جستجو در سایت

1396/08/09 00:00

ایده ی بکر، ساختار جذاب

ایده ی بکر، ساختار جذاب

  

انتخاب سوژه برای خلقِ یک فیلم سینمایی نیاز به نبوغ و جسارت دارد، در این برهه ی زمانی که فیلمسازان در انتخاب سوژه کوتاهی می کنند فیلم هایی هم ساخته می شوند که در وهله ی اول شاید فیلم آسانی به نظر برسند اما زمانی که فیلم به پایان می رسد تازه برای بار دیگر می شود فیلم را در ذهن تصور کرد و اجزای ساختاری آن را تجزیه و تحلیل کرد این گونه از فیلم ها روایت جسورانه یی دارند به این جهت که فیلمساز با شیوه ی درست ایده را پرورش داده، پرورش سوژه یا ایده باعث شکل گیری محتوا می شود و از سوی دیگر فیلمسازِ هوشمند با بهره گیری لازم از قواعد درام پردازی فرم را به قصه وارد می کند، گاها پیش آمده فیلمی را دیده ایم که پرداخت دوسویه داشته است فیلمساز در نگارش فیلمنامه کوشیده تا به فرم مورد نظر برسد اساسا این شیوه در شکل دهی به درام می تواند در اجرا به فیلمساز کمک کند، هدایت و کنترل قصه در چارچوب دراماتیک در این شیوه ی فیلمنامه نویسی گاها سخت به نظر می رسد اما فیلمسازی که می خواهد با بهره گیری درست از قاعده ی درام به فرم مورد نظر برسد باید بسترسازی مناسبی برای دوام و کششِ قصه انجام دهد تا تماشاگر بتواند با محتوا و فرم ارتباط برقرار کند، نوع این ارتباط به میزان موقعیت ها و اطلاعاتی ست که فیلمساز به تماشاگر ارائه می کند به طور مثال اصغریوسفی نژاد در ساخت دومین فیلم سینمایی اش دست به یک ریسک بزرگ زده و آن زبان فیلم است، آذری بودن زبان و محدود بودنِ فضای فیلم شاید در وهله ی اول مخاطب را پس بزند اما یوسفی نژاد با شیوه ی درست و به قاعده از همان سکانس اول لحن را بدست آورده و با استفاده از آن لحن ایجاد موقعیت می کند، موقعیت هایی که به صورت قطره چکانی به تماشاگر اطلاعات می دهد، فیلم خانه در یک تعلیق بزرگ تماشاگرش را سرگردان می کند و دوربین آرام و قرار ندارد انگار دوربین هم مثل تماشاگر پیش فرضی برای شناخت کلی داستان ندارد ، فیلم خانه نما به نما شکل می گیرد اطلاعات به طور لحظه یی به تماشاگر داده می شود این فیلم بر اساس یک خط اصلی جلو می رود و یوسفی نژاد سعی کرده از خرده پیرنگ ها برای رسیدن به هدف نهایی پرهیز کند به همین جهت در چند مقطع از طنزهای خفیف استفاده کرده که فضای جدی و غم آلود فیلم تماشاگر را خسته نکند.  

