاطب شود منجر می شود تا با او همدردی کند. در یکی از بهترین سکانس ها، بعد از اینکه توسط چند نوجوان فریب داده شده است، در ماشین می نشیند و شروع به گریه می کند، این صحنه بسیار ناراحت کننده است. از لحظات نادر حس انسان دوستی برای فردی است که می تواند بازی خشنی داشته باشد. ممکن است در اینجا، اسپنسر بعنوان یکی از شخصیت های فیلم های« کمک »،« شکل آب »و« اشکال پنهان »شناخته شود اما برخلاف بد بودن« مادر»، نقش آفرینی اسپنسر نیاز به تحسین بیشتری دارد.  

در طول فیلم، فلش بک هایی به دوران دبیرستان سوآن زده می شود که بطور ظالمانه ای مورد تمسخر قرار می گیرد و همین امر منجر می شود تا چنین شخصیتی پیدا کند. این اتفاقات در چنین ژانری چیزی غیرمعمول  است اما مانند« کری »از استفن کینگ، دیده  می شود که عدم درمان تاثیرات ناشی از قلدربازی بر یک فرد، چنین مشکلاتی را به وجود می آورد. بین سوان و بچه هایی که شکار می شوند ارتباطی وجود دارد، این ها کودکان همان بچه هایی هستند که قبلا در همین سن با وی بدرفتاری کرده بودند و مشاهده این موضوع که سوان نمی تواند تصمیم بگیرد که آیا می خواهد خودش هم عضوی از این گروه باشد یا اینکه منجر به تخریب آنها شود، ناراحت کننده است. 

در حالیکه فیلم به موضوع بزرگتری می پردازد، اغلب محتوای آن سرشار از شوخی و خنده است و تلاشی برای ترسناک کردن داستان ندارد که موثر هم واقع شده است. برای هرکسی که کمی با چنین ژانری آشنایی داشته باشد، این داستان آشنا خواهد بود اما فیلمنامه سرعت خوبی دارد و در آن به اندازه کافی اضطراب وجود دارد، مانند علاقه سوان به نوجوانان پسر، که این باعث شده تا برای مخاطب جذاب شود. در سراسر داستان چیز غیرمعمولی وجود دارد، از توجه تیلور به یک شهر کوچک عجیب و غریب تا برخی نمایش های خونین لحظه آخری، که آن را از برخی فیلم های روانشناختی دهه 90 مانند« مزدوران »و« مرد کامل »جدا می کند.   

دبیرستانی ها معمولا فراموش شدنی هستند اما برخی مانند میسی پایل، لوک ایوانز، الیسون جنی و جولیت لوئیس، نقش آفرینی جذابی دارند. برخلاف آنکه تیلور سعی داشته تا بر فیلم های انتقادی دهه 80 تکیه کرده و ضربات تلخی وارد کند، اما برخی ناهماهنگی ها منجر به انحراف از هدف اصلی داستان می شود. همانطور که داستان پیش می رود، بازیگران به عروسک های خیمه شب بازی تبدیل می شوند، اغلب به طور خنده داری نقش آفرینی می کنند تا تنها زمان را به جلو ببرند، که این فیلم را احمقانه می کند. خیلی بد است که در انتها، به جای اینکه فیلم هیجانی شود برعکس خسته کننده شده و تنزل پیدا می کند. 

اما اسپنسر سخت تلاش می کند تا مخاطب را حامی چنین شخصیتی کند، زنی شکست خورده که تمام پل هایش را خراب کرده است. «مادر» چرک نویسی از یک فیلم بی نقص است اما بازیگر نقش اصلی بسیار خوب است. 

منبع: گاردین 

مترجم: مهتاب عیوضی