جستجو در سایت

1398/07/19 00:00

نقش آفرینی ماندگار ناتالی پورتمن

نقش آفرینی ماندگار ناتالی پورتمن

ترجمه اختصاصی سلام سینما

فیلم «لوسی در آسمان» فیلم عجیبی است که شروع خیلی باشکوهی داشته اما رفته‌رفته به‌صورت یک فیلم قصه گو درآمده و هرچه پیش می‌رویم بیشتر روند متعارف و معمول را به خود می‌بیند. این اولین اثر سینمایی کارگردان نوآه هاولی، کارگردان سریال تلوزیونی «فارگو» است که سرشار از قصه‌گویی‌ها و جلوه‌های بصری نامتداول بوده که تأثیرات جذاب اما پنهانی خود را بر روی فیلم می‌گذارد. مسیر طولانی موجود آشکارا به نمایش گذاشته‌شده و این در تضاد با ملودرامی است که گویی هر آنچه تاکنون رخ‌داده است را به صخره می­گیرد و  استودیو فاکس سرچلایت را با مسئله­ ی «الهام بخشی مجدد به رخدادهای واقعی» تنها می گذارد که این امر در مطالعه­ی کارکترهای برجسته فیلم رخنه کرده و داستان‌پردازی را به سمت رقابت‌های عشقی در بین نیروهای نظامی می‌کشاند. از سوی دیگر نیز نوعی نگاه کوتاه تبلیغاتی در فیلم دیده می‌شود. 

ظاهراً قصه جایی در ده ه­ی 1990 میلادی را داده و فیلم‌نامه‌ی کارگردانی شده توسط هاولی، روایتی از نویسندگانی به نام‌های برایان براون و الیوت دی گاسیپی را بازگو می‌کند که زندگی فضانوردی به نام لوسی کولا با بازی ناتالی پرتمن را بیان کرده که روایتگر تجربه­ی افسارگسیختگی یک زن جوان در زمان مأموریت فضایی خود و در دل یک شاتل فضایی است. «تنها چند دقیقه بعد از آن» و درست زمانی که وقت بازگشت فرا رسیده­ است، او ملتمسانه خواهان ماندن است و زمانی که مأموریت به اتمام رسیده و به خانه بازمی‌گردد، تنها چیزی که می‌خواهد بازگشت به فضا است.

هرچند لوسی خانواده­ای دارد که به‌شدت حامی او بوده و یک زندگی ساده و معمول دارد اما بااین‌حال، انگار دیگر نمی‌خواهند این حمایت را از وی داشته باشند. اولین کاری که او می‌کند درخواست مجدد او برای بازگشت به فضا است که در بهترین حالت ممکن سه سال زمان خواهد برد. همین زمان است که او متوجه می‌شود شوهر دوست‌داشتنی و کم رو و مذهبی او (با بازی دن استیون) دیگر تمایل قبل را به او ندارد. دومین مطلب نیز رابطه­ی نامشروع او با همکار فضانوردش به نام مارک (با بازی جان هام) است که او را با این حرف که «مطمئنم تو هیچ کاری را دو بار انجام نخواهی داد» اغوا می‌کند. ذهن او بدن او و دیدگاه او درگیر چیزی فراتر شده است. او ادعا می‌کند که «تاکنون هرگز این‌قدر حس خوبی نداشته‌ام» و پرواضح است که دلیل ان چیست.

از دیدگاه بصری، هاولی به نظر تمامی ایده ­ها را مورد سنجش قرار داده و فهمیده است که چطور همه‌چیز را جفت‌وجور کند. در نگاه اول دیدگاه او در تغییر جنبه‌های زندگی لوسی و موفقیت منطقی این کارگردان به چشم می‌آید؛ اما در طرف مقابل نماهایی که این کارگردان انتخاب می‌کنند به‌نوعی اختیاری بوده و به نظر تمام آن چیزی که مدنظر داشته است را نتوانسته از آب در بیاورد. اما نکته قابل‌تأمل در نگرش متناوب او به نسبت نماها در صحنه است که در آن موفق بوده است. زمانی که جهان پیش روی لوسی باز می‌شود، همه‌چیز به‌صورت عریض به نمایش در می‌آید؛ اما زمانی که مشکلی بروز می‌کند و یا بحثی محرمانه در پیش است، هاولی داستان را در یک نسبت 1.37*1 به نمایش درمی‌آورد. این تناوب هر یک یا دو دقیقه تکرار می‌شود.

عقلانیت داستان به‌قدری دلپذیر و قانع‌کننده و دارای روح طبیعی است که از کارگردان بابت بیرون آمدن سریع از این روایت احساس تنفر خواهید کرد اما لوسی می‌بایست از مانیفست خود عبور کند. مارک نیز به‌قدری خوش نگاه است که گویی می‌تواند دل هرکسی را برباید و این با پایان سفر فانتزی لوسی به زمین به پایان نمی‌رسد. لوسی در آسمان از جمله نقش های ماندگار پورتمن است که در آن از لهجه جنوبی به خوبی الهام گرفته است. هام نیز به نظر برایش آسان تر است تا نقش آدمی فرمایه را بازی کند و چه قدر خوب در یک صحنه، الین براستین که یکی از اعضای خانواده است پاسخ مادر بزرگ لوسی را می دهد.

منبع : ایندی وایر

مترجم : وحید فیض خواه