فیلم ائو (خانه) دومین  ساخته ی سینمایی اصغریوسفی نژاد در نگاهِ اول به تله فیلم های شهرستانی شباهت دارد بازیگر چهره یا آشنا ندارد زبان فیلم ترکی ست البته با زیرنویس فارسی و به گفته ی فیلمساز، این فیلم در تبریز ساخته شده است. هر چه قصه جلوتر می رود در موازات فضای تجربی فیلم خط روایی به آن شکل گیری نهایی که هدف فیلمساز بوده می رسد، به همین دلیل تماشاگر با فیلم ارتباط تنگاتنگی برقرار می کند از مختصات ساختاری فیلم مشخص است که فیلمساز به هیچ وجه قصدش بدست آوری سرمایه نبوده به همین دلیل به درستی  توانسته قصه یی ساده و بکری را در غالب فضای تجربی جلوی دوربین ببرد اثری که بیشتر قصد دارد ساختار شکن باشد و در فضا و موقعیت محدود حرف بزرگی بزند؛ فضای تجربی فیلم با قواعد دراماتیک منطبق شده است و یوسفی نژاد به عنوان فیلمساز با فرم به محتوا رسیده است محتوایی بکر که با خلاقیت فرمیک به یک فیلم جذاب تبدیل شده، این اثر با توجه به شرایط ساختاری اش به هیچ وجه پز روشنفکری نمی دهد یا در میزان سن ها حرکات اضافی یا افه های سینمایی نمی بینیم فیلمساز ما با بهره گیری از یک موضوع درام توانسته خط روایی فیلمش را طوری شکل بدهد که مخاطب عام و خاص بتواند با آن ارتباط برقرار کند، از سوی دیگر یوسفی نژاد با خلق سکانس پلان های متعدد فضاهایی را خلق کرده که باعث شکل گیری محتوا هم می شود اساسا سکانس پلان ها طوری طراحی شده اند که غلو شده به نظر نمی رسند ، کلیت فیلم خانه اگر چه به فیلم کوتاه شباهت دارد اما قصه کشش لازم برای یک فیلم بلند را دارد، یوسفی نژاد در هفتاد و پنج دقیقه با روایتی صریح و شفاف به یک موضوع انسانی پرداخته است دختری که برای به ثروت رسیدن با همکاری شوهرش پدر پیرش را مسموم می کند تا بمیرد از سوی دیگر پدر در زمان حیاتش وصیت می کند تا بعد از مرگش جنازه اش را به دانشگاه پزشکی بدهند تا دانشجویان جوان آن را تشریح کنند، نگرش فیلمساز به جایگاه انسان ها در بطن شخصیت پردازی ها نهفته شده است به هیچ وجه تصویری از جنازه ی پدر نمی بینیم پدر وصیت کرده بعد از مرگش جنازه ش را به دانشگاه پزشکی بدهند تا پزشکان جوان آن را تشریح کنند تا به علم شان اضافه شود پدر در سودای علاقه به پزشکی همچین وصیتی کرده و آن مسئول دانشگاه تلاش می کند تا جنازه را به دانشگاه ببرد اما از سوی دیگر دختر به همراه شوهرش پدر را مسموم می کند که خانه را بفروشند تا جایگاه اجتماعی شان ارتقا یابد، یوسفی نژاد با نگاه امروزی توانسته فیلمی جسورانه با جسارت های فرمیک بسازد فیلمی که در ساده بودنش حرف های بزرگی در آن گنجانده شده اما این حرف ها بصورت ملودرام های مرسوم شکل نگرفته زیرا که فیلمساز در اوج و فرودهایش از تعلیق های منطقی استفاده کرده به طور مثال از آغاز فیلم دختر شیون و گریه زاری می کند، فیلمساز هوشمندِ ما بازیگری را برای این نقش پیداکرده که میمیک ساده و مظلومی دارد دختر نمی گذارد تا جنازه پدر را به دانشگاه پزشکی ببرند تماشاگر با احساسات دختر همذات پنداری می کند، یوسفی نژاد گره گشایی را چنان از تماشاگر پنهان نگه داشته تا بتواند فیلمش را با یک شوک یا غافلگیری به پایان برساند، اصول پرداخت داستانی که در فیلم خانه دیده می شود بر اساس پایان آن شکل گرفته، چرا دختر نمی گذارد جنازه ی پدر را برای تشریح به دانشگاه پزشکی ببرند؟  یعنی یوسفی نژاد از دختر که مظلوم نمایی می کند یک شخصیت ضد انسان و خبیث ساخته است، این همان شیوه ی پرداخت صحیح در درام پردازی ست که فیلمساز با هوشمندی می تواند تماشاگر را روی صندلی نگه دارد و احساسات او را جریحه دار کند پایانی شوک آور و البته دور از انتظار، در موازات نکات مثبت این فیلم باید اضافه کرد که یوسفی نژاد توانسته با فضای تجربی به نوعی ساختار شکنی کند یا دست به رسیک های مختلف بزند. فیلمساز در یک لوکیشن با بازیگرانی که تا به حال آن ها را ندیده ایم توانسته به بهترین نحو دومین فیلمش را بسازد، انتخاب بازیگران به خصوص محدثه حیرت و کنترل در هدایت آن ها یکی دیگر از نکات مهم این فیلم محسوب می شود، مطمئنا اگر یوسفی نژاد این فیلم را با بازیگران چهره می ساخت تا این حد و اندازه تاثیر گذار نبود، فیلمساز در طول فیلم هیچ تاکید یا اشاره یی به پایانبندی نمی کند اما مهم ترین نکته ی فیلم خانه در تاثیر گذاری و غافلگیری نهایی آن است و در موازات آن رد و بدل شدن دیالوگ های ترکی البته با زیرنویس فارسی فضای فیلم را جذاب کرده است . این فیلم در اکران عمومی در بخش هنر و تجربه می تواند به راحتی با مخاطب ارتباط برقرار کند. این فیلم با ساختاری استاندارد و قصه یی منسجم می توانست در اکران غیراز هنروتجربه هم موفق باشد چرا که فیلم خانه باعث ارتقای سلیقه ی مخاطبان سینما می شود، سینمایی که نوآور و خلاق است